چشم دل: حکایتی از مجنون و عابد در راه عاشقی
داستانی از مجنون که نشان میدهد عشق واقعی چگونه چشم عاشق را از هر چیزی جز معشوق میبندد.
از عشق مجنون و سرگشتگی او داستانها گویند از جمله اینکه مجنون هنگام راه رفتن کسی را به جز لیلی نمی دید.
روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه او شود از بین او و مُهرش عبور کرد.
مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و معشوقم (خدا) فاصله انداختی.
مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم، چگونه تو که عاشق خالق لیلی هستی مرا دیدی که بین تو و خدایت فاصله انداختم؟