اسیدپاشی نقاش به مرد جوان وحمله با کلنگ به سمت مأمورین
یک گالن چهارلیتری را که برای کارم استفاده میکنم، برداشتم و سمت مغازه ناصر راهی شدم، زمانیکه به آنجا رسیدم ناصر سوار موتور شد که به خانهاش برود اما ...
صبح روز گذشته وقوع یک فقره اسیدپاشی در خیابان وثوقی محله شادآباد به پلیس 110 اعلام شد که به سرعت تیمی از مأموران کلانتری 151 یافتآباد به محل حادثه اعزام شدند.
با حضور در بررسی اولیه مشخص شد مرد سی و هشت سالهای توسط یک مرد جوان مورد اسیدپاشی قرار گرفته و از ناحیه کمر دچار سوختگی شده است همچنین متهم این حادثه پس از ارتکاب جرم از محل متواری شده بود.
همزمان با انتقال مصدوم به بیمارستان، تلاش برای بازداشت متهم آغاز شد و مأموران موفق شدند متهم این پرونده را بازداشت کنند همچنین متهم هنگام بازداشت با کلنگ به سمت مأموران حملهور شد اما در نهایت قبل از هر اقدامی بازداشت شد.
متهم این پرونده پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در اظهاراتش به بازپرس پرونده مدعی شد به خاطر توهینی که شاکی به وی انجام داده، اسید به رویش پاشیده است.
متهم در اظهاراتش به بازپرس گفت: من نقاش هستم و طلب مالی از شاکی (ناصر) داشتم، چند ماه قبل به خانه پدری وی رفته و مشغول رنگآمیزی ساختمان پنج طبقه آنها شدم البته هنوز کار پایان نیافته است و قرار بود بابت کار حدود 3 میلیون تومان از ناصر بگیرم، ناصر باید کار را به سه قسمت تقسیم میکرد و در هر مرحله اقساط را پرداخت میکرد اما به تعهدش عمل نکرد.
وی افزود: حدود ساعت 6 صبح روز گذشته به خانه پدری ناصر رفتم و دیدم پمپ (وسیله کار) در میان وسایلم نیست اما دستگاه رنگپاش آنجا بود و من هر دو وسلیه را در اتاق آسانسور گذاشته بودم سپس بی سر و صدا و بدون اینکه آنها متوجه شوند راهی منزلم شدم، در خانه پس از صرف صبحانه به سمت سعیدآباد حرکت کردم تا اینکه در خیابان بهصورت اتفاقی ناصر را دیدم که سوار بر موتورش است، ناصر نیز من را دید و گفت به محل کار (خانه پدری آنها) بروم و پمپ را بردام اما با توجه به اینکه صبح سر کار رفته بودم و فهمیدم ناصر مرا سر کار گذاشته با وی درگیر شدم و با سنگ، چراغ جلوی موتورش را شکستم بعد به سمت سعیدآباد رفتم، کمی هوا خوردم و به خانه بازگشتم.
این متهم که 44 سال سن دارد نحوه اسیدپاشی را اینگونه شرح داد: به منزل رفتم و یک گالن چهار لیتری را که برای کارم استفاده میکنم و حاوی لولهبازکن بود، برداشتم و سمت مغازه ناصر راهی شدم، زمانیکه به آنجا رسیدم ناصر سوار موتور شد که به خانهاش برود اما من به او گفتم کجا میروی و گفتم بیا حساب و کتابمان را انجام دهیم اما ناصر محل نگذاشت و قصد داشت کاپشن خودش را دربیاورد تا با من درگیر شود که من در آن لحظه اسید را به روی کمرش ریختم و حتی بخشی از اسید روی پیشانی من ریخت که به سرعت به جوی آب پریدم و صورتم را با آب جوی شستم اما او به مغازه سوپرمارکت رفت و آنجا بدنش را شست، وی اگر زرنگی میکرد و خودش را همان لحظه در جوی آب میانداخت و بدنش را میشست حتی این مقدار سوختگی نیز برایش پیش نمیآمد.
وی ادامه داد: در نهایت من به خانه رفتم و سوار بر خودرویم شدم و مجدداً به محل حادثه رفتم که در آنجا دیدم هم پلیس و هم اورژانس آمده، سپس دوباره به خانه رفتم و کلنگی را که مخصوص کار بود، برداشتم البته قصد داشتم مسافرکشی کنم که پلیس تماس گرفت و گفت خودم را به کلانتری معرفی کنم که من به سمت کلانتری رفتم و در نزدیکی آنجا به سمت مأموران حملهور شدم اما در نهایت مرا دستگیر کردند.
این متهم مدعی شد که بیماری اعصاب و روان دارد و بارها در بیمارستان بستری شده است و به بازپرس گفت: من هماکنون نیز قرص مصرف میکنم و شب قبل از حادثه فراموش کردم قرصم را مصرف کنم، چندین سال است بیمار هستم، من هر زمان ناصر را میدیدم یاد توهین ناموسی وی میافتادم و انگیزه من از این اسیدپاشی بیشتر توهینی بود که به من کرد نه بحث مالی.
سرانجام این متهم با دستور قاضی رضوانی؛ بازپرس امور جنایی تهران در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.