اصلیترین نیازهای شهرهای بزرگ را بررسی میکنیم
مردم ایران فردا درحالی برای انتخاب رئیسجمهور به پای صندوقهای رأی میروند که در کنار آن باید نمایندگان خود را برای شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز انتخاب کنند؛ انتخابی که شاید در کلانشهر تهران و شهرهای بزرگی چون اصفهان، مشهد، شیراز و تبریز بیش از همه ملموس باشد.
آنها اعضای شورای شهرشان را انتخاب میکنند تا این اعضا به عنوان کدخداهای شهرهای بزرگ، مشکلات و آسیبهای اصلی شهرها را برطرف کنند و سطح رفاه اجتماعی شهروندان را بالا ببرند اما این اولویتها چه هستند؟ شناسایی و بررسی این اولویتها پیش از انتخابات از این نظر ضرورت دارد که سبب میشود مردم در انتخابشان، کسانی را برگزینند که تخصص و مهارت برطرف کردن چنین آسیبهایی را دارند.
به گزارش جامجم، با مهاجرت روزافزون مردم از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، این شهرها با مشکلاتی روزافزون دست به گریبان شدهاند. گسترش حریم این شهرها، افزایش ترافیک، آلودگی هوا، تخریب محیطزیست و فضاهای سبز، آلودگی صوتی و بصری، افزایش آسیبهای اجتماعی و... همه و همه از مشکلات و معضلاتی است که این شهرها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
یکی از نمایندگان شورای شهر تهران، سال گذشته با بیان اینکه این کلانشهر با مشکلات عدیدهای روبهروست، بحران زلزله، آلودگی هوا، کاهش رشد اقتصادی، مهاجرتهای بیرویه، ترافیک، بیثباتی درآمد شهرداری، ساخت و سازهای بیرویه و وارونگی ساخت و ساز، رشد بیرویه فقر و تکدیگری و فرسایش خاک را از جمله عواملی خواند که بنیان زیست را در تهران تهدید میکند.
امروزه کارشناسان شهری، مهمترین نیازهای کلانشهر تهران و شهرهای بزرگ را توجه به حفظ حریم این شهرها، محیطزیستشان، کنترل آلودگی هوا و گرد و غبار، جلوگیری از تخریب فضای سبز، پیشگیری از آلودگی بصری و صوتی، توجه به نمای بیرونی شهرها، حل معضل ترافیک و گسترش حمل و نقل عمومی، توجه به رفاه شهروندان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و... میدانند.
نیاز کلانشهرها به شوراهای منطقهای
دکتر حسن حسینی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا را یکی از نقاط قوت قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میخواند و به جامجم میگوید: از زمان تشکیل این شوراها تغییرات محسوسی را در عمران، آبادی، نظم اداری و... در شهرها و روستاهای کشور میبینیم.
او با بیان اینکه شوراها باید به ابعاد مختلف عمرانی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مناطق مختلف شهری بپردازند، اعم از مناطق مرکزی و مناطق مرفه و حاشیهنشین که هریک ویژگیهای خاص خود را دارد، عنوان میکند: شهرداریها در دنیای امروز، متکفل مسائل متعددی از جمله رفاه مادی، ویژگیها و رشد فرهنگی و توجه به حاشیهنشینی و پیامدهای آن یعنی آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، تنفروشی، کودکان کار و... در شهر هستند.
با این وجود، حسینی معتقد است کلانشهر تهران و چند شهر بزرگ کشور نیاز به مدیریت منطقهای دارند: کلانشهر تهران دارای 22 منطقه است که هر یک باید شورای منطقهای داشته باشد که شهردار هر منطقه را نیز این شوراها انتخاب کنند و شورای شهر تهران نیز متشکل از نمایندگان این شوراها باشد.
لزوم مدیریت یکپارچه شهری
عبدالرضا هاشمزایی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، مهمترین مشکل شهرهای بزرگ کشور را موازیکاریها و نبود نظام مدیریت یکپارچه میداند و به جامجم میگوید: بهعنوان مثال، امروز شهرداری یک خیابان را آسفالت میکند و فردا مخابرات برای کابل تلفن آن را میکند و روزهای آینده سازمانهای دیگر. من بیشتر کلانشهرهای دنیا را دیدهام. در اغلب این شهرها، سازمانهای خدماتی زیر پرچم یک مدیر کار میکنند.
به گفته این عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور، باید مسئولیت اداره کلانشهر تهران و شهرهای بزرگ مشخص شود تا شاهد پراکندگی امور و موازیکاری نباشیم.
وی با بیان اینکه بیشتر کلانشهرها چند مسأله مهم دارد، عنوان میکند: نخست باید به مسأله ترافیک اشاره کرد که سبب میشود عمر مفید شهروندان تلف شود. توسعه سامانههای حمل و نقل عمومی بویژه مترو با گرفتن کمک بیشتر از بودجه عمومی کشور، ازجمله مهمترین اقداماتی است که در این زمینه باید صورت گیرد. در این صورت دسترسی مردم به مترو افزایش مییابد و استفاده از خودروهای شخصی کمتر میشود.
هاشمزایی آلودگی هوا را مسأله دیگری میداند که باید به صورت جدی به آن پرداخت: کارگاههای آلاینده باید از شهر خارج شوند که نیاز به برنامهریزی و مدیریت دارند. نمیتوان یکشبه کارگاهی با 50 کارگر را پلمب کرد و گفت باید به خارج از شهر بروند. این کار نیاز به مدیریت یکپارچه شهری دارد.
این نماینده مجلس با بیان اینکه برای مدیریت کلانشهرها، باید به تجربه مدیریت شهرهای مشابه در جهان نگاه کرد، میافزاید: در کلانشهر پاریس تقریبا مدیریت شهری بهعهده شهردار است و دیگر سازمانهای خدماتی که به شهر سرویس میدهند حتی پلیس زیر نظر شهردار فعالیت میکنند، اما تهران و شهرهای بزرگی چون مشهد، تبریز و... از خلأ مدیریت یکپارچه شهری به طور متمرکز رنج میبرند.
به گفته او، حاشیه نشینی شهرها از دیگر معضلاتی است که باید توجه ویژهای به آن کرد: در این سالها شاهد مهاجرت روستاییان و سکونت آنها در حاