هفت گام با تاثیر انقلاب در سینما؛ از توجه به محتوا تا بانوان سینماگر
با گذشت چهار دهه از انقلاب میتوان جریانهای متعالی آن رخداد را در تمامی عرصهها مورد رصد و مداقه قرار داد؛ اما آنچه میتوان از آن به عنوان مهمترین ارزش افزوده انقلاب اسلامی بر کشورمان یاد کرد، تاثیرات هویتبخش فرهنگی بر کالبد رویدادهای هنری ایران زمین است.
هنر هفتم یکی از مهمترین حوزههایی بود که بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی توانست به درخشش پرشکوه و جریانساز به عنوان یکی از مردمیترین هنرها دست یابد. در حقیقت آنچه از سینمای ایران امروز در جهان شناخته میشود بدون هیچ شکی کارنامهای است که طی چهار دهه اخیر و همسو با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی تا زمان حاضر بیوقفه بر مدار درخشش و تعالی گام برداشته است. آنچه در ادامه این گزارش از خاطر شما میگذرد، آوردهها و ارزش افزوده جریان انقلاب بر عرصه سینمای ایران است.
** اول؛ سهگانه «انسان»، «دین» و «اخلاق» در برابر سینمای بیهویت قبل از انقلاب
در مرور ویژگیهای سینمای قبل از انقلاب نمیتوان مولفههای بارزی را به عنوان شاخصههای بنیادین و قدرتمند در مسیر شکلگیری جریان سینمایی اثرگذار به نام ایران ثبت کرد.
شاید بتوان مهمترین مولفههای سینمای قبل ازانقلاب را در مواردی همچون قصههایی بدون محتوا، حضور نازلترین بنیانهای فکری از یک سو و از سوی دیگر عدم تلاش سینماگران برای حرکت به سمت سینمای صاحب تعقل و اندیشه و در موارد بسیار با محوریت ابتذال، تبعیت از الگوهای سینمای غرب که کوچکترین قرابت فرهنگی با جریانهای سنتی و دینمدار جاری در بطن جامعه نداشت خلاصه کرد.
این در حالیست که سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی از نگاهی کیفی در شرایطی به سینمایی حرفهای تبدیل شد که توانست بازتاب درخشانی در مولفههای هنری خود به مخاطبان عرضه کند. به همین سبب است که آنچه که به عنوان سینمای فاخر و جریانساز از آن یاد میشود را باید به عنوان کارنامه، داشتهها و آوردههای انقلاب در جریان هنر هفتم ایران نام برد.
همچنین جریان انقلاب در محور مبانی ارزشی نیز باعث فاصله گرفتن تولیدات هنر هفتم ایران بعد از سالهای انقلاب از تقلیدهای سینمای قبل از انقلاب بر مبنای الگوهای فرهنگ غربی شد. همین جریان بود که باعث شد تا سینمایی اخلاقمحور با رویکرد ارزشهای جاری در جامعه فرهنگی ایران در سالهای بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به منصه ظهور برسد.
سینمایی که بسیاری از نظریهپردازان بزرگ سینما از جمله «راجر ایبرت» متفکر و تئوریسین شهیر سینمای جهان را بر آن داشت تا با اشاره به ایران در دهههای بعد از انقلاب، آثار حاصل از جریانسازی سینمای ایران را حرکتی موفق بر مدار سینمای اخلاقمدار و نجیبانه نام ببرد.
دیگر مولفهای که به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای سینمای پس از انقلاب یاد میشود حرکت بر مسیر تنوع ژانرها و گونههای سینمایی است به گونهای که در دهه نخست انقلاب شکوهمند اسلامی آثار سیاسی و محتوایی بر مبنای حرکت انقلابی توانست به پایهگذاری سینمای سیاسی در کشور ما منتج شود.
از سوی دیگر یکی از ژانرهای جهانی در عرصه سینما به واسطه حماسهسازی هشت سال دفاع مقدس به نام ایران رقم خورده است. جایی که شاهد ظهور و بروز جریانی به عنوان «سینمای دفاع مقدس» که در ادامه با متر و معیارهای بینالمللی ژانر «سینمای مقاومت» را در جهان به نام ایران رقم زده است.
