ترامپ با شاخص‌های اقتصادی چه کرد؟
اقتصاد آمریکا در سایه وعده و وعیدهای متعدد انتخاباتی دونالد ترامپ، طی ماههای گذشته چگونه به حیات خود ادامه داده و چه مسیری را طی می‌کند؟
رییس جمهورآمریکا، دونالد ترامپ، در طول کمپین‌های انتخاباتی خود و ماههای اولیه ورودش به کاخ سفید از تعدادی از اهداف مشخص اقتصادی مثل تقویت رشد سالانه تولید ناخالص ملی به ۳ درصد، سخن گفت و قول داد اشتغال تولیدی را توسعه بخشد و کارگران کنار گذاشته شده را دوباره به کارگیرد. او تا به حال چطور پیش رفته است؟
رویترز در گزارشی با ارائه ۷ نمودار نشان داده است اقتصاد آمریکا در طول دوره اوباما چه سمت‌وسویی داشته است و از ژانویه ۲۰۱۷ که ترامپ اداره امور را به دست گرفته است، به چه جهتی می‌رود.
نمودارهای زیر نشان دهنده نحوه تحول شاخص‌ها در طول دوره دوم ریاست جمهوری اوباما و چگونگی تغییر آنها پس از تحویل دفتر ریاست جمهوری به ترامپ در ژانویه است.
رشد تولید ناخالص ملی
«ما می‌گوییم ۳ درصد ... هیچ دلیلی هم وجود ندارد که در زمانی در آینده به ۵ درصد و بیش از آن دست پیدا نکنیم.»
ترامپ ادعا کرد رشد تولید ناخالص ملی را به سالانه ۳ درصد برساند. با فقدان هر گونه تغییری در ساختار جمعیتی و سودآوری، بسیاری از اقتصاددانان اعتقاد دارند با وضعیت موجود رشد در حدود ۲ درصد خواهد بود که همان مقدار متوسط چهار سال اخیر دولت اوباما است.
شاخص قیمت مصرف کننده
آمریکا از دهه ۱۹۹۰ از تورمی آرام بهره برده است. ترامپ بر این مسئله تمرکز نکرده است اما برخی اقتصاددانان نگران هستند در صورتی که پیشنهادات وی عملی شود، در ترکیب با هم موجب رشد سریع‌تر قیمت‌ها خواهد شد. تورم بالا، به‌ویژه وقتی دستمزدها افزایش پیدا نکند، اغلب برای سیاستمداران مشکل ایجاد می‌کند.
صورت پرداخت‌های غیر کشاورزی و نرخ بیکاری
ترامپ نرخ بیکاری را «یکی از آماری که به نظر من مسخره است»، خطاب کرد چراکه در این نرخ افرادی که دنبال شغل نیستند به حساب نیامده‌اند. در اکثریت جامع موارد، این افراد بازنشسته شده و کار دیگری می‌کنند مثل مراقبت از خانواده و یا فعالیت‌های مدرسه. نرخ بیکاری، شاخص اصلی بازار کار باقی مانده است. وقتی ترامپ دفتر کار خود را تحویل گرفت این شاخص در وضعیت سلامت به سر می‌برد.
کسری تجاری
«شغل‌ها و ثروت ما، از کشور ما از کشور ما خارج شده‌اند. سال پشت سال، دهه پشت دهه، و کسری تجاری روی کسری تجاری!»
ترامپ و اعضای تیم او کسری تجاری را ذاتا بد می‌دانند. بسیاری از اقتصاددانان مخالف این نظر هستند اما دولت اعلام کرده است هدف سیاست‌گذاری‌های آن کاهش یا صفر کردن کسری تجاری با شرکای تجاری آمریکا خواهد بود.
تغییر در مشاغل تولیدی
«ما نزدیک به ۷۰هزار شرکت را از دست داده‌ایم ... ۷۰هزار .... شما به نقشه ایالات متحده نگاه کنید، چند شرکت را می‌توانید از دست بدهید؟»
ترامپ احیای قدرت آمریکا را با احیای تولید مساوی می‌داند و سیاست‌گذاری تجاری خود را در مرکز تلاش‌های خود برای احیای تولید قرار داده است. حتی اگر خروجی بخش تولید رشد داشته باشد باز هم ممکن است به علت اتوماتیک‌سازی و مدیریت بهتر نیروی کار کمتری را در خود جای دهد.
مشارکت گروه سنی بهینه
«ما باید با صداقت شرایطی را که در آن قرار داریم تصدیق کنیم ... بیش از یک نفر از هر پنج نفر که در بهترین دوره سنی کاری خود هستند بیکار هستند.»
وقتی ترامپ دفتر ریاست جمهوری را تحویل گرفت حدود ۸۱.۵ درصد از جمعیت ۲۵ تا ۵۴ ساله کشور در بازار کار بودند یعنی یا اشتغال داشتند و یا دنبال شغل بودند. نمودار اشتغال در حال رشد است اما هنوز از ۸۴.۶ درصد اواخر دهه ۹۰ کمتر است. شاید از نظر ترامپ این آمار بیش از هر آمار دیگری بتواند مشکل این اقتصاد و این‌که ترامپ چه موفقیتی در حل آن به دست آورده را نشان دهد.
