میزان «ازدواج سپید» در ایران چقدر است؟
یک جمعیت شناس با اشاره به پدیده تاخیر در ازدواج جوانان مسأله اشتغال آنها را اصلیترین مانع بر سر راه ازدواج آنان دانست و مدعی شد: در حال حاضر نزدیک به ۷۰ درصد از بیکاران کشور از این قشر هستند و طول مدت بیکاری نیمی از آنان بیش از ۲ سال است.
رسول صادقی درباره اولویتهای پرداختن به مساله ازدواج جوانان ادامه داد: همانطور که میدانیم بخش قابل توجهی از جمعیت کشور ما در سنین جوانی قرار دارند و در این سنین شاهد حجم قابل توجهی از وقایع اجتماعی و جمعیتی هستیم. در چند دهه اخیر شاهد افزایش سن ازدواج بودهایم، تا جایی که در سال 90، حدود 40 درصد از پسران تا 30 سالگی ازدواج نکردهبودند، این رقم در مورد دختران نیز 26 درصد است.
معاون پژوهشی موسسه مطالعات جمعیتی کشور با اشاره به اینکه در زمینه آمار استانی ازدواج تفاوت هایی بین استانهای مختلف وجود دارد افزود: در برخی از استانها مثل ایلام، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، و لرستان نسبت مجردین تا 30 سال، بالاتر از سایر مناطق است. همچنین براساس مطالعات انجام شده، مطلوبیت ازدواج در سنین 20 تا 27 سالگی در بالاترین میزان خود قرار دارد.
وی با تاکید بر اینکه وقتی میخواهیم درباره ازدواج صحبت کنیم،باید سه عامل کلیدی یعنی «امکان ازدواج»، «مطلوبیت ازدواج» و «فراهم بودن و دسترسی» را در نظر داشته باشیم بیان کرد: باید دید در هر سه عامل چه اتفاقی افتاده که سن ازدواج در کشور افزایش یافته و تبدیل به مساله اجتماعی شده است؟. درخصوص «مطلوبیت ازدواج» خوشبختانه در کشور وضعیت خوبی حکم فرماست. یعنی درصد کسانی که قصد ازدواج ندارند پایین است. اما در مورد «امکان ازدواج» در کشور مشکلاتی به چشم میخورد چراکه ازدواج دارای پیششرطهایی مانند اشتغال، خصوصا برای مردان است.
صادقی مهمترین مانع بر سر راه ازدواج جوانان را معضل بیکاری و نبود امنیت شغلی در جامعه دانست و بیان کرد: البته زمانی هم که از دختران این پرسش مطرح می شود که چرا درباره ازدواج دیر تصمیم می گیرند بازهم به بیکاری پسران اشاره میکنند، سپس به ارائه دلیلی مانند نبود حق انتخاب میپردازند.
وی با انتقاد از ناکارآمدی قوانین و برنامههایی مانند وام ازدواج برای تسهیل این مساله ادامه داد: تا زمانیکه جوانان درباره اشتغالشان امنیت خاطر نداشته باشند وام ازدواج نمی تواند مشکلی از آنها رفع کند. مطالعات نشان میدهد که مهمترین و ایدهآلترین موقعیت ازدواج پسران بعد از اشتغال آنهاست.
دانشیار جمعیتشناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه در مورد نگرش دختران نسبت به ازدواج شاهد تغییرات فرهنگی هستیم، بیان کرد: براساس مطالعاتی که انجام شده، تا پیش از این موقعیت مطلوب و ایدهآل و ازدواج دختران بعد از اخذ مدرک دیپلم بود، اما در حال حاضر موضعیت ایده آل برای ازدواج آنان را بعد از دوره کارشناسی میدانند. بنابر پژوهشهای انجام شده، پاسخگویان در اغلب استانها به جز استان یزد، در پاسخ به این سوال که اگر دخترتان دیپلم گرفت و همزمان خواستگار مناسبی داشت بهتر است ازدواج کند یا ادامه تحصیل دهد؟ میگویند، ترجیح میدهند که می خواهند به دانشگاه برود. البته در این استان نیز پژوهشها نشان میدهند که مردم ترجیح میدهند دخترشان هم به دانشگاه برود و هم ازدواج کند. به همین دلیل است که در یزد شاهد پایینترین میانگین سن ازدواج هستیم.
معاون پژوهشی موسسه مطالعات جمعیتی کشور در ارتباط با پدیده «ازدواج سپید» نیز گفت: چندان با استفاده از این واژه به معنای اینکه شناسنامه سفید باقی میماند، موافق نیستم. اتفاقی در سطح جهانی افتاده و آن، تغییر الگوی ازدواج است. تا پیش از این ازدواجها به شکل_ arrange marriage _ یا «ازدواج ترتیب یافته» توسط والدین بود که خود آنها شرایط زندگی فرزندشان را انتخاب میکردند یا پیشنهاد میدادند. بدین ترتیب نقش والدین خیلی پررنگ بود، اما هرچه به جلو حرکت میکنیم، نقش والدین کمرنگتر شده و میزان ازدواجهای «خودانتخابی» بیشتر شده است. این نوع تغییر در الگوی ازدواج است، اما گاهی افراد برای افزایش شناخت نسبت به یکدیگر وارد مقوله «همباشی» میشوند.
صادقی با اشاره بر اینکه در بسیاری از کشورها پدیده «هم باشی» به دو شکل وجود دارد بیان کرد: در حالت اول این مساله مقدمهای برای ازدواج است و در حالت دوم نیز جایگزینی برای ازدواج محسوب میشود که رقم آن چندان بالا نیست.
وی با تاکید بر اینکه در کشور ما آمار دقیقی در این مورد وجود ندارد تا بتوانیم به طور قطع در این مورد صحبت کنیم ادامه داد: اما میتوان گفت که این پدیده در کلانشهرهایی مانند تهران وجود دارد، اما رقم و درصد بالایی ندارد. همچنین نظرسنجی ها نشان می دهد که پدیده ازدواج سپید در کشور ما به لحاظ فرهنگی و اجتماعی، مقبولیت زیادی ندارد.
صادقی در پایان با اشاره بر اینکه دلایل «همباشی» در کشور ما با کشورهای دیگر متفاوت است گفت: در کشورهای دیگر تغییرات فرهنگی و ارزشی باعث رواج این سبک از زندگی شده ولی در کشور ما مسائلی که برسر راه ازدواج است افراد را به این سمت سوق میدهد. در حال حاضر نیاز داریم که در سیاستگذاریهایمان روی حل مساله اشتغال تمرکز کنیم. با حل مشکل اشتغال میتوان مساله ازدواج را حل کرد اما متاسفانه در برخی لوایح و قوانینی که در مجلس شورای اسلامی در دست بررسی است، برعکس عمل میشود یعنی شرط اشتغال را ازدواج قرار میدهند یعنی گفته میشود ازدواج و فرصتهای شغلی باید برای افراد متاهل فراهم شود .در حالی که خود این افراد وقتی برای ازدواج مراجعه میکنند به آنها گفته میشود که باید شغل مناسبی داشته باشند.در نتیجه باید تلاش کنیم در چارچوبهای فرهنگی و اجتماعی خودمان نسبت به حل این مساله اقدام کنیم.