«زلزله بم وقتی اتفاق افتاد. ما برای کمک به آنجا رفتیم در حین عملیات نجات مدام میترسیدیم و با خودمان میگفتیم نکند داریم اشتباه میکنیم؟! نکند که سگها اشتباه پارس کرده باشند؟! آنها تجسس میکردند و ما از ترس غلط و درست بودنشان، هی پیر و پیرتر میشدیم.» نه فقط «اسماعیل اسکندری» و تیمش در سازمان امداد و نجات که بسیاری از مردم در روزهای تلخ زلزله بم گمان نمیکردند که ثمره تلاشهای دو، سهساله در زمینه تربیت سگهای زنده یاب به پیدا شدن ۶۷ نفر آدم زنده در زیر آوار ختم شود و ایران با وجود تنها ۶ قلاده سگ و ۶ مربی مقام اول سگهای زنده یاب را در سازمان جهانی IROبه دست آورد.
از زلزله بم تا فروریختن پلاسکو رد پای سگهای زنده یاب را میشود در سانحههای مختلف پیدا کرد؛ سگهای امدادی که حالا این روزها به محض پیش آمدن هر حادثهای در صورت لزوم به همراه مربیانشان در محل حاضر میشوند تا کمکحال حادثه دیدگان باشند. در یکی از روزهای سرد زمستان سری به محل نگهداری و آموزش این سگها زدیم تا «اسماعیل اسکندری» رئیس اداره و سرمربی کل سگهای زنده یاب کشور برایمان از نحوه فعالیت و کار کردن تیمشان در شرایط سخت بگوید. تیمی که قرار است در روزهای حادثه، جان آدمهای زیادی را از کام مرگ نجات دهد.
۳۰۰ عملیات موفق سگهای زنده یاب در سال گذشته
اسماعیل اسکندری حالا نزدیک به ۲۰ سال است که در این حوزه مشغول به فعالیت است او در زمینه سگهای زنده یاب تحصیلکرده آلمان است و در ایران فارغالتحصیل مدیریت امداد و نجات. آقای اسکندری میگوید که شروع فعالیت و استفاده از سگهای امداد در ایران به سال ۱۳۷۸ بر میگردد. ماجرایی که در زلزله بم رنگ و بویی جدیتر به خودش گرفت و بعدها ادامهدار شد؛ تا جایی که در حال حاضر عملکرد خوب تیم امداد و نجات باعث شده است تا کشور ما با وجود امکانات کم،نه از جهت کمی که از جهت کیفی نسبت به بسیاری از کشورها جایگاه بهتری داشته باشد.«ما در حال حاضر ۷۳ سگ زنده یاب در نقاط مختلف کشور داریم که به محض بروز هر حادثهای برای کمک در محل حضور پیدا میکنند. ما میتوانیم بگوییم که از لحاظ کیفی نسبت به خیلی از کشورها جلو هستیم به عنوان مثال ما سال گذشته ۳۰۰ عملیات موفق را پشت سر گذاشتهایم که خیلی آمار خوبی است تا جایی که میتوانیم بگوییم که ایران در منطقه رتبه اول را در این زمینه دارد.»
الکس، موسیو،جکی و دیگران
«یکی از اتفاقات خوبی که ما با آن مواجه هستیم این است که بچههای ایران سگ را آموزش میدهند و اپراتور نیستند یعنی ما مثل خیلی از کشورهای دیگر سگ تربیت شده را خریداری نمیکنیم بلکه خودمان آنها را از دوماهگی در اینجا آموزش میدهیم.» طبق صحبتهای آقای اسکندری هر مربی از دو ماهگی میتواند به انتخاب خودش یک سگ را انتخاب و مسئولیت تربیت آن را به عهده بگیرد. شاید بشود گفت که بزرگترین عاملی که منجر به کارکرد سگهای زنده یاب در حادثههای مختلف میشود رابطه دوستی و فرمانبرداری است که هر حیوان با مربی خودش برقرار میکند؛ برای همین هم هر مربی از همان ابتدا برای حرف شنوی سگش باید یک اسم برای آن انتخاب کند تا جایی که اگر در محل تمرین بچهها باشید با اسمهای مختلف هرکدامشان میتوانید آشنا شوید از«الکس»و «موسیو»گرفته تا «رکس» و «گورا» البته نا گفته نماند که اسمگذاری برای هر سگ هم قواعد و قوانین خاص خودش را دارد.«ما به خاطر مسائل فرهنگیای که در کشورمان وجود دارد نمیتوانیم از اسامی فارسی استفاده کنیم و از طرف دیگر هم باید به این نکته توجه کنیم که اسم هر سگ باید دو سیلابی باشد و حروف صدا دار داشته باشد چون این موضوع باعث میشود که سگ نسبت به اسم خودش تحریک میشود.»
