//
کدخبر: ۴۹۲۱۵۵ //

حکایت آسیابان زیرک و پاسخ کوبنده به مرد عجول

آسیابان بیوه، با کلامی ساده اما نافذ، مردی عجول را به تأمل واداشت.

حکایت آسیابان زیرک و پاسخ کوبنده به مرد عجول
به گزارش فرتاک نیوز،

مردی بار گندم خویش به آسیاب برد،

آسیابان که بیوەزنی بود گفت: 2 روز دیگر آردها آماده است.

مرد با لحنی آمرانه گفت:

گندم مرا زودتر آرد کن وگرنه دعا میکنم خرت (که سنگ آسیاب را می‌چرخاند) تبدیل به سنگ شود.

زن (آسیابان) در جواب گفت:

اگر نفسی به این گیرایی داری، دعا کن گندمت آرد شود، خر را ول کن! 


ای کاش کسانی که برای همه آرزوی مرگ می‌کنند برای خوشبختی خویش نیز دعائی بکنند..!

 

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۴۹۲۱۵۵ //
ارسال نظر