هر کسی من را می‌شناسد می‌گوید برو بمیر
من هرپنج دقیقه یک‌بار فکر خودکشی می‌کنم. البته هر کسی من را می‌شناسد می‌گوید برو بمیر، کی می‌میری، تا کی می‌خواهی عمر کنی و خیلی چیزهای دیگر. به پدرم می‌گویم موبایلم را می‌فروشم راحت می‌شوم. بگذار بروم باشگاه، کتابخانه یا پارک ولی می‌گوید نه. می‌گویم بمیرم راحت می‌شوید؟ می‌گوید آره. چه کار کنم؟
مطرح‌کردن موضوع خودکشی به طور دائم و تهدید به خودکشی، نوعی پیراخودکشی است. پیراخودکشی همان فریاد کمک‌خواهی آدم‌هاست. بهترین توصیه به شما می‌تواند مراجعه به مراکز مشاوره‌ی در‌دسترس باشد. مطرح‌کردن مشکلات و مسائل با روان‌شناس در کاهش بسیاری از فشارها و مدیریت آنها می‌تواند مؤثر باشد. باید توجه کرد همه‌ی مشکلات شما باید به‌صورت ریشه‌ای مورد بررسی قرار بگیرد. به نظر می‌رسد، عدم درک از سوی والدین، فقط مشکل شما نیست. هر‌چند مشکلات در روابط‌تان با والدین و سایر افراد خانواده نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و باید دید عواملی که این روابط را به این‌جا رسانده است چیست، سرزنش و تنبیه خود نیز می‌تواند دلایل مهم دیگری هم داشته باشد.
به هر حال، باید دید علت چیست؟ چرا شما، خود و زندگی‌تان را جدی نمی‌گیرید؟ شاید پیش از این روابط دردسر‌آفرینی را تجربه کرده یا تجربه‌هایی که از روابط متفاوت و مختلف داشته است شما را به این نقطه رسانده که دچار عذاب وجدان شوید و مدام خود را تحقیر و سرکوب کنید. بررسی دقیق سیر رابطه‌ها در زندگی از نکاتی است که می‌تواند به حل این مشکل و کمبود و ضعف‌ها‌یتان در زندگی کمک کند.
