فیلمسازی نیستم که بازیگرش برای نشان دادن تجاوز خود را از پنجره پرت کند
توزیع سه قسمت از مجموعه نمایش خانگی «ممنوعه» کافی بود تا حواشی و اعتراضات فراوانی پیرامون آن شکل بگیرد.
قسمتهای آغازین سریال «ممنوعه»، زندگی و دورهمی عدهای از جوانان که تقریبا همگی از قشر بالای جامعه هستند را روایت میکند، گروهی که تفریحات و سرگرمیهایشان تنها به استفاده از مواد مخدر و مشروب منتهی می شود و البته ورزش هم به عنوان یکی از سرگرمیهای شخصیت اصلی داستان دیده میشود که بازهم جدا از موادمخدر نبوده است.
در این مجموعه عدهای به تصویر کشیده می شوند که گویا زندگی هدفمندی ندارند و خیانت در روابط آنها موج می زند. فضای این مجموعه به اینجا ختم نمیشود. بلکه دایره خیانت در «ممنوعه» گستردهتر هم میشود و به نسل پیش از این جوانان یعنی پدر و مادرهایشان هم سرایت کرده است.
**نقدهای جدی به صحنه های ممنوعه
از زمان نمایش قسمت اول این سریال، بسیاری از منتقدان، از ترویج خیانت و رفتارهای خارج از عرف و ساختارشکنانه در این مجموعه نقدهای تندی کردند؛ تا جایی که داروغهزاده، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم مجبور شد در گفتوگویی حمایت خود را از این اثر اعلام کند و آن را یک مجموعه عبرتآموز بنامد.
فرهنگ قمار و خشونت، عادی جلوه دادن زندگی جمعی دختران و پسران مجرد، میهمانیهای مختلط با چاشنی استفاده راحت و لذت بخش از مواد مخدر گران قیمت و مشروب از دیگر نقدهایی است که به این مجموعه وارد شده و اعتراض و شگفتی بسیاری از کسانی که با بخشهایی از این سریال مواجه شده اند، در بر داشته است.
برخی نیز این سریال را نوعی تقلید از سریالهای ترکیه ای می دانند که مجموعه ای از داستان ها درباره شک و خیانت و طلاق عاطفی و اعتیاد و ... را برای شخصیتهایشان نشان داده و ذهن مخاطب را درگیر آن می کنند.
امیر پورکیان، کارگردان این سریال اما ضمن تمجید از حمایت مدیران ارزشیابی ارشاد، ضمن اشاره به تجربه ورشکستگی، خود را واقع بین و دغدغه مند می داند. او می گوید سریالش را برای جوانان درگیر شیشه ساخته و می تواند با این سریال مسیر آنها را عوض کند.
**مشکلات بسیاری را در مسیر سینما تحمل کردهام
حواشی و نقدهای مطرح شده برای این مجموعه را تا چه اندازه قبول دارید؟
پورکیان: در ابتدا باید بگویم حدود 10 تا 15 سال است که من در حوزه سینما مشغول به فعالیت هستم. مشکلات بسیاری در مسیر من بوده است، تا جایی که تجربه ورشکستگی هم داشتهام. فیلم ارزشمندی چون «دریا و ماهی پرنده» را تهیهکنندگی کردهام. اثری که در جشنوارههای مطرح دنیا نمایش داده شد و جایزه هم دریافت کرد، اما این فیلم در ایران حرام شد و کاملاً سوخت. بعد از آن، فیلم «خندههای آتوسا» را تولید کردم که فقط تعداد محدودی سالن سینما به نمایش این اثر اختصاص دادند و این فیلم هم نابود شد. البته دلایل اصلی این اتفاقات در واقع دغدغهمند بودنشان است.
**خوشحالم در دورهای نفس میکشم که مدیران جسوری دارد
آیا انتظار حمایت مدیران از جمله ابراهیم داروغه زاده، مدیر نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی را از نقدها داشتید؟
پورکیان: خیلی خوشحالم در دورهای نفس میکشم که مدیران جسور و دغدغهمندی حضور دارند. من بهواسطه سینما با سازمانها و ارگانهای مرتبط بسیاری ارتباط دارم، اما تا به حال نه در ارشاد و نه در هیچ جای دیگری یک مدیر تا این اندازه جسور و با جرأت ندیدهام که شجاعانه پای پروانهای که داده، بماند. نمیخواهم نام بیاورم، اما اگر غیر از این عزیزان اشخاص دیگری مدیر بودند، تا الان ما را با این هجمههایی که بهوجود آمده، به دادگاه میکشاندند، اما به تصمیمی که گرفتهاند ایمان دارند. اینها اشخاص شریفی هستند و باید دستشان را بوسید. من مدیران بسیاری دیدهام که پشت خالی کردند و تاکنون ندیده بودم مدیری پشت کار بایستد.
