//
کدخبر: ۱۱۶۴۲ //

اقرار به قتل در شب خواستگاری خواهر

دو برادر که در شب خواستگاری از خواهرشان مرتکب قتل شده بودند، پای میز محاکمه ایستادند.

اقرار به قتل در شب خواستگاری خواهر

این حادثه شامگاه هفتم دی‌ماه سال 93 در خیابان استخر تهران اتفاق افتاد. آن شب مأموران کلانتری تهرانپارس بعد از اطلاع از حادثه‌ای خونین مقابل یکی از خانه‌های محل، خود را به آنجا رساندند. بررسی‌ها حکایت از این داشت که پسری24 ساله به نام علی با ضربه چاقو مجروح شده بود و بعد از انتقال به بیمارستان جان باخته است. تحقیقات میدانی پلیس همچنین معلوم کرد که عاملان حادثه دو برادر به نام‌های محمد و مهدی هستند که بازداشت شدند. آنها در بازجویی‌ها به همدستی در قتل اعتراف کردند، اما گفتند که انگیزه‌ای برای ارتکاب جنایت نداشته‌اند. بازپرس اما محمد را به اتهام مباشرت در قتل و برادرش مهدی را به اتهام معاونت در قتل مجرم شناخت و دو روز گذشته در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میز محاکمه ایستادند. ابتدای جلسه نماینده دادستان تهران در دفاع از کیفرخواست گفت که دو برادر گناهکار هستند و باید به صورت قانونی مجازات شوند. سپس مادر مقتول خودش را به جایگاه رساند و گفت که خواسته‌اش قصاص است. او گفت: قرار بود پسرم را داماد کنم، اما آن روز برایم خبری ناگوار آوردند. این دو برادر پسرم را ناجوانمردانه کشته‌اند و باید مجازات شوند تا مایه عبرت سایرین شود.

 

در ادامه محمد در جایگاه قرار گرفت و اتهامش را قبول کرد. او گفت: من و برادرم صافکار ماشین هستیم. مغازه‌ای کنار خانه‌مان داشتیم و آنجا کار می‌کردیم. شب حادثه البته به تنهایی داخل مغازه بودم. آن شب قرار بود تا برای خواهرمان خواستگار بیاید. داشتم زودتر از هر شب کار را تمام می‌کردم تا به خانه بروم و مقدمات آمدن مهمانان را فراهم کنم. متهم گفت: من مقتول را می‌شناختم. او بچه محلمان بود. آن شب در حال تعطیل کردن مغازه بودم که ناگهان یک خودروی تویوتا مقابل مغازه توقف کرد. مقتول و مرد دیگری از ماشین پیاده شدند. آنها شروع به فحاشی به هم کردند. از حرف‌هایشان معلوم بود که با هم اختلاف حساب 5‌میلیارد تومانی دارند که به ما ربطی هم نداشت. به هر حال وقتی صدای مشاجره‌شان بالا رفت، پدرم از خانه بیرون آمد و گفت که مهمانانمان رسیده‌اند. او از مقتول و دوستش خواهش کرد که آرام باشند تا به مهمان‌ها برسد. دوست مقتول به طرف پدرم رفت و او را هل داد. پدرم از ناحیه پا معلول است به خاطر همین کنترلش را از دست داد و افتاد. من باید از پدرم هواداری می‌کردم به خاطر همین به طرف علی رفتم. او به جای عذرخواهی برایم چاقو کشید. ضربه‌ای به دستم زد و بعد به طرف ماشینش دوید و همراه دوستش از آنجا دور شد. همان لحظه برادرم مهدی از راه رسید و از حادثه‌ای که پیش آمده بود، ناراحت شد. داشتیم به خانه می‌رفتیم که علی همراه چند نفر دیگر از راه رسید. وضعیت دوستانش نشان می‌داد که همه مشروب خورده‌اند. آنها چاقو و شمشیر داشتند. به من و برادرم حمله کردند. راه فراری نداشتیم. شاید باید تسلیم می‌شدیم تا ما را به قتل برسانند. به هر حال برادرم یک میله آهنی را که کنار مغازه افتاده بود برداشت. برای دور کردن مهاجمان میله را در هوا چرخاند که به علی برخورد کرد و چاقویش روی زمین افتاد. من چاقو را برداشتم و به طرف علی گرفتم تا جلو نیاید. نمی‌دانم چه شد که یک‌نفر از پشت من را به سمت علی هل داد. چاقو به شکم علی وارد شد و او کشته شد.

 

متهم گفت: من و برادرم با مقتول و دوستانش کاری نداشتیم. آنها خودشان به ما حمله کردند. به هر حال من از خانواده مقتول درخواست گذشت دارم.

سپس مهدی در جایگاه قرار گرفت و حرف‌های برادرش را تأیید کرد. او گفت: من برای خاتمه دادن به دعوا دست به میله بردم تا مهماجمان بترسند و فرار کنند. هیئت قضایی پس از شنیدن آخرین دفاع متهمان وارد شور شد.  ‌

 

منبع: جام نیوز
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۱۱۶۴۲ //
ارسال نظر