//
کدخبر: ۱۹۷۰۱۴ //

عضوی که قادر نیست درد را حس کند بشناسید

شاید بسیاری ندانند که در آناتومی بدن انسان عضوی وجود دارد که هیچگونه دردی را حس نمی‌کند و مهم‌ترین اعضای بدن انسان نیز به شمار می‌رود.

عضوی که قادر نیست درد را حس کند بشناسید
به گزارش فرتاک نیوز،

 عضوی از بدن که هیچگونه دردی را حس نمی کند؛ شاید این موضوع برای بسیاری یک شوخی محسوب شود و یا برای برخی دیگر یک مطلب جذاب که آیا واقعا ما انسان ها چنین عضوی را در بدن خود داریم یا خیر؟شاید بسیاری ندانند که در آناتومی بدن انسان عضوی وجود دارد که هیچگونه دردی را حس نمی کند و از قضا از مهم‌ترین اعضای بدن انسان نیز به شمار می‌رود!

بدن انسان از هزاران رشته تار عصبی تشکیل شده است که در هر لحظه می‌توانند به ما احساس درد را منتقل کنند. با این حال یک عضو است که با این احساس بیگانه است: مغز ما!

اما برای آنکه متوجه شویم، چرا مغز نمی‌تواند چنین حسی را دریافت کند باید به مکانیزم احساس درد در بدن مراجعه کرد.

گیرنده‌های درد در بدن پیام محرک‌های دردزا به سیستم عصبی مرکزی منتقل می‌کنند و مغز با پردازش اطلاعات احساس را به انسان تلقین می‌کند.

اما خودش که چنین مسئولیتی را بر عهده دارد نمی‌تواند درد را حس کند.

به همین دلیل پزشکان زمانی که قصد دارند مغز بیمار را جراحی کنند، از ماده بیهوشی استفاده نمی‌کنند.

در سال ۲۰۱۴ جراحان در آمریکا چندین الکترود را در مغز مردی کار گذاشتند در حالی که او هوشیار و در حال نواختن ویولن بود.

اما پرسش می‌تواند این باشد که پس؛

سردرد‌های میگرنی از کجا می‌آیند؟

تحقیقات نشان داده است که هرچند خود مغز نسبت به درد بی‌حس است، بافت‌ها، اعصاب و رگ‌های عروقی که آن را در بر گرفته‌اند با استفاده از گیرنده‌های درد می‌توانند پالس‌های احساس درد را به مغز مخابره کنند.

نتایج پژوهش گروهی از محققان دانشگاه کت‌دازور نیس در فرانسه نشان می‌دهد کلیه بافت‌های عروقی و عصبی که مغز را احاطه کرده‌اند در فرستادن پالس‌های درد و تحریک سردرد‌های میگرنی نقش دارند.

با این حال باید گفت علت دقیق به وجود آمدن میگرن همچنان رازآلود باقی مانده است.

تنها در کشور فرانسه بین ۷ تا ۸ میلیون نفر مبتلا به میگرن هستند که سه‌چهارم آنان را زنان تشکیل می‌دهد.

مغز هیچ گیرنده دردی (nociceptor) ندارد.

گیرنده‌های درد سلول‌های عصبی هستند که در شناسایی آسیب یا آگاهی از احتمال آسیب بدن نقش دارند و این پیام را به نخاع یا مغز ارسال می‌کنند و در نتیجه این باور که مغز خود احساس درد ندارد، وارد فرهنگ عمومی شده است.

در سال ۲۰۰۱ در فیلم Hannibal، در یک صحنه‌ی دلهره آور، Hannibal Lecter بخشی از مغز یک مامور FBI را که کاملا بیدار بود خارج کرد؛ در حالی که مواد مصرف می‌کرد و در میز شام نشسته بود.

Lecter در خطاب به Clarice Starling که بهت زده است، می‌گوید، مغز به تنهایی احساس درد ندارد.

اما اگر مغز به تنهایی هیچ دردی را احساس نمی‌کند؛

چه چیزی باعث سر درد می‌شود؟

اگرچه خود مغز هیچ گیرنده دردی را ندارد، بسیاری از سایر ساختار‌های داخل سر مانند عروق خونی، عضلات و اعصاب موجود در گردن، صورت و پوست سر، دارای گیرنده درد هستند. سر درد‌ها در اثر اختلالات مربوط به این ساختار‌ها ایجاد می‌شوند.

انواع مختلف گیرنده‌های درد در اثر فشار، آسیب، دمای بالا و بعضی از مواد شیمیایی مانند کاپسیان (ماده فعال موجود در فلفل قرمز) فعال می‌شوند.

انجماد مغز یا سردرد‌های ناشی از بستنی، در اثر تغییر ناگهانی در جریان خون در ورید‌هایی که بین قسمت پشتی گلو و مغز قرار گرفته اند، ایجاد می‌شود.

