//
کدخبر: ۷۴۰۴ //

کابوس معیشت فرهنگیان بازنشسته

به گزارش فرتاک نیوز، سطح دستمزد معلمان بازنشسته آنچنان ناچیز است که در حل ساده‌ترین مسایل معیشتی خود مانده‌اند و با هیچ ترفندی حتی مسافرکشی و مشاغل دیگر هم نمی‌توانند جبران حداقل بگیری خود را بکنند.

 زمانی که معلمان بازنشسته با بیماری روبرو می‌‌شوند وضعیت شان بحرانی تر می‌‌شود.

این وضعیت جدا از تاثیرات روانی که بر این افراد و خانواده‌‌هایشان می‌‌گذارد الگوی نامناسب فرهنگی را در جامعه بر جا می‌‌گذارد که می‌‌تواند تاثیرات مخرب برکردار و گفتار نسل‌‌های جوان‌تر بگذارد.

هرگز فراموش نمی‌کنم یکبار معلمی در فروردین ماه گلایه داشت هنوز حقوق ما افزایش نیافته است نرخ خدمات کلینک فرهنگیان به صورت غیر مترقبه افزایش یافت و حتی کسانی آنجا پیدا نشد که جوابگوی اعتراض‌‌های ما باشد.

این در حالی است که انصاف حکم می‌‌کند این کلینک به صورت رایگان خدمات خود را به بازنشسته‌‌ها ارائه کند.

وی به صورت غم‌انگیزی می‌‌گفت یک بیماری مثل سرطان می‌‌تواند خانواده‌ای را به فلاکت بکشد و هستی‌اش را بر باد دهد.

مشکل درمانی بازنشسته ریشه در جوانی و میان سالی آنها دارد.

در تمام طول کاری این فرهنگیان بخاطر حداقل بگیری از تغذیه مناسب برخوردار نبودند و به دلیل کمبود پروتئین، ویتامین و... در بازنشستگی آنها بیشتر از بقیه بیمار می‌‌شوند و هزینه زیادی را درهنگامه درمان برآنها تحمیل می‌‌شود.

به نظر می‌‌رسد دولت باید جدا ازافزایش حقوق به صورت مشخص بن غذایی، لبنی و میوه به آنها اختصاص دهد تا با پیشگیری از هزینه درمانی خانواده‌‌ها بکاهد.

تجهیز و به روز سازی کلینک‌‌ها و مراکز درمانی فرهنگیان باید در اولویت کاری دولت قرار بگیرد و به صورت مشخص از خودکفا کردن این مراکز پرهیز کند.

در بودجه عمومی یارانه مناسب برای این مراکز پیش بینی کند. جامعه‌ای دچار فروپاشی و بی فردایی می‌‌شود که در آن معلمانان و همه آنها که در جامعه مشغول فرهنگسازی اند گرفتار معضلات معیشتی حاد شوند.

جدا از آنکه فقر سطح آموزش را کاهش می‌‌دهد بلکه با گسترش مدارسه غیرانتفاعی شکاف طبقاتی درآینده خود را درشکاف مهارت‌ها و توانایی‌‌ها بازتولید می‌‌کند و آنکه فقیر است همچنان نسل به نسل فقیر می‌ماند.

معلمان بازنشسته این فرایند را تثبیت می‌‌کند. در فرهنگ ملی ما یکی از ابزاری که ثبات فرهنگی به وجود می‌‌آورد ارزش و اعتباری دوران پیری و سالخوردگی است.

همه در خانواده‌‌های گسترده گرد این موسفید کرده‌‌ها جمع می‌‌شوند، از تجارب آنها استفاده می‌‌کنند و از چشمه محبت‌شان می‌‌نوشند و در نهایت اخلاقی‌تر می‌شوند.

به دلیل افول دستمزد واقعی بازنشسته‌‌ها این سنت و عرف قوام دهنده اخلاق جامعه دچار افول شده است.

کوچک‌ترها احساس می‌‌کنند پدر و مادرها توان پهن کردن سفره‌‌های مهر و محبت را ندارند و به همین دلیل این مراوده‌‌ها هر روز کمتر می‌‌شوند و کاهش روابط سردی عاطفه می‌‌آورد و بزرگترها روز به روز تنهاتر و بی‌پناه‌تر می‌‌شوند.

این تنهایی افسردگی می‌‌آورد. چه کسی است که نداند ریشه بسیاری از بیماری‌‌ها افسردگی است و درمان افسردگی تنها از پزشکان بر نمی‌آید بلکه باید دولت با همه امکانات کاری بکند که گرفتاری فرهنگیان بازنشسته حل شود تا معلمان جوان نگویند که این است آینده ما و انگیزه کار در آموزش و پرورش را از دست بدهند و در صورتی‌که اگر ناچار شوند به کار ادامه دهند با حداقل کارایی عمل کنند.

در چنین شرایطی خودمان با دست خودمان آینده فرزندمان را به باد داده‌ایم.

 

 

 

 

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۷۴۰۴ //
ارسال نظر