همچنین تاکید نظام جمهوری اسلامی ایران بر مولفههای مذهبی باعث شکلگیری جریانی نوین در عرصه تولیدات سینمای دینی شد تازه که در جهان از آن به عنوان «سینمای معناگرا» یاد میشود نیز به عنوان یکی دیگر از ژانرهای سینمای متنوع و رنگارنگ قابل شناسایی و رصد بعد از انقلاب در عرصه هنر هفتم ایران شناخته میشود. شکی وجود ندارد که مهمترین جریان شکل گرفته در سینمای چهار دهه بعد از انقلاب به سینمای اجتماعی روشنگر و جریانساز کشورمان باز میگردد.
تنها با مرور مولفههای بالا درباره ویژگیهای سینمای قبل و بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی میتوانیم به دستیابی و تحقق رویکردهای جدید در عرصه سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی صحه گذاریم. سینمایی که با فاصله گرفتن از نگاههای متکی بر سینمای تجاری عامهپسند، با مولفههای عاری از اندیشه در دوران پیش از انقلاب به سینمای جریانساز با محوریت رفتار هویتبخش انسانی، اخلاقمدار و موثر در بطن حرکات اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی بدل شد.
در حقیقت آنچه که انقلاب اسلامی به عنوان آورده و ارزش افزوده در حوزه هنر هفتم با خود به همراه داشت، تزریق هویت تازه بر مبنای سهگانه «انسان»، «دین» و «اخلاق» در عرصه تولیدات فرهنگی هنری از جمله هنر سینما بود.
همچنین یکی دیگر از مهمترین ویژگیها و رویکردهای نوین به عرصه تولیدات آثار سینمایی در کشورمان بعد از انقلاب اسلامی به حرکت بر مدار سینمای عاری از خشونت به عنوان یکی از مولفههای جاندار جریان فکری سینمای متعهد ایران میتوان از آن نام برد. مولفهای که برخلاف ایران در بسیاری از دیگر کشورها به عنوان یکی از الگوهای تولید آثار سینمایی بدل شده است.
نکته مهم دیگر آنکه در بطن جریانهای جشنوارهای در قامت سینمای بعد از انقلاب اسلامی، جشنوارههای موضوعی یکی از مهمترین گامها را در مسیر تولید آثار محتوایی مختلف و گوناگون با توجه به طرز سلیقه، نوع نگاه و جهانبینی عموم مخاطبان به گونهای رقم زد که شاهد شکلگیری جریانهای جشنوارهای چون فیلم فجر، فیلم عاشورایی، فیلم معناگرا، مستند سینمایی، پویانمایی و انیمیشن و جشنواره فیلمهای کوتاه با رویکردهای مختلف در بازه چهل ساله اخیر بودهایم.
** دوم؛ تبلور «محتوا»؛ کلید واژه رهبران نظام در تولیدات سینمایی
با مقایسه سینمای قبل و بعد از انقلاب به یکی از مهمترین مولفههای شکلگیری جریان سینمایی در قامت جهان پی خواهیم برد. در این میان ذکر این نکته الزامی است که این مولفه در سینمای قبل از انقلاب دارای ارزشی به مراتب بسیار کمتر نسبت به جریان هنر هفتم در دوران بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی است.
در حقیقت آن مولفه بر مقولهای به نام «محتوا» استوار است. توجه به اصلی به نام «محتوا» به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای هنر هفتم در مسیر جریانسازی، پویایی و ارتقای فرهنگ جامعه در سینمای بعد از انقلاب توانست معنا یابد. چرا که در سینمای سالهای قبل از انقلاب و در دوران رژیم شاهنشاهی نه تنها سینماگران که دولتمردان آن زمان نیز بر این مساله تاکید داشتند که تا حد ممکن سینما را به هنری خالی از محتوا و صرفاً متکی بر جریان تجاری استوار کنند.