**فیلمسازی نیستم که بازیگرش برای نشان دادن تجاوز خود را از پنجره پرت کند
بسیاری از منتقدان و تماشاگران، روایت و به تصویرکشاندن ناهنجاریها را در این مجموعه ابتذال خواندهاند. خود شما این نقد را چگونه ارزیابی میکنید؟
پورکیان: چرا این سریال مطرح شده و دیگر یک دی وی دی از آن در سوپرمارکتها پیدا نمیکنید و با این سرعت هم دانلود میشود؟ این اثر در حال دیده شدن بود که این هجمهها به سمتش آمد. مگر من مواد مخدر یا مشروب دست بازیگر دادهام که بگویم با آنها جلوی دوربین بیا و استفاده کن. متأسفانه اصلاً صبر نداریم، چون با نمایش قسمتهای بعدی مخاطبان نکات بیشتر و متفاوتی را متوجه خواهند شد. در حال حاضر نمیخواهم با افشای داستان این مجموعه جذابیتهایش را از دست دهیم، ضمن اینکه میخواستم ناهنجاریهایی را در جوانان نشان دهم. من فیلمسازی نیستم که برای نمایش معضلات جامعه مثلا وقتی شخصی میخواهد به همکلاسیاش تجاوز کند، نشان دهم که شخصیت داستان خود را از پنجره به پایین پرتاب کرده است. من این گونه خود را مضحکه نمیکنم و چنین فیلمسازیای را بلد نیستم. من فیلمساز رئال هستم که گاهی مواقع سوررئال هم میشوم. برای من در یک فیلم، بسیار مهم است که مخاطب در ضمیر ناخودآگاهش به یک باورپذیری برسد. اصلاً برای همین است که «ممنوعه» برجسته شده یعنی صحنهها، واقعی دیده میشود و مخاطب را به سمت خود میکشاند.
**تا کی میخواهیم پنهانکاری کنیم
فکر می کنید با شرایط به وجود آمده برای «ممنوعه»، توزیع آن تا قسمت آخر امکانپذیر خواهد بود؟
پورکیان: این اثر در حدود 20 تا 25 قسمت عرضه خواهد شد. من فکر نمیکنم مسأله اینگونه باشد، یک آدم باسواد که حواشی و هجمهها را مطرح کرده است بیاید و با من بحث کند. کسی که من با آیه قرآن جوابش را خواهم داد. خود من دبیر دبیرستان بودهام. من در میان مردم بودهام و دغدغهمند هستم. این اثری که من ساختهام هزار برابر موارد بدترش را در اطرافمان دیدهایم، اما من نمیدانم تا کی میخواهیم پنهانکاری کنیم.
**ستاره بودن در نمایش خانگی مهم است
آیا حضور ستارههای سینما و تلویزیون در این مجموعه به منظور تأثیر در فروش بالای آن است؟
پورکیان: من در فیلمسازی و در آثار قبلیام خیلی دنبال بازیگر شناخته شده نبودم و نیستم؛ یعنی سبک فیلمسازیام اینگونه است. دوست دارم با چهرههای شناخته نشده کار کنم. همینطور که میبینید خیلی از بازیگران هم در این سریال شناخته شده نیستند. اما اینجا دیگر نمایش خانگی است، ستاره بودن بازیگران خیلی مهم است. به هر حال، بحث فروش هم هست. گر چه خدا را شکر بازیگران مطرح ما فقط به قضیه ستاره بودن تکیه نکردهاند و هنر بازیشان را هم آوردهاند. اکثریت بازیهایی هم که میخواستم اتفاق افتاد. هر سکانسی که بازیها در آن درنیاید، حاضرم سکانس را حذف کنم و در فیلم جای ندهم. این اتفاقها هم افتاده چون بعضی از بازیگرانی که داشتهام با یک سبک بازی که عادت کرده بود و به کار من هم نمیآمد، بازی میکردند. اما بازیگرانی که الان در این مجموعه میبینید، در بهترین حالت هستند و دقیقاً همان چیزی که میخواستم را اجرا کردند.
**«ممنوعه» بسیار آموزنده است
فکر نمیکنید فضا و پردازش قصه این مجموعه، با سریالهای ترکی و ماهوارهای شباهت دارد؟
پورکیان: منتقدان بدانند که خیلی بیشتر از آن چیزی که فکر میکنند، دلم برای ارزشهای این مملکت و این فرهنگ میتپد. من تأکید میکنم اگر در شبکههای ماهواره ای و یا در غرب فیلم میسازند، خیلی از آنها ناهنجاریها را روایت میکنند، اما در نهایت و پایان خروجیاش، ناهنجاریها را شیرین نشان میدهند. اما بدانید «ممنوعه» اگر بهشتی نشان داده است، زمهریری هم برایش به تصویر میکشد. «ممنوعه» اثری بسیار آموزنده است. یک جسارت و جرأتی شده است. یک بار برای همیشه بیایید واقعبین باشیم.
** مخاطب من کسی نیست که کتابهای استاد مطهری و شریعتی را بخواند
فکر نمیکنید جوانان با مشاهده چنین مجموعهای از آن تأثیرات منفی بگیرند؟
پورکیان: مطمئن باشید «ممنوعه» را هر کس تا آخر دنبال کند، در مسیرش تجدیدنظرهایی خواهد کرد. مخاطب من کسی نیست که کتابهای استاد مطهری، علی شریعتی و یا شعرهای مولانا را بخواند و مسیر زندگیاش را اینگونه انتخاب کند. مخاطب من همان مخاطبی است که وقتی از پارکینگ خانهام خارج میشوم، در مسیر میبینم نوجوانان 14-15 ساله دور هم جمع شدهاند و پایپ دستشان گرفته و شیشه میکشند. من میخواستم اینها را جذب کنم پس باید به زبان خودشان با آنها حرف بزنم. وقتی جذبشان کردم، آن وقت بلدم چه جوری نتیجهگیری کنم که بدانند مسیری که میروند غلط است. شک نکنید سریال به آن سمت میرود.
**آیا تنها آخر خوش شاهنامه کافی است؟
کارگردان این سریال در حالی از کار خود دفاع کرده و مخاطبان را به قسمتهای بعد ارجاع می دهد که نقدها تنها به جهتگیری سریال نیست، بلکه متوجه برخی صحنه های نمایش داده شده است که می تواند زمینه ساز قبح شکنی شود؛ به ویژه که واقع بینی حکم می کند بیننده یک سریال بیش از آن که منتظر نتیجه گیری اخلاقی کارگردان در قسمت آخر بماند، از فضای سریال تاثیر می پذیرد.