کشتی گیر تبریزی قاتل مرد جوان شد!

خواهر مقتول در گفت و گو با خبرنگار با بیان اینکه به دنبال فوت برادرم اقدام به شکایت کردیم، گفت: اما هیچ نشان یا آدرسی از فردی که این بلا را بر سر برادرمان آورده بود نداشتیم، حتی من خودم چندین بار به محل حادثه رفتم تا از دوربین های مغازه داران و... کمک بگیرم اما به نتیجه ای نرسیدم تا اینکه پرونده به شعبه ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز ارجاع شد و بازپرس بلافاصله دستورات لازم را برای بازبینی دوربین ها و... و نیز شناسایی و دستگیری فرد مضروب صادر کرد و در کم تر از 24 ساعت، ضارب برادرم دستگیر شد. ضاربی که مشخص شد کشتی گیر نیز است.

اما او حاضر به پذیرش قتل نیست و می گوید من تنها او را هل دادم که به ماشین برخورد کرد و از باقی ماجرا بی اطلاع هستم اما پزشکی قانونی علت فوت برادرم را خونریزی پرده های مغزی در اثر برخورد با جسم سخت عنوان کرده است.

اینک ما همه امیدمان به قانون است که اجازه ندهد خون برادرم پایمال شود.

جزئیات روز حادثه

عصرهنگام بود که برادرم امیر با ماشین شخصی خودش به همراه همسر و برادر دیگرم به سمت کندرود در حال حرکت بودند؛ در بین میسر راننده جوانی از پشت سر به امیر بوق می زند که چرا تا این اندازه آرام می روی و منجر به درگیری لفظی بین امیر و آن راننده جوان می شود.

امیر گمان می کند ماجرا همان جا تمام شده و به مسیر خود به سمت کندرود ادامه می دهد اما در همان ورودی های کندرود، دوباره سر و کله راننده جوان پیدا می شود و برای امیر بوق می زند و می گوید این چه طرز رانندگی کردن است و...

هر دو ماشین را نگه داشته و پیاده می شوند؛ به محض پیاده شدن، آن راننده جوان در اقدامی سریع یک مشت محکم بر صورت امیر می زند و او نقش بر زمین می شود و سرش به شدت به زمین برخورد می کند. برادر دیگرم نیز که از ماشین پیاده می شود تا به کمک امیر برود یک مشت هم به او می زند اما سرش به زمین نمی خورد چرا که ماشین مانع می شود. ما هم که پشت سر آنان حرکت می کردیم در نزدیکی آنان ماشین را نگه داشتیم تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است.

 امیر را که نقش بر زمین شده بود از زمین بلند کرده و سوار خودرو نمودیم. با توجه به اینکه حال عمومی امیر در آن لحظه وخیم نبود و تنها از ناحیه صورت دچار کبودی شده بود در همان محل، ماجرا به صلح و سازش منجر شد و هرکدام راه خود را رفتیم.

اما در بین راه ناگهان امیر حالت تهوع شدیدی گرفت و حالش آنقدر وخیم شد که سریع او را به بیمارستان رساندیم. بعد از سی تی اسکن و ... پزشک معالجش خبر از خونریزی داخلی مغزی داد و همه ما را در شوک و بهت فرو برد. امیر تحت عمل جراحی قرار گرفت و به دنبال آن به کما رفت؛ اما بعد از 6 روز به هوش آمد.

بعد از به هوش آمدن امیر، آن قدر خوشحال و شاد بودیم که انگار تازه متولد شده ایم اما نمی دانستیم این شادی دوام چندانی ندارد و غمی بزرگ و بی پایان جایگزین آن خواهد شد؛ غم از دست دادن امیر! تنها چند ساعت بعد از به هوش آمدن برای همیشه از بینمان رفت و ما را با غمی بزرگ و ابدی تنها گذاشت.

به دنبال فوت برادرم اقدام به شکایت کردیم، اما هیچ نشان یا آدرسی از فردی که این بلا را بر سر برادرمان آورده بود نداشتیم، تا اینکه پرونده به شعبه ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز ارجاع شد و بازپرس بلافاصله دستورات لازم را برای بازبینی دوربین ها و... و نیز شناسایی و دستگیری فرد مضروب صادر کرد و در کم تر از 24 ساعت، ضارب برادرم دستگیر شد. ضاربی که مشخص شد کشتی گیر نیز است.

اما او حاضر به پذیرش قتل نیست و می گوید من تنها او را هل دادم که به ماشین برخورد کرد و از باقی ماجرا بی اطلاع هستم اما پزشکی قانونی علت فوت برادرم را خونریزی پرده های مغزی در اثر برخورد با جسم سخت عنوان کرده است.

اینک ما همه امیدمان به قانون است که اجازه ندهد خون برادرم پایمال شود.

فاطمه قلی پور گنجه لو