کفشهای گاندی: حکایت یک انساندوستی ساده
داستان گاندی و لنگه کفش، حکایتی کوتاه است که در عین حال پیامی عمیق را به مخاطب خود منتقل میکند.
![کفشهای گاندی: حکایت یک انساندوستی ساده](https://cdn.fartaknews.com/thumbnail/GBdAHWDoQxq4/p_IUuvJQB-2mJilBKQWxvj1X0IDqLxtDyUgzRGJxjc1cGZ3vM-iFJE_oBnIHmGAlbIrI-F_GqBAJdFXUUYjjlsD0dLV3xuLqQHS3XWZxFj5ABC56oWB6IpFkoQ0o8byN/MN5E6qBIElSN.jpg)
گویند روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرت زده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد.
یکی از همسفرانش علت امر را پرسید. گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا می تواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نماید.