عمر کوتاه سگهای زنده یاب به خاطر کارشان
میانگین عمری که این سگها دارند تا ۲۰ سالگی است اما در این بین باید استثنایی برای سگهای زنده یاب قائل شویم چون این سگها به خاطر فعالیتی که انجام میدهند به نسبت بقیه عمر کمتری می کنند.« عمر این سگها تا ۲۰ سالگی است ولی سگهای زنده یاب از این جهت که در ما در سیستم حیات وحششان دست میبریم کوتاهتر میشود. این سگها به خاطر فعالیتهای امدادی که انجام میدهند تغذیهشان استخوان نیست چون ما مجبوریم غذاهای خمیری شکلی به آنها بدهیم تا ویتامینهایی که برای کار مورد نیاز است و باعث تحریکشان میشود تأمین کنیم تا انرژیای که میخواهیم را داشته باشند؛ همین هم باعث میشود تا این سگها عمر کمتری داشته باشند. شاید عمرشان کمتر ولی در عوض کاری که انجام میدهند و عمری که میکنند بسیار مفید است.»
تربیت هر سگ دو سال طول میکشد
یکی از اتفاقاتی که هر سهشنبه در کل کشور میافتد این است که همه گروههای تربیتی سگهای زنده یاب در سراسر کشور در محیط بیرونی با سگهای تمرین میکنند. تمرینی که طبق گفتههای آقای اسکندری در شرایط آب و هوایی مختلف انجام میگیرد تا سگها آمادگی رویارویی با موقعیتهای مختلف را داشته باشند. آب و هوایی که روزهای زمستانیاش بیشتر به مذاق سگهای امدادگر خوش میآید؛ چون سگها در تابستان به خاطر اینکه تعریق ندارند، گرما کار را برایشان دشوارتر میکند.یکی از کارهایی که برای تربیت سگها انجام میگیرد رابطه عاطفی و دوستانهای است که هر سگ با مربی خودش برقرار میکند که همین امر هم باعث فرمانپذیری این حیوان میشود به شکلی که این ارتباط هر روز صبح با دادن صبحانه شروع میشود و در ادامه با بازی کردن و بیرون رفتن ادامه پیدا میکند. حین تمرین کردن هر سگ یک اسباببازی دارد که در حین عملیات باید آن را پیدا کند.« تربیت هر سگ از سه مرحله تشکیل میشود که مرحله مقدماتی، نمایشی و تخصصی است که مرحله اول آن فرمان پذیری مثل بشین، بخواب و برو است. مرحله دوم آن مرحله نمایشی است که سگ در آن با اسباببازی اش تحریک میشود و آن را میخواهد.مرحله بعدی هم که مرحله تخصصی و زنده یابی است.»
اگر سگ مربیاش را از دست بدهد خودش هم از چرخه کنار میرود
هر سگ یک مربی برای خودش دارد که از سه ماهگی وارد مجموعه میشود تا طی یک فرایند دوساله برای تجسس آموزش ببیند تا جایی که هر مربی با هر حیوان کدگذاریها مختص خودشان را دارند تا در حین عملیات نجات آن را بین هم رد وبدل کنند؛ برای همین هر سگ بسته به قراردادی که با مربیاش دارد به محض پیدا کردن فرد زنده ممکن است واکنشهای متفاوتی از خودش نشان بدهد یک سگ ممکن است پارس کند، یکی بنشیند یا یکی دیگر دمش را تکان دهد اما نکته جالب توجه این است که با پیدا کردن هر چیزی سگ اجازه دست زدن به آن نقطه و یا آن مصدوم را ندارد و اگر این کار را انجام دهد با تنبیه از سوی مربیانشان رو به رو خواهد شد؛ اما نکته جالبتوجه اینجاست که هر سگ تنها و تنها با مربی خودش میتواند کار کند.«از آنجایی که هر سگ با مربی خودش در محل حادثه حضور پیدا میکند اگر او این مربی را به هر دلیلی از دست بدهد خود این سگ هم از چرخه امداد و نجات بیرون میرود و مربیان جدید باید کار آموزش را با سگهای جدید آغاز کنند؛ چون آموزش هر سگ و ارتباط گرفتنش با مربی جدید باز دو سال به طول میانجامد که با توجه به عمر این سگها به صرفه نیست.»
هر سگ یک اسباببازی دارد
بزرگترین چیزی که باعث توانایی سگ در زمینه تجسس میشود حس بویایی بسیار قوی این حیوان است به قدری که آقای اسکندری میگوید:«شما حتی اگر مثلاً غذای قرمه سبزی را در چند ظرف مختلف بریزید به واسطه تفاوت مولکولی هر ظرف بوی هرکدام از اینها برای سگ متفاوت است.» شاید برای خیلیها جالب باشد که بدانند، در طول کل تمرینهایی که انجام میگیرد هر سگ یک اسباببازی دارد که باید این اسباببازی را پیدا کند و در صورت پیدا کردن توسط مربیاش تشویق میشود؛ طوری که بعد از مدتی به واسطه همین شرطی شدن هر عملیات برای سگهای زنده یاب حکم بازیای را دارد که باید در آن اسباببازی شان را پیدا کنند.«هیچ جای دنیا سگ را برای جسد یابی تربیت نمیکنند. مثلاً خیلیها میگویند که سگهای مواد مخدر را معتاد میکنند تا مواد را پیدا کنند در حالی که این طور نیست و در حقیقت این ارتباط بین سگ و مربی است که منجر به پیدا شدن افراد میشود چون هر سگ بعد از ارتباط گرفتن با مربی خودش با انجام فرآیند شرطیسازی وقتی وارد عملیات میشود در حقیقت به دنبال اسباببازیاش میگردد؛ اما اتفاقی که میافتد این است که بوی انسان به بوی اسباب غالب میشود و سگ فکر میکند که اسباببازیاش دست آن آدم است برای همین هم شروع میکند به واکنش نشان دادن که یعنی من آن را پیدا کردم.»
سگها اگر عملیاتشان موفق نباشد سرخورده میشوند
بعد از حادثه پلاسکو شایعات زیادی درباره عملکرد سگهای زنده یاب دست به دست میشد که طبق صحبتهای آقای اسکندری بیشتر آنها تکذیب شد.«در طول حادثه پلاسکو من از یک طرف مشغول اداره گروه بودم و از یک طرف در حال تکذیب کردن شایعات سگهای زنده یاب؛ اینکه خیلیها میگفتند سگها چند نفر را پیداکردهاند، خودشان سوختهاند یا اینکه بوی دود و آتش به آنها اجازه نمیدهد کار خودشان را ادامه بدهند که هیچکدام از اینها صحت نداشت؛ چون یکی از نکاتی که ما همیشه به آن پایبند هستیم این است که امنیت این حیوانات را فراهم کنیم و وقتی بفهمیم کاری از دستشان بر نمیآید آنها را وارد عمل نمیکنیم؛ چون دنبال شو و نمایش دادن نیستیم.» اما جالب است بدانید که در بین همه شایعات تکذیب شده یک شایعه در مورد سگها درست از آب درآمد آنهم اینکه سگها بعد از چند عملیاتی که انجام میدهند اگر موفق به پیدا کردن نشوند دچار افسردگی و سرخوردگی میشوند. «ما در کارمان قانونی به نام پنج به سه داریم که در آن سه بار سگ برنده میشود و دو بار مربیاش و اگر در حین عملیات سگ نتواند چیزی پیدا کند و برنده باشد دچار سرخوردگی میشود؛ برای همین ما باید شرایطی را بازسازی کنیم تا بتواند مجدداً برنده باشد به کارش ادامه دهد.»
