//
کدخبر: ۵۱۱۸۷ //

دردسر ادابازی‌های عروس‌‌خانم برای خواهر مهربان داماد

کاسه و کوزۀ لج‌و‌لج‌بازی‌های پدرم با خانوادۀ عروسمان سر من بخت‌برگشته شکست. برادرم سه سال قبل ازدواج کرد. خانوادۀ همسرش اهل ریخت‌ و‌ پاش و تجملات و چشم‌ و‌ هم‌ چشمی بودند.

به گزارش فرتاک نیوز،

آن‌ها با مسخره‌ بازی‌هایشان خرج سنگینی روی دست ما گذاشتند. پدر عروسمان هم سر کوچک‌ترین بهانه‌ای معرکه می‌گرفت که «اگر نمی‌توانستید برای بچه‌تان زن بگیرید، چرا پا پیش گذاشتید؟».

 

او با این حرف‌هایش آبروی ما را جلوِ فامیل به خطر انداخته بود. متأسفانه برادرم نیز غلام حلقه‌ به‌ گوش همسر و مادر‌زنش شده بود و هیچ نظری نمی‌داد. او بالأخره سر خانه و زندگی خودش رفت. تازه می‌خواستیم یک نفس راحت بکشیم که یکی از اقوام عروسمان به خواستگاری‌ام آمد. پدرم، بعد از انجام تحقیقات، جواب مثبت داد. من هم ازدواج کردم و حدود یک سال از دوران عقدم می‌گذرد. در این مدت، پدرم با سخت‌گیری‌های بی‌حد‌ و‌ اندازه سرنوشت مرا به بازی گرفته است. او امر و نهی‌های زیادی دارد و به هر بهانه‌ای، سعی می‌کند خرجی روی دست خانوادۀ شوهرم بگذارد. ما سر همین مسائل به مشکل خورده‌ایم.

 

بیچاره شوهرم کارمند سادۀ یک شرکت است و حقوقش کفاف این ریخت‌وپاش‌ها و هزینه‌های سرسام‌آور را نمی‌دهد. او در همین مدت‌ به‌ناچار تمام پس‌اندازش را خرج کرده است و احساس می‌کنم غم سنگینی در سینه دارد.

 

حدود دو ماه است که میانمان شکر آب شده است. او می‌گوید نمی‌تواند با این وضعیت ادامه بدهد. در آخرین جر و‌ بحثمان اعتراف کرد مهرم از دلش بیرون رفته است و اصلا دوست ندارد من و خانواده‌ام را ببیند.

 

از طرفی، پدرم همچنان روی حرف خودش ایستاده است و وقتی می‌خواهم دو کلمه حرف بزنم، می‌گوید به تلافی ادابازی‌های عروسمان و خانواده‌اش که فامیل شوهرم هستند این‌ قدر سنگ‌‌ اندازی می‌کند. نگران آینده‌ام هستم. به مرکز مشاورۀ پلیس آمده‌ام. می‌ترسم شوهرم را از دست بدهم. خانوادۀ من همان اشتباهی را می‌کند که خانوادۀ عروسمان کرد و این کار یعنی غلط اند‌ر غلط.

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
منبع: رکنا
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۵۱۱۸۷ //
ارسال نظر