کم آبی بدن با آسیب به عروق خونی موجود در سر باعث احساس درد می‌شود و این خود یکی از دلایل سر درد‌های ضربان دار است که معمولا بعد از مصرف نوشیدنی الکلی احساس می‌شود.

همچنین دندانپزشک می‌تواند علت سر درد را استفاده بیش از حد از فک؛ مثلا در اثر سایش دندان‌ها در خواب بداند.

علت احساس درد ناشی از میگرن هنوز کاملا مشخص نیست؛ ولی عده‌ای علت را فعال شدن گیرنده‌های درد در لایه مننژ، لایه‌ نازکی که مغز و نخاع را می‌پوشاند،  می‌دانند و علت فعال شدن این گیرنده‌ها هنوز آشکار نشده است.

هرچند که مغز خود گیرنده درد ندارد؛ ولی احساس درد می‌تواند نشانه‌ی مشکلی در مغز باشد. سر درد‌هایی که طولانی هستند یا به دارو پاسخ نمی‌دهند یا آن‌هایی که ناگهانی اتفاق می‌افتند و بسیار شدید هستند، می‌توانند نشانه‌ مشکل جدی در مغز باشند.

این نشانه‌ها شامل تومور، خونریزی و عفونت است. هرچند که این مشکلات همه باعث احساس درد می‌شوند؛ ولی علت فعال شدن گیرنده‌های درد در خود مغز نیست؛ چون مغز این گیرنده‌ها را ندارد. در حقیقت مغز متورم می‌شود و باعث فشار بر روی سایر ساختار‌های داخل سر می‌شود.

فراتر از یک تجربه‌ حسی

در معنای اساسی، Hannibal Lecter در این مورد که مغز هیچ احساس دردی ندارد اشتباه می‌کرده است اما با این که مغز هیچ گیرنده دردی ندارد، ولی در حقیقت همه‌ی درد‌ها را حس می‌کند.

علت این است که مغز ارگانی است که ما به کمک آن پیام‌های حسی رسیده از سرتاسر بدن را تفسیر، ارزیابی و تجربه کنیم.

دانشمندان بین nociception یا همان پیام عصبی آسیب به بدن و درد یا تجربه احساس ناخوشایند که در اثر فعال شدن گیرنده‌های درد ایجاد می‌شود، تمایز قائل می‌شوند.

این بدین معنی است که درد فراتر از یک تجربه‌ی حسی است. احساس درد، تحت تاثیر افکار، احساسات و روابط اجتماعی ما قرار می‌گیرد.

برای مثال درک ما از درد تحت تاثیر افکار ما قرار می‌گیرد؛ مثلا تصوری که ما از درد داریم و چیزی که از تجربه‌ دردآور قبلی به یاد داریم، همه تاثیر گذار هستند.

درد همچنین یک تجربه‌ احساسی است. در یک آزمایش از دانش آموزان خواسته می‌شد دست‌شان را تا زمانی که می‌توانند در آب سرد دردناک نگه دارند.

مشاهده شد دانش آموزانی که فکر می‌کردند آزمونگر از استادان است نسبت به دانش آموزانی که فکر می‌کردند آزمونگر از دانش آموزان است، تحمل بیشتری به درد دارند.

در نتیجه کسی که در مورد احساس درد سوال می‌کند نیز مهم است.

روابط اجتماعی نیز بر روی احساس درد تاثیرگذار است که می‌توان آن را به صورت کاهش درد، در هنگام حمایت افرادی که به سلامت شما اهمیت می‌دهند، مشاهده کرد.

در یک مطالعه دیگر با آب سرد، مشاهده کردند اگر در هنگام آزمایش علاوه بر آزمایشگر کسی همراهشان باشد؛ در مقایسه با حالتی که تنها در کنار آزمایشگر هستند، تحمل بیشتری نسبت به درد دارند؛ و اگر فرد همراه، دوست آن فرد و از همان جنس و نزدیک محل آزمایش باشد؛ حتی اگر در داخل همان اتاق آزمایش نباشد، فرد تحمل بیشتری را به درد خواهد داشت.

با توجه به راه‌های موثر بر نحوه‌ی تجربه احساس درد، دیگر پیدا کردن راه رهایی از درد، پیچیده و نا‌امید کننده نیست.

خبر خوب این است که هر کدام از این راه‌ها می‌تواند نشان دهنده‌ی روشی برای کنترل درد باشد.

تغییر افکار، احساسات و بهبود کیفیت روابط اجتماعی، راهکار‌های مهمی برای کمک به کنترل درد هستند.

 

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
منبع: بهداشت نیوز
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۱۹۷۰۱۴ //
ارسال نظر