آزار داریم تا آزار!
زنان در کشورهای جهان سوم به دلایل مختلف، علاقه و ارادهای برای بیان واقعیتهای زندگیشان ندارند و بسیاری از موارد کتک خوردن و آزار دیدن و تجاوز را گزارش نمیکنند.
اینکه یکروز بهعنوان روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در نظر گرفته شود نشان میدهد که با یک مسأله جهانی مواجهیم که به آسیا و آفریقا و خاورمیانه و کشورهای جهان سوم محدود نمیشود.
اگر چه بهنظر میرسد زنان در کشورهای پیشرفته بهدلیل حمایت قانون از حقوق آنها از وضعیت بهتری برخوردار باشند اما عدهای با استناد به آمار خشونتهای خانگی و آزارهای جنسی و تجاوز به زنان در کشورهای بهاصطلاح توسعـهیافتـه اروپا و آمریکا میگویند اتفاقاً وضعیت زنان آن کشورها بسیار بدتر از کشورهای درحال توسعه و توسعـهنیافتـه است.
در این میان باید به چند نکته توجه داشت. یکی آنکه آمار در کشورهای پیشرفته دقیقتر و به واقعیت نزدیکترند.
زنان در کشورهای جهان سوم به دلایل مختلف، علاقه و ارادهای برای بیان واقعیتهای زندگیشان ندارند و بسیاری از موارد کتک خوردن و آزار دیدن و تجاوز را گزارش نمیکنند.
زیرا پروسه گزارش دادن و شکایت کردن در این کشورها معمولا پروسه طولانی و ناراحتکنندهای است که جنبه حمایتی قانون در آن پررنگ نیست، ضمن آنکه وضعیت فرهنگی این جوامع که اغلب مردسالار هستند نیز به نفع زنان تعریف نشده است و بیان چنین ماجراهایی میتواند زندگی شخصی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
در این فرهنگها انگشت اتهام به جای جنایتکار به سمـت قربانی نشانه میرود و افکار عمومی به جای آن که با قربانـی همدردی کند، از او میپرسد چه اشتباهـی مرتکب شده که این بلا به سرش آمده است؛ همان طرز فکری که قربانی تجاوز را متهم به بدپوششی کرده و فرد متجاوز را به این بهانه توجیه و مبرا میکند.
از طرف دیگر در کشورهای پیشرفته بسیاری از رفتارها از جمله متلک گفتن، نزدیک شدن بیش از حد به یک زن یا لمس او در دسته آزار جنسی طبقهبندی میشوند اما چه بسا در کشورهای دیگر چنین رفتارهایی اصولاً آزار تلقی نشوند و ارزش گزارش دادن نداشته باشند.
با این حساب وقتی میگوییم آمار تجاوز و آزار در فلان کشور پیشرفته زیاد است، باید ابتدا توجه کنیم که در آن کشور چه رفتارهایی، تجاوز و آزار تلقی میشوند، آنگاه نتیجه بگیریم که وضعیت زنان در آن کشور از باقی کشورها بهتر است یا بدتر!