نظر فعال اصلاح طلب درباره وعده وحشتناک روحانی
کارشناس سیاسی اصلاحطلب گفت: روحانی در فضای قبل از رایگیری نیاز دیده تا از چنین حربهای استفاده کند و چه حربهای گیراتر و جذابتر از اینکه از رفع تمامی تحریمها سخن بگوییم.
محمدرضا تاجیک یکی از کارشناسان سیاسی اصلاحطلبی است که در برخی از جریانات داخلی اردوگاه خود تاثیرگذار بوده است، از جمله مباحثی چون پوست اندازی و نواصلاحطلبی از جمله مواردی است که وی نیز نظر مثبت نسبت به آن داشته است. وی در گفتگو با یکی از رسانههای زنجیرهای آفتاب یزد از چیدمان رابطه اصلاحطلبان با دولت روحانی تا اواخر دولت آینده سخن میگوید که در ادامه بخشهایی از این مصاحبه را میخوانید:
* آقای عارف بزرگتر از آن است که کسی او را نبیند یا او را نشنود یا او را از یاد ببرد. به هر حال تلاشهایی است که ایشان را به حاشیه بکشانند یا کاری کنند که او دیده نشود. محرز است که برخی جناب آقای عارف را زیر سایه پاککن خود قرار دادهاند و نه زیر سایه قلم خود. اما نقش و نقاشی بزرگ ایشان را هر قدر بیشتر پاک کنند و در حاشیه قرار دهند و بیرون از حوض نقاشی بگذارند، او باقی میماند. او نقشی است که هیچ نقاشی نمیتواند او را بیرون از قاب خود بگذارد، البته این بدان معنا نیست که برخی شیطنت نمیکنند تا هم درجریان فضای اصلاحطلبی و هم در سطح جامعه عارفزدایی داشته باشند و کاری کنند تا با فربهکردن برخی از مسائل حاشیهای، ایشان را از متن خارج کنند.
* با این حال باید این را گفت که میزان رای رقیب حسن روحانی جدی است و این نشان میدهد که در این 16 میلیون رای، اصولگرایان هم رای ثابت جناح و حزب خود را دارند و هم رای بسیاری از اقشار تهیدست و دهکهای پایین را جمع کردهاند. رای اقشار حاشیهنشین شهرها را میشود در این 16میلیون احساس کرد، به نظر من این رای، رای خیلی جدی است و حسن روحانی نیز باید خیلی جدی به آن نگاه کند. رئیسجمهور مطمئنا رئیسجمهور آن 16 میلیون نیز هست و باید حتما تمهیداتی در مورد آن اندیشیده شود. باید به این بخش از جامعه ورود بیشتری از سوی دولت دوازدهم شده و به تقاضای این 16 میلیون پاسخ جدی داده شود. بهخصوص بخشی که مربوط به قشر تهیدستان است.
* (شواهد نشان میدهد همیشه بعد از 8 سال، چرخش قدرت در کشور روی میدهد، اکنون چه باید کرد که بعد از 8 سال دولت روحانی، دوباره میدان به دست اصولگرایان نیفتد؟) به چند نکته باید توجه کنیم. ما باید یک برنامه استراتژیک داشته باشیم. در وهله اول باید هم تلاش کنیم، هم همراهی کنیم و هم دعا کنیم که دولت روحانی موفق شود. ما یک سرمایه انسانی و اجتماعی 24 میلیونی را به دولت کنونی دادیم. باید تلاش کنیم طی این 4 سال اگر دولت این سرمایه را با ارزش افزوده و سودش به ما پس نمیدهد، اصل آن را به ما پس بدهد تا با ریزش روبهرو نشویم.
* باید تلاش کنیم دولت به این 24 میلیون لطمه نزند و در این 24 میلیون ریزش نداشته باشیم. ما انتظار سود و ارزش افزوده نداریم، اما انتظار داریم، کارکرد دولت بهگونهای باشد که به اصل این سرمایه گرانسنگ 24 میلیونی لطمه جدی وارد نکند. پس لاجرم در اولین گام باید تلاش کنیم که دولت موفق شود.
* در دومین گام، باید جریان اصلاحطلبی فاصله انتقادی خودش را حفظ بکند، به حریم و حرمت خودش توجه کند. من به لحاظ نقطهنظر استراتژیک این را میگویم که جریان اصلاحطلبی فربهتر از دولت کنونی است. ما نباید خودمان را به دولت تقلیل بدهیم و تمامی تخممرغهایمان را در سبد دولت بگذاریم، جریان اصلاحطلبی یک جریان اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی ماست و به هر حال نمیتواند صرفا در ماکرو پلتیک و در سطح کلان خلاصه شود.
