شکست مناسبات فرا آتلانتیکی در قبال ایران
تحلیلگر اندیشکده کارنگی در گزارشی ضمن بررسی سیاست دولت ترامپ در قبال ایران، معتقد است که اگر دیپلماسی آمریکا در برابر کره شمالی مانند توافق برجام به شکست بیانجامد، شکاف فرا آتلانتیکی میان پایتخت های اروپایی و واشنگتن تشدید خواهد شد.
«توماس والاشِک» در گزارش خود برای کارنگی می نویسد: واشنگتن هنوز استحکام پیوندهای میان پاریس و برلین درباره برجام و عمق اختلاف ها میان اروپا و آمریکا بر سر موضوع ثبات در خاورمیانه را دست کم می گیرد.
بسیاری از مواضع این هفته مقام های سیاسی در واشنگتن نشان می دهد که برخی از مقام های رسمی آمریکا با سه پیام مشخص بزودی راهی اروپا خواهند شد: نخست اینکه به اروپایی ها تاکید کنند که از پیش به شما هشدار داده شده بود که ترامپ مصمم به کشتن برجام است. دوم، آمریکا تلاش برای کمرنگ کردن تحریم ها علیه ایران را تحمل نخواهد کرد. سوم، واشنگتن مایل است در چارچوب شروط اعلامی پمپئو با شما بر سر یک توافق فراگیر همکاری کند.
گزارش می افزاید: منظور از پیام نخست آن است که مخالفت اروپایی ها با خروج آمریکا از برجام را، اقدامی بی حاصل و نادرست قلمداد کند. اما نکته این است که آمریکا عمق و ماهیت اقدام های متقابل اروپا را درک نمی کند؛ پدیده ای که بسیار فراتر از اختلاف های ملموس بر سر چگونگی محدودسازی هسته ای ایران است.
همچنین برجام، از یک ارزش نمادین برای بسیاری از اروپایی ها برخوردار است: این توافق نماد یک پیشرفت برای اتحادیه اروپا در حوزه دیپلماسی است، زیرا دیرزمانی است خود را بعنوان یک قدرت نوظهور جهانی می دید و سرانجام توانست یک مشکل جهانی را حل و فصل کند.
از این زاویه، خروج آمریکا نه تنها وضعیت خاورمیانه را آشفته تر می کند بلکه اروپا را نیز از یک دستاورد ممتاز محروم می سازد.این همان موضوعی است که واشنگتن به خوبی درک نمی کند؛ جایی که مقام های رسمی تاکید می کنند که از میزان و گستره دفاع اروپا از برجام، غافلگیر شده اند.
گزارش ادامه می دهد: مخالفت اروپا با تصمیم ترامپ، خشم فزاینده طرف آمریکایی را برمی انگیزد. پمپئو در سخنرانی ضد برجامی خود، تلاش های اروپا برای پایبند نگه داشتن ایران به برجام را ناشی از منفعت طلبی قلمداد می کند.
ایران در سال 2017 میلادی حدود 0.6 درصد از کل صادرات اتحادیه اروپایی را به خود اختصاص داده بود. اهمیت این تجارت در حفظ ایران در برجام است.
عزم اروپا برای حفظ پیوندهای تجاری، و عزم آمریکا برای رویارویی با اروپا در این زمینه، نشان می دهد که در کوتاه مدت، مناسبات فرآتلانتیکی تضعیف خواهد شد. برای نخستین بار از زمان بحران سوئز، آمریکا و قدرت های اروپایی درصدد تضعیف یکدیگر در منطقه ای کانونی هستند. ما در جغرافیای ناشناخته قرار داریم. اما آیا آمریکا می داند از چه ابزارهایی برای واکنش به اروپا استفاده کند؟.
مواضعی که در واشنگتن درباره گزینه های 'تحریم هسته ای' شنیده می شود، همچون تحریم بانک های مرکزی اروپایی عملا نشانگر آنست که دولت ترامپ تا چه اندازه دستش از گزینه های مناسب خالی است.
همچنین این احتمال وجود دارد که صرفنظر از هر رفتاری در واشنگتن، تهران به همراه چین، روسیه و اروپا در برجام باقی می ماند تا آمریکا را بعنوان طرف منزوی نشان دهد. هرچند با عملی شدن تهدید آمریکا در تحمیل تحریم های اقتصادی ایران، احساسات ضدآمریکایی احتمالا ایران را وادار می کند که از توافق خارج شود و آمریکا سیاست «تغییر رژیم» را پیگیری کند.
رویکرد تغییر رژیم، سیاستی است که پایتخت های اروپایی بر سر آن با آمریکا اختلاف نظر دارند و اینکه پمپئو این روزها تاکید می کند که واشنگتن به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست، با این هدف انجام می شود تا حمایت اروپا را به دست آورد.
آمریکا در بلندمدت احتمالا موفق می شود که اروپا را با دو گزینه روبه رو ساخته است: واشنگتن یا هیچ توافقی با ایران را نمی پذیرد یا اروپا باید کمک کند تا در چارچوب خطوطی که آمریکا ترسیم کرده، توافق تازه ای بدست آید.
اما اختلاف های بنیادین درباره اینکه چه کسی مقصر بی ثباتی در خاورمیانه است، هرگونه همکاری در آینده را با خطر روبه رو ساخته است. بیشتر کشورهای اروپایی، روسیه، ایران (البته با میزان گسترده تر)، عربستان سعودی، امارات و (رژیم) اسراییل را مقصر می دانند.
آمریکا بر این باور است که شیفتگی اروپا به برجام، چشمان پایتخت های اروپا را بر روی جاه طلبی های منطقه ای تهران می بندد. آمریکا، تنها ایران را مقصر می داند و (رژیم) اسراییل و کشورهای عرب را متحدان نزدیک خود می شمارد. در حالی که پمپئو، فهرستی طولانی از درخواست های آمریکا را روی میز ایران گذاشته، پاریس و برلین بر این باورند که بدون یک مذاکره گسترده امنیتی که دربردارنده امتیازاتی از طرف تل آویو و دولت های عربی برای ایران باشد، هیچ پیشرفتی به دست نخواهد آمد.
به نظر می رسد که ایالات متحده، آمادگی ندارد که سیاست های خود را با چنین راهبردی سازگار کند و پیگیری یک 'توافق نهایی' برای حل و فصل منازعه در خاورمیانه، واشنگتن را به (رژیم) اسراییل نزدیک و نزدیکتر می کند.
با توجه به این اختلاف هاست که چشم انداز مناسبات فراآتلانتیکی، در آینده نزدیک طوفانی باشد و اکنون امکان بازیابی آن وجود ندارد. یک پیشرفت در پرونده کره شمالی می تواند دلایلی را در اختیار اروپایی ها قرار دهد تا بدگمانی خود به رویکرد فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را زیر سوال ببرند، هرچند بیشتر ناظران سیاسی بر این باورند که پیونگ یانگ در پی رسیدن به منافع اقتصادی است بی آنکه در عمل به خلع سلاح هسته ای تن دهد.
اگر دیپلماسی آمریکا در کره شمالی به مشکل روبه رو شود، بیشتر اروپایی ها نتیجه خواهند گرفت که ترامپ توافق هسته ای ایران را، که با دشواری به دست آمده و کارآیی مناسبی دارد، در برابر هیچ از دست داده است.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.