//
کدخبر: ۳۲۴۵۹۸ //

برای شهریار شعر

برای شهریار شعر

شعر گفتن و شعر شنیدن در فرهنگ و تمدن ایرانی سبقه و قدمتی دیرینه دارد. نوزادان و کودکان ایران زمین از بدو تولد در گهواره به شنیدن لالایی مأنوس می‌شوند و از اولین لحظه‌های زندگی، شنیدن شعر، غذای روحشان می شود و در زمان حیات خود به شعر انس می‌گیرند. این الفت آنچنان است که حتی پس از مرگ نیز چند بیت شعر که یا خود سراینده آن بوده و یا از دیگری است، زینت بخش آرامگاه ابدی اوست. . این امتزاج و معاشرت ما ایرانیان با شعر و اثر شعر بر فرهنگ و زندگی ما دلیلی محکم بر صیانت از حریم این کلام مخیل و اعجاز گونه است. زبان و ادبیات فارسی بعد از زبان عربی دومین زبان جهان اسلام است. در تاریخ پر فراز و نشیب زبان و ادبیات فارسی حوادث و رویدادهای فراوان و حتی ناگوار اتفاق افتاده‌است؛ اما خوشبختانه هزاران آثار بسیار ارزشمند ادبی، کلامی، تاریخی، فلسفی، و هنری با این زبان خلق شده و این قند پارسی تا به امروز نه تنها در کشورهای فارسی زبان بلکه در همه جهان نفوذ و حضور یافته است. برای اثبات این ادعا می توان به تألیف و ترجمه مقالات و کتاب‌های بسیاری درباره آثار برجسته شعرا و نویسندگان ایرانی، مانند شاهنامه فردوسی، گلستان و بوستان سعدی، غزلیات حافظ شیرازی، خمسه حکیم نظامی گنجوی، توسط هزاران ایران شناس و ایران دوست غیر ایرانی اشاره کرد. این بزرگان به خوبی دریافته اند که گنجینه‌ای عظیم، معانی بلند و مضمون های دلنشین ادبی و اخلاقی در دل این آثار نهفته است.  بر همگان آشکار است که هیچ ملتی به اندازه ما به این اندازه به شعر و ادبیات خود توجه نداشته است و این همه آثار و گنجینه‌های ادبی را خلق نکرده است. ملت ما در همه دوره های تاریخی با شعر زیسته است و شعر از ابتدا تا به امروز در خون و روح ما جاری بوده است. بنابراین در تقویم رسمی ما برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی روز بیست و هفتم شهریور ماه، سالروز درگذشت استاد شهریار، شاعر ایرانی، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملی شعر و ادب فارسی، نامیده شده است.

سید محمد حسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار،در سال 1285 هجری شمسی به دنیا آمد. او اهل تبریز بود و به زبان های ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است. شهریار در جوانی با بزرگان هنر و ادب از جمله ابو‌الحسن صبا، محمد تقی بهار، و عارف قزوینی و بعد‌تر با نیما یوشیج، هوشنگ ابتهاج، کریم امیری فیروز کوهی همنشین و دوست بود. شهریار در سرودن انواع گونه های شعر فارسی مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی مهارت داشته است، اما بیشتر از دیگر گونه ها در غزل معروف بود.

از جمله غزل معروف او می‌توان به غزل آمدی جانم به قربانت ... اشاره کرد که در  این غزل در ادامه ذکر می‌شود.

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

بی وفا، حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل، این زودتر می‌ خواستی، حالا چرا؟

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟

نازنینا، ما به ناز تو جوانی داده‌ ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟

وه که با این عمرهای کوته بی‌ اعتبار

اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود

ای لب شیرین، جواب تلخ سر بالا چرا؟

اینقدر نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل، این زودتر می‌ خواستی، حالا چرا؟

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا؟

نازنینا، ما به ناز تو جوانی داده‌ ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن، با ما چرا؟

وه که با این عمرهای کوته بی‌ اعتبار

اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا؟

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود

ای لب شیرین، جواب تلخ سر بالا چرا؟

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

اینقدر با بخت خواب‌ آلود من لالا چرا؟

 

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا؟

در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین

خامشی شرط وفاداری بود، غوغا چرا؟

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر

این سفر راه قیامت میروی تنها چرا؟

 

به قلم دکتر حامد وفاپور

به مناسبت روز شعر و ادب فارسی

 

برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۳۲۴۵۹۸ //
ارسال نظر