با مرور سینمای سالهای رژیم پهلوی میتوانیم به این مساله اذعان کنیم که این هنر در آن زمان به هیچ وجه خود را در قید و بند ارزشهای خاص هنری با محوریت مولفههای انسانی نمیدانست؛ در حالی که یکی از اصلیترین جریانهای حاکم در سینمای بعد از انقلاب به مفاهیم محتوا محور با رویکرد خصایل انسانی مانند عدالت، اتحاد، جریان حاکمیت مردمی و تمرکز بر نگرش مستقل در عرصه تولیدات هنری استوار بود.
به همان میزان که سینمای پیش از انقلاب با نگاهی صرفاً متکی بر جریان تفریحی و با وجه سرگرمکنندگی صِرف پایبند بود در دوران بعد از انقلاب، یکی از مهمترین مولفههای تولید آثار سینمایی در ایران بر پایه ارزشهای همسو با تفکر و تعلق انسانی استوار شد.
در سینمای سالهای پیش از انقلاب جریان حاکم نسبت به تاثیرگذاری این هنر میان جامعه به شدت بیم داشت و به همین سبب بود که نیروهای امنیتی در حوزه فرهنگ و هنر - به ویژه ساواک - نسبت به تزریق محتوا در آثار سینماگران برخورد قهری داشتند؛ این در حالی است که با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در فرمایشات متعدد بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، از سینما به عنوان کلید پیشرفت کشور در عرصه فرهنگی یاد شده است.
در حقیقت میتوان بر این مساله اذعان داشت که در نگاه رهبران انقلاب اسلامی یکی از مهمترین مولفههای ارتقای فرهنگی و همچنین جایگاه فرهنگ انقلابی و اسلامی ایران در عرصههای بینالمللی متوجه عرصه سینما است به گونهای که در فرمایشات مقام معظم رهبری بارها بر این نکته تاکید شده است که در شکلگیری جریان فرهنگ اسلامی و صدور آن هیچ چیز مانند سینما نیست!
** سوم؛ آمارهایی که خود بازگو هستند!
از دیگر مهمترین مولفههای رشد و توسعه هنر هفتم در سالهای بعد از انقلاب به توسعه زیرساختهای بنیادین برای تقویت جریانهای سینمایی در کشور باز میگردد. به بیان دیگر در قیاس با سالهای پیش از انقلاب میتوان یکی دیگر از برگهای درخشان دستاوردهای انقلاب در حوزه هنر هفتم را معطوف به حوزه زیرساختها دانست.
به گونهای که در سالهای پیش از انقلاب تنها شش نهاد در امر تولید فیلم و یا سیاستگذاری در حوزه هنر سینما به عنوان نهادهای متولی شناخته میشدند و این در حالیست که بعد از انقلاب اسلامی 12 نهاد با بیش از 26 زیرمجموعه جریان تولید آثار سینمایی کشور در گونهها و ژانرهای مختلف و رویکردهای متنوع را مد نظر قرار دادهاند.
همچنین در دیگر نمود آماری در سینمای قبل از انقلاب در بازه زمانی 45 ساله شاهد تولید 1141 اثر سینمایی بودیم و این در حالیست که در سینمای بعد از انقلاب تنها بعد از 39 سال و در آستانه چهل سالگی انقلاب شاهد تولید 2175 اثر سینمایی هستیم که این خود تنها در نگاه کمی رشد دو برابری را نشان میدهد و کیست که بتواند جریانسازی کیفی و تاثیرگذاری سینمای بعد از انقلاب را در عرصههای ملی و جهانی منکر شود؟!
در زمینه تعداد کارگردانان نیز سینمای بعد از انقلاب با سالهای دوران حکومت پهلوی قابل قیاس نیست! به گونهای که تا سال 1357 تنها 261 کارگردان در عرصه سینما مشغول فعالیت بودند و این در حالی است که در سینمای بعد از انقلاب 761 کارگردان در سینمای ایران حداقل یک اثر سینمایی را تولید کردند که این نشاندهنده رشد سه برابری است.