سریال«کمیسر و رکس» برای ما دردسرساز شده
یکی از نکات جالب توجه در میان صحبتهای آقای اسکندری قیمت سرسامآوری است که بابت خرید هر سگ از خارج باید پرداخته شود. قیمت هر قلاده سگ زنده یاب با نژاد«ژرمن شپرد» چیزی حدود ۲۵هزار دلار است. اما سؤال اینجاست که برای داشتن سگهای زنده یاب فقط و فقط باید سراغ یک نژاد از سگ رفت؟ «در تلویزیون ما تا به حال چند فیلم مثل " کمیسر و رکس" درباره سگهای پلیس و امدادگر پخش کرده است که متأسفانه این سریال تأثیرات بدی رو فرهنگ مردم ما گذاشته و برای ما دردسرساز شده است؛ چون در تمامی این سریالها سگی که از آن استفاده شده است سگ" ژرمن شپرد" بوده است. همین موضوع هم باعث شده است تا مردم ما تصور بکنند که تنها سگی که قابلیت استفاده در عملیاتهای مختلف را دارد فقط این نژاد از سگ است؛ در صورتی که این طور نیست و تمامی سگها با هر نژادی بعد از انجام آزمونهای ما این قابلیت را دارد که یک سگ زنده یاب باشد.»
میتوانیم از سگهای بومی خودمان استفاده کنیم؛ اما...
اما دردسرهای آقای اسکندری در رابطه با استفاده از سگهای ژرمن شپرد به همین جا ختم نمیشود. او معتقد است که همه سگها با نژادهای مختلف و بومی قابلیت این را دارند که سگ زنده یاب باشند برای همین هم میگوید که ما میتوانیم به جای صرف هزینههای هنگفت برای خرید ژرمن شپرد از سگهای بومی خودمان استفاده کنیم چون یکی از اصیلترین نژادهای سگ در دنیا به نژاد سگ گله بختیاری در ایران بر میگردد.«ما یک مدت تصمیم گرفتیم به جای ژرمن شپرد به سگهای بختیاری آموزش بدهیم تا از آنها استفاده کنیم و این کار هم انجام دادیم ولی باز به خاطر شرایط فرهنگی و تصور مردم تا ما این سگها را به عملیات میبردیم آن را قبول نمیکردند و شروع میکردند به سنگ زدن و میگفتند شما به جای سگ زنده یاب سگ ولگرد برای ما آوردید این در حالی است که وقتی برای همان آدمها ژرمن شپرد میبردیم این بار به جای سنگ شروع میکردند به نوازش کردن آن»
به دنبال قانونی برای آموزش سگهای اهلی هستیم
طبق استانداردهای جهانی به ازای هر ۵۰ خانواده یک سگ زنده یاب وجود دارد. رقمی که کشور ما در حال حاضر با آن فاصله زیادی دارد و با توجه به هزینهها و وقت زیادی که باید صرف آن شود انجام یک تنه آن توسط هلال احمر امکانپذیر نیست برای همین رسیدن و نزدیک شدن به چنین رقمی نیازمند کمک و مشارکت خود مردم است؛ کاری که به قول سرمربی سگهای زنده یاب برای انجام آن باید فرهنگسازی درستی در بین مردم صورت بگیرد.«یکی از پتانسیلهایی که در کشور ما وجود دارد استفاده از سگهای اهلی است که خود مردم در روستاها و باغها و ویلاهایشان از آنها نگهداری میکنند چون ما دوست داریم قانونی صورت بگیرد که این افراد سگهایشان را به هلالاحمر بیاورند و آموزش ببینند تا در مواقع حوادث مختلف کمکحال مردم منطقه و محل زندگی خودشان باشند.» آقای اسکندری میگوید عملی شدن چنین کاری مستلزم وضع قانونی است که نحوه برخورد با سگهای زنده یاب را از سگهای تزئینی جدا کند.« ما در ایران در زمینه نگهداری از سگ با مشکلات فرهنگی زیادی رو به رو هستیم؛ چون متأسفانه عده زیادی در کشورمان نگهداری از سگ برایشان صرفاً جنبه پز دادن پیدا کرده است تا با آن کارهای غیر عرفی انجام بدهند؛ مثل اینکه بعضیها سگ را با خودشان به داخل خانه و حتی اتاق خوابشان میبرند؛ اتفاقی که طبیعتاً فرهنگ ما پذیرای آن نیست. تا جایی که همین رفتارهای غیر عرف باعث شده تا خیلیها به طور کل تصور درستی از این حیوان نداشته باشند. این در حالی است که ما حتی از مراجع اجازه و فتوا داریم که استفاده از این سگهای زنده یاب و کار کردن با آن ایراد شرعی ندارد.»