قیاس نادرست با «آژانس شیشهای»
آنطور که پیش از اکران این فیلم در جشنواره درباره آن سخن گفته میشد، «دیدن این فیلم جرم است» نسخهای مشابه «آژانس شیشهای» حاتمیکیاست، اما به نظر، این قیاس اشتباهی است و از چند منظر قابل بررسی خواهد بود.
«دیدن این فیلم جرم است»، اولین فیلم بلند رضا زهتابچیان و از تولیدات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است که به موضوع شرارت و دستگیری یک مرد دوتابعیتی توسط بسیج میپردازد. با انتقال این مرد به پایگاه بسیج، پای نهادهای امنیتی ـ که تلاش میکنند او را آزاد کنند ـ به قصه باز میشود و ....
این فیلم از جمله کارهای چالشبرانگیز سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر است که پیشبینی میشود صدور مجوز اکران آن در ماههای آینده بحثبرانگیز شود. چرا که در آن نهادهای انتظامی و امنیتی، هریک با نمایندگانی که در فیلم دارند، نقشی منفعل و معاملهگر ایفا میکنند، اما فرمانده جوان پایگاه بسیج، غیرتمندانه خواستار مجازات مرد شرور میشود و او را تحویل دستگاههای امنیتی کشور نمیدهد.
آنطور که پیش از اکران این فیلم در جشنواره درباره آن سخن گفته میشد، «دیدن این فیلم جرم است» نسخهای مشابه «آژانس شیشهای» حاتمیکیاست، اما به نظر، این قیاس اشتباهی است و از چند منظر قابل بررسی خواهد بود. قصه، دیالوگها، بازیگران و روند و فینال دو فیلم، تفاوتهای جدی و اساسی باهم دارند که اگر قرار به انجام آن باشد، اصل داستان برای مخاطبان این متن لو خواهد رفت.
«دیدن این فیلم جرم است» در ۴۰ سالگی پیروزی انقلاب اسلامی از نسلی سخن میگوید که ملاحظات ضدآرمانی نهضت مردم ایران را به هیچ میانگارد و با غیرت و صلابت، پای وطنش، مردمش و عقایدش میایستد و کوتاه نمیآید. «امیر»، فرمانده پایگاه بسیج، مرد و مردانه یک ملت را نمایندگی میکند و برای همین است که مخاطبان این فیلم در سینماهای مختلف جشنواره، وقتی با این روحیه مواجه میشوند، به احترام امیر، میایستند و کف میزنند.
مرد دوتابعیتی که با ضرب و شتم یک زن چادری از حاشیه امنیت جدی برخوردار است، نباید قسر در برود. نباید جوانان برومند این سرزمین را با لحنی تمسخرآمیز ریشخند کند و بدون مجازات، پایگاه بسیج را ترک کند. حتی اگر تمام نیروهای جوان پایگاه، دستگیر شوند و احکام سنگینی برایشان صادر شود.
محمدرضا شفاه، تهیهکننده فیلم در اکرانهای خصوصی پیش از جشنواره و همچنین در نشست خبری آن میگوید که بازیگران نامدار، علاقهای به بازی در این کار نشان ندادهاند و حتی بعضی از هنرمندان، قرار و مدارهای اولیه را لغو کرده و از بازی در «دیدن این فیلم جرم است» صرف نظر کردهاند. جدای از قصه که در انفعال مدیران امنیتی و اطلاعاتی کشور اگزجره دارد و آنها را به شکلی اغراقآمیز منفعل و مذبذب نشان میدهد، بازیها هم به این موضوع دامن میزند. مقام ارشد امنیتی که نقش او را «حسن زارعی» بازی کرده، با پیشزمینهای که مخاطب از او در آخرین کار تلویزیونیاش (سریال دیوار به دیوار) دارد، ضعیف است و فقط آمده تا دستورات نابخردانه را در عوامانهترین شکل ممکن صادر کند.
حضور یک روحانی در جمع کسانی که میخواهند امیر پایگاه بسیج را آرام کرده و مرد شرور را از چنگش در آورند هم در نوع خودش جالب است و نویسنده، این شخصیت را طوری نوشته که فقط یک نام را به ذهن متبادر میکند؛ همان آدم آشنایی که درباره این فیلم، توییت کرد و زنگ زد و زمان نمایش آن را در ۴۰ سالگی انقلاب نامناسب دانست!
مرد مست و ضارب، بالاخره مجازات میشود و مچاش را یک سردار جنگ میخواباند. او بدون کیفر نمیماند تا اتفاقی شبهکاپیتولاسیون (قانون مصونیت اتباع بیگانه در خاک کشورهای دیگر) در جمهوری اسلامی عملی نشود.
این فیلم که دیشب در بخش «نگاه نو»ی جشنواره فیلم فجر نامزد شد، اشکالات و نقایصی هم دارد که به خاطر فیلماولی بودن کارگردانش (البته در حوزه آثار بلند سینمایی) میتوان نادیدهاش گرفت.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.