آیا چهرهای چون نیکی کریمی باید از تبلیغ فاصله بگیرد؟
نیکی کریمی بازیگر شناخته شده سینمای ایران در یک تیزر تبلیغاتی با انتقادهایی همراه شده است؛ انتقادهایی که بر زن بودن این بازیگر متمرکز است و این تبلیغ را از منظر نگاه سکسیستی و جنسیت زده به زن مورد توجه قرار دادهاند اما آیا واقعاً چنین اتفاقی رخ داده و آیا اساساً بازیگران زن سینمای ایران حق حضور در تبلیغات به ویژه تبلیغات ویدیویی و بهره برداری از مزایای چنین تبلیغاتی را دارند؟
آیا چهرهای چون نیکی کریمی باید از تبلیغ فاصله بگیرد؟حضور نیکی کریمی بازیگر شناخته شده سینمای ایران در یک تیزر تبلیغاتی با انتقادهایی همراه شده است؛ انتقادهایی که بر زن بودن این بازیگر متمرکز است و این تبلیغ را از منظر نگاه سکسیستی و جنسیت زده به زن مورد توجه قرار دادهاند اما آیا واقعاً چنین اتفاقی رخ داده و آیا اساساً بازیگران زن سینمای ایران حق حضور در تبلیغات به ویژه تبلیغات ویدیویی و بهره برداری از مزایای چنین تبلیغاتی را دارند؟
چندین سال پیش حضور یک مجری زن در تبلیغات یک برند لوازم خانگی با عدم حضور او در تلویزیون همراه شد و این گمانه زنی پیش آمد که این مجری کنار گذاشته شده است؛ گمانهای که البته هیچ گاه با پاسخ شفافی همراه نشد. در این میان، دیگر چهرههای زن مشهور از جمله بازیگران سینمای ایران در اکثر بسترهای تبلیغاتی مشاهده نمیشود و در مقابل حضور چهرههای مرد بسیار پررنگ و برای این طیف حاوی درآمد قابل توجهی بوده است.
این غیبت مستمر بازیگران زن در تبلیغات به حدی بوده که برای برخی چنین تبلیغی به یک اتفاق نامرسوم تبدیل شده است. به همین دلیل، پس از آنکه نیکی کریمی در یک ویدیوی کوتاه تبلیغاتی حضور یافت، شاهد واکنشهایی در شبکههای اجتماعی بودیم. سطح واکنشها در حدی بود که برخی به فعالان زن در شبکههای اجتماعی کنایه زدند که چرا برای استفاده از نیکی کریمی در چنین تبلیغی که به زعم آنها به سکسیسم تنه به تنه زده، انتقاد نکردهاند.آیا چهرهای چون نیکی کریمی باید از تبلیغ فاصله بگیرد؟
نگاهی به این تبلیغ البته چنین تعابیری را تایید نمیکند. در این تبلیغ نیکی کریمی وارد یک رستوران میشود و در حین طی مسیر برای رسیدن به میزش، برخی از دیدنش هیجان زده میشوند و از سر جایشان از نیکی کریمی عکس میگیرند. در ادامه نیکی کریمی به میز میرسد، مینشیند، به زنگ تلفن پاسخ میدهد و نام یک برند را میآورد و میگوید از این خط استفاده میکند. این تعبیر طبیعتاً ربطی به زنانگی نیکی کریمی نداشته، چرا که در غیر این صورت از مدلها یا بازیگران جوان خانم که شمارشان نیز فراوان است، استفاده میشد.
این آگهی مشخص بر وجه شهرت نیکی کریمی تاکید داشته و واکنشهای حاضران در رستوران نیز در این همین راستا درک است. با همین نگاه، یک بازیگر مرد نیز میتوانست جایگزین نیکی کریمی شود و بنابراین اساساً نقد منتسب شده به این ماجرا، وارد نیست. آن گونه که شواهد نشان میدهد هنوز هضم حضور چهرههای مطرح خانم در تبلیغات دشوار است و بخشی از نقدهای وارد شده، از این جهت است اما اگر این حضور با رعایت اصول و اخلاقیات باشد، نمیتواند به خودیِ خود حاوی اشکال باشد.