* (حسن روحانی در سال 96، وعدهای داد که خیلیها آن را وعده وحشتناکی توصیف میکنند، چون تحقق آن دور از دسترس به نظر میآید. اینکه «او همه تحریمهای ایران را در این 4 سال برمیدارد.» و عدم تحقق این وعده به زیان اصلاحات و اعتدال تمام خواهد شد.) بله! البته حسن روحانی این سخن خود را به اما و اگرها مشروط کرد و اینکه باید ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار باشند تا این اتفاق بیفتد. تحقق این وعده مستلزم ایجاد تمهیدات و مقدمات، زمینهها و ملزومات بسیار سنگین و سخت است و یک اراده حاکمیتی و اراده تمام کنشگران فردی موثر در جامعه و تمام نهادهای قدرت را میطلبد.
* (فکر نمیکنید وعده رفع همه تحریمها، از سوی روحانی بلای جان اصلاحطلبان در چهار سال بعد شود، بهخصوص اینکه همین رفع تحریمهای هستهای هم نیمهکاره مانده است، اما چون در 4 ساله اول، قرار دولت بر رفع تحریمهای هستهای بود بعضی ناکامیها قابل توجیه شد! حال چگونه میتوان عدم موفقیت کسی که به صراحت میگوید همه تحریمهای ایران را برمیدارد را توجیه کرد؟) میگویند روایت رقابتهای انتخاباتی از آغاز تا زمان رایگیری یک روایت است و از پیروزی به بعد روایتی دیگر. در روایت اول که ما قبل پیروزی است. مصاف و جنگ، جنگ و مصاف کلام، شعار و وعدههاست. اینکه چه کسی در این مصاف پیروز میشود حائز اهمیت است. شمشیرها، شمشیرهای کلامی و شعار است، ولی در فردای بعد از انتخابات این جنگ کلام، جای خودش را به جنگ شمشیرهای برکشیده از نیام، جنگ کنشها، جنگ تصمیمها و جنگ تدبیرها میدهد. بعد از انتخابات این مهم است که در شرایط انضمامی چه میتوانیم بکنیم و چه فضایی را میسازیم و چگونه پیش میرویم. این دو فضای مجزای قبل و بعد انتخابات دو نوع مصاف را میطلبد، بنابراین هر قدر جنگ کلام و شعار توفندهتر و جذابتر باشد بیشتر هم میشود روی افکارعمومی تاثیر گذاشت، اما بعد از آن مرحله، یعنی در مرحله دوم و پساانتخابات کار متفاوت است. آقای روحانی نیز در فضای قبل از رایگیری نیاز دیده تا از چنین حربهای استفاده کند و چه حربهای گیراتر و جذابتر از اینکه از رفع تمامی تحریمها سخن بگوییم، موضوعی که میتواند خیلی کارآمد باشد کما اینکه در 4سال پیش هم کارساز شد. اما آیا همانطور که راحت میتوانیم از این حربه برای قبل از انتخابات استفاده کنیم در فردای انتخابات هم میتوانیم؟ من بعید و سخت میدانم.
* اکنون نمیخواهم راجع به آنچه در پشت پرده شورای شهر و تهیه لیست اصلاحطلبان شورای شهر اتفاق افتاد صحبتی کنم، تا جایی که این اقدامات لطمه جدی به حیثیت جریان اصلاحطلبی وارد نکند، ترجیح میدهم سکوت کنم. اما اگر بر این فرض و تحلیل برسم که چنین حرکتهایی به جریان اصلاحطلبی ضربه میزند، قطعا از این پرهیز نخواهم داشت تا راجع به کسانی که منافع فردی و گروهیشان را بر منافع و مصلحت جمعی ترجیح میدهند سخن بگویم. طبیعتا برای اولین بار ارائه چنین لیستی از اصلاحطلبان باعث شد تا نوعی شقاق ایجاد شود و ما با لیستهای موازی از جریان اصلاحطلبی روبهرو شویم. میشد تمهیدی اندیشیده شود و تدبیری به کار برد که چنین اتفاقی نیفتد و فکر میکنم این لیست پسلرزهها و آثار و تبعات خاص خودش را در آینده و در کلیت جریان اصلاحطلب خواهد داشت که امیدواریم با تدبیر بزرگان اصلاحطلبی از چنین شکافی در جریان چپ جلوگیری کنیم.