در ادامه این نگاه آماری میتوان در زمینه انتقال مفاهیم علمی و جریانسازی در عرصه رسانه و مطبوعات نیز به این نکته اشاره کرد که تعداد نشریات و مجلات سینمایی پیش از انقلاب تنها 42 عنوان بود که بسیاری از آنها نیز به شکل فصلی و یا مقطعی مشغول فعالیت بودند؛ اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تنها در شکل نشریات تخصصی حوزه سینما فارغ از تمامی روزنامهها، خبرگزاریها، ماهنامهها و هفتهنامهها که بخشی از محتوای خود را به فرهنگ و هنر و حوزه سینما اختصاص دادهاند، بیش از 55 نشریه تخصصی در حوزه هنر هفتم مشغول فعالیت هستند.
یکی دیگر از ارکان توسعه زیرساختهای حوزه هنر هفتم در سالهای بعد از انقلاب به اهمیت فعالیت اصناف سینمایی و کنترل امور توسط متخصصان این امر باز میگردد و این در حالی است که در سالهای پیش از انقلاب تنها سه تشکل و صنف سینمایی در کشور وجود داشت، در حالی که امروز با گذشت چهار دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی شاهد فعالیت مستمر و اثرگذار 30 صنف در حوزه هنر هفتم هستیم.
در سالهای پیش از انقلاب 437 سینما در کل کشور وجود داشت که تا بهمن 1357 به دلیل اتفاقات مختلف و از جمله در جریان انقلاب در کشور بسیاری از آنها یا از رده خارج شد و یا دیگر شاهد فعالیت آنها نبودیم به گونهای که در بهمن 1357 تنها 99 سالن سینمایی در کشور فعالیت میکردند. این در حالی است که امروز و در 40 سالگی انقلاب اسلامی 547 سالن سینمایی در کشور مشغول فعالیت هستند.
هرچند تعدادی سالنها در قیاس با جمعیت 80 میلیونی ایران آمار رضایتبخش به شمار نمیرود اما در قیاس با سالهای پیشین انقلاب نشاندهنده رشد پنج برابری در این عرصه است.
** چهارم؛ رشد صد برابری تعداد فارغالتحصیلان عرصه سینما، پیش و پس از انقلاب
یکی دیگر از مهمترین مولفههای سینمای بعد از انقلاب به تربیت نیروی متخصص و استفاده از دانش و پیشینه آکادمیک هنر برای تولید آثار سینمایی جریان محور در عرصه ملی و بینالمللی باز میگردد. پیش از انقلاب تنها پنج دانشکده و یا نهاد آموزشی در حوزه سینما فعال بودند و درحالیکه بعد از انقلاب 11 هنرستان در حوزه سینما، 15 مرکز علمی کاربردی در سطح کاردانی، شش مرکز آکادمیک در سطح کارشناسی، 11 مرکز دانشگاهی دولتی غیرانتفاعی و پردیس در سطح کارشناسی ارشد در کنار فعالیت بیش از 160 آموزشگاه خصوصی در حوزه مبانی علمی و عملی حوزه سینما در سراسر کشور وظیفه تربیت و انتقال تخصص در حوزه سینما را به نیروهای انسانی حاضر در این بخش برعهده دارند.
همچنین با مرور و رصد تعداد فارغالتحصیلان در سالهای پیش از انقلاب تنها به 147 فارغالتحصیل با گرایش سینما در شکل آکادمیک در کشور بر میخوریم و این در حالی است که امروز در سایه چهل سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی 150 هزار نفر دانشجو و فارغالتحصیل در حوزه هنرهای نمایشی و سینما داریم. این آمار رشد بیش از 100 برابری تربیت نیروهای متخصص در حوزه هنر هفتم در کشورمان بعد از انقلاب در قیاس با سال های پیش از انقلاب را نشان میدهد.