اتفاقاً به نظر میرسد یکی از روشهایی که در حوزه تبلیغات محصولات بومی از آن غافل شدهایم، استفاده از ظرفیت سلبریتیهاست که در دولت احمدی نژاد، پس از اشتباه حسین رضازاده در تبلیغ یک املاک خارجی، حتی برای بازیگران و ورزشکاران مرد نیز ممنوع شده بود. این ظرفیت باید به دقت و در مسیر درستی مورد بهره برداری قرار گیرد، تا حساسیتهایی که منجر به مصوبه پیشین شده، منجر به تنظیم و تصویب قوانین تازهای نشود و آن مصوبه ملغی شده، به شکلی سختگیرانه تر احیاء نشود.
در عین حال باید از این منظر نیز به این موضوع نگریست که هنرمندان و ورزشکاران معمولاً همیشه در موقعیت درآمدزایی نیستند و باید از همه ظرفیتهای مرسوم و مشروع برای کسب درآمد جهت سایر ایام عمر بهره ببرند. بنابراین نباید یکی از اصلیترین مسیرهای تامین آتیه این چهرهها را با متهم کردنشان به نگاه کالایی به ایشان، مسدود کرد.
در همین زمینه مینا اکبری منتقد سینما و مستندساز نیز نوشته است: «به نظر میرسد انتقادات سختگیرانه و پافشاری بر جلوگیری از عدم گسترش فرهنگ مصرفگرایی باید بررسی و نقد شود. اگر هنرمندان باید به گونهای در جامعه حضور داشته باشند که این حضور فقط مروج هنجارهای فرهنگی باشد، نباید از این موضوع مهمتر غفلت کرد که چگونه باید آتیه و زندگی هنرمندان را تأمین کرد. همه میدانیم که عمر ستارگی کوتاه است و به محض آمدن رقیب جوانتر و موفقتر، او فراموش خواهد شد.
پس کار عجیبی نباید باشد که هر ستارهای در دوران کوتاه اقبال عمومی به دنبال استفاده از امکانات موجود پیرامون خودش برای کسب درآمد باشد. در این میان سرزنش و انتقاد از هنرمند و گرفتن یک امکان بالقوه برای کسب درآمد از او باید همزمان با پیشنهاد راههای بهتر جایگزین باشد. ترویج الگوهای ایرانی - اسلامی نیازمند صرف هزینه است. با بخشنامه خشک و خالی و انتقادات بیمنطق و ایجاد ممنوعیت که نمیشود الگوهای رفتاری را ترویج کرد.
در حالی که همه درباره حضور نیکی کریمی در آگهی مناقشهبرانگیز بحث میکنند، عدهای یادشان رفته خبری را که سه سال پیش ایسنا منتشر کرد و از زندگی بازیگر زنی (ثریا حکمت) نوشت که بعد از ٣٨ سال کار و ٦٤ سال سن مجبور شد بهدلیل عقبافتادن اجارهخانهاش چندروزی را در چادر زندگی کند تا بعد از کمک پنجمیلیونی ارشاد بتواند جایی را اجاره کند. همه پایان تلخ و غمانگیز روحانگیز سامینژاد (اولین هنرپیشه زن ایرانی) را فراموش کردهاند که در ٨١سالگی در شرایطی که بسیاری از مورخان سینمایی تصور میکردند سالهاست درگذشته است، چشم از جهان فروبست.
همه روزگار بسیاری از هنرمندان را که در نهایت تنگدستی زندگی میگذرانند، یادشان رفته است. آنها زمانی مروج هنجارهای جامعهای بودند که امروز آنها را فراموش کرده است. کسی بابت آن همه فتوت، خود را بدهکار هیچ هنرمند و ورزشکاری نمیداند. برای انبوهسازی از جهانپهلوان تختی و فردین باید خط تولید مناسبی هم در نظر گرفت. با محدودیت نمیتوان تختی و فردین اسلامی ساخت.»