در حوزه آثار مکتوب و تولید کتابهای علمی در حوزه سینما، پیش از سالهای انقلاب تنها 253 عنوان کتاب در حوزه هنر هفتم به چاپ رسیده بود و همه اینها در شرایطی است که تعداد کتابهای چاپ شده در این حوزه در کشورمان تا آغاز سال 1396 چیزی نزدیک به 1800 عنوان کتاب تخصصی است که این نیز خود مشخصکننده رشد شش برابری در حوزه پژوهش و تالیف مکتوبات علمی در حوزه سینماست.
** پنجم؛ جایگاه درخشان بانوان در سینمای بعد از انقلاب
در مرور و رصد آوردههای انقلاب شکوهمند اسلامی در حوزه هنر هفتم بدون هیچ تردیدی مهمترین مولفه توفیق سینمای ایران بعد از انقلاب را میتوان به حوزه فعالیت بانوان در عرصه سینما اختصاص داد.
سینمای پیش از انقلاب از زن به عنوان کالایی برای ترویج فرهنگ غربی و ابتذال در حوزه سینما استفاده میکرد. جایگاه و اهمیت نظام جمهوری اسلامی ایران به حوزه زنان باعث شد تا شاهد درخشش و شکوه حوزه فعالیت بانوان در عرصه هنر هفتم باشیم. به گونهای که در سینمای قبل از انقلاب به هیچ وجه کارگردان زن وجود نداشت و این در حالی است که امروز بیش از 30 کارگردان حرفهای زن در عرصه حوزه هنر هفتم در کشور مشغول فعالیت هستند.
با توجه به دوشادوشی و همراهی زنان با مردان در به ثمر رساندن نهال انقلاب اسلامی از یک سو و از سوی دیگر تاکید رهبران جمهوری اسلامی ایران در برابری نقش و ایفای امور توسط بانوان در عرصه انقلاب اسلامی شاهد هستیم که بخش مهمی از جریان انتقال مبانی فرهنگ دینی عرصه سینما چه در حوزه بازیگری و چه در حوزه کارگردانی و دیگر بخش های فنی سینما بر عهده بانوان سینماگر ایرانی قرار گرفته است.
کیست که بتواند پنهان کند که در بازنمایی شخصیت زن به عنوان فردی جریانساز در امور اجتماعی و بازتابدهنده الگوی زن مسلمان بر مبنای رفتارهای فرهنگی و مساله حجاب، سینمای ایران یکی از بزرگترین دستاوردهای خود را در عرصه بینالمللی به منصه ظهور رسانده است.
توجه به حضور بانوان در عرصه سینما، به سپردن نقشهای کلیدی در حوزه مدیریت سینما و یا جشنوارههای سینمایی نیز تسری یافته است؛ در حالی که در سینمای قبل از انقلاب مدیریت در عرصه سینما و یا داوری در جشنوارهها به زنان واگذار نمیشد در سالهای پس از انقلاب اسلامی بانوان سینماگر چه در حوزه مدیریت مانند حضور در شورای پروانه نمایش اصناف سینمایی و چه به عنوان عضوی از هیات داوران جشنوارههای ملی و بینالمللی حوزه سینمای کشورمان مشغول فعالیت هستند.
همین میزان آمار و توفیق را میتوان در حوزه فعالیت آکادمیک و بانوان فارغالتحصیل این عرصه نیز مورد توجه قرار داد. به گونهای که در سالهای پیش از انقلاب کمتر دانشجوی زنی از حوزه فارغالتحصیلان دانشکدههای کشور در حوزه سینما بودند و یا در زمینه آموزشهای تخصصی عرصه هنر هفتم در سالهای پیش از انقلاب بسیار افراد معدودی را میتوان نام برد. این در حالی است که قریب به نیمی از فارغالتحصیلان سینما و یا دانشآموختگان هنر هفتم در سالهای بعد از انقلاب را بانوان سینماگر اختصاص میدهند.
** ششم؛ سینمای دفاع مقدس، پرثمرترین میوه انقلاب
آنچنان که در ابتدای این گزارش نیز ذکر شد در کنار تنوع و گوناگونی ژانرهای سینمایی به واسطه توسعه همه جانبه هنر هفتم در سینمای بعد از انقلاب، جریان سینمایی دفاع مقدس به نام انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و در ادامه در عرصه جهانی به عنوان ژانری مختص سینمای جریانساز کشورمان با نام «سینمای مقاومت» پا به عرصه حیات گذاشت. محقق شدن این مهم مرهون فعالیت هنرمندان سینماگر ایران از یک سو و تلاش متولیان هنر هفتم در کشور از سوی دیگر به واسطه حماسهسازی هشت سال دفاع مقدس در کشورمان است.
چه در زمینه فناوری و چه در زمینه تولید آثار سینمایی جنگ، تمامی آوردهها و داشتهها را میتوان به سینمای بعد از انقلاب نسبت داد و امروز خلق بیش از 370 اثر سینمایی متاثر از مقوله دفاع مقدس چه در سالهای حماسهسازی این رخداد و چه در سالهای پس از جنگ یکی از مهمترین برگهای زرین کارنامه سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی شناخته میشود.
از سوی دیگر بخشی از برجستهترین کارگردانان و هنرمندان سینمای ایران را میتوان به فعالان این عرصه نسبت داد و هنرمندانی که نخستین تجربیات خود را در عرصه حضور موفق در سینما مدیون سینمایی دفاع مقدس هستند. کارگردانان و بازیگرانی مانند ابراهیم حاتمیکیا، پرویز پرستویی، مجید مجیدی، نرگس آبیار، محمدعلی باشه آهنگر، جهانبخش سلطانی، جمال شورجه، احمد نجفی، فرامرز قریبیان و بسیاری دیگر از بازیگران و هنرمندانی که میتوان در این مقال نام آنها را جای داد.
در اهمیت ژانر دفاع مقدس در سینمای ایران همین بس که تا به امروز نیز پربینندهترین فیلم تاریخ سینمای ایران متعلق به این ژانر است. جایی که نام فیلم درخشان «عقابها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان را با محوریت دفاع مقدس با نزدیک به 9 میلیون نفر مخاطب در این گونه سینمایی میتوان رصد کرد. یا پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران در دهه نود به عرصه تولیدات سینمای دفاع مقدس باز میگردد جایی که مسعود ده نمکی با کارگردانی فیلم «اخراجیها 2» به فروشی بیش از 8 میلیارد تومان دست پیدا کرده است.
** هفتم؛ تنوع جشنواره ها در سایه توجه به گونه های مختلف سینمایی
سرانجام در هفتمین و آخرین بخش از مرور دستاوردها و آوردههای جریان انقلاب شکوهمند اسلامی در حوزه هنر هفتم در کشورمان میتوانیم به ارتقای جایگاه نقد در رشد و تعالی سینمای انقلاب از یک سو و از سوی دیگر طلایهداری و درخشش مفاهیم جهانی مانند سینمای دینی و محوریت استعمارستیزی و استکبارستیزی در آثار سینمایی ایران اشاره کنیم.
آنچنان که توجه به اهمیت حضور نسل جوان و به ویژه نسل هنرمندان بعد از انقلاب از داشتهها و آوردههای جریان سینمای انقلابی شمرده میشود؛ به همین میزان نیز فعالیت جشنوارهمحور جریان سینمای ایران که در تمامی جهان به عنوان یکی از ارکان توسعه هنر هفتم به شمار میآید را میتوان در سالهای بعد از انقلاب اسلامی به عنوان شاخصههای رشد هنر هفتم در کشورمان طی بازه زمانی چهار دهه اخیر مورد توجه قرار داد.
در حالی که در پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی تنها شش نوع جشنواره سینمایی در کشورمان برگزار میشد، تا ابتدای سال 1396 شاهد برگزاری 35 جشنواره سینمایی مختلف به شکل مستمر در هنر هفتم بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی در گونهها و ژانرهای مختلف هستیم. از مهمترین آنها میتوان به جشنواره ملی و بینالمللی فیلم فجر، جشنواره سینما حقیقت، جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان، جشنواره پویانمایی، جشنواره عاشورایی، جشنواره سینمای دینی و جشنواره فیلم عمار اشاره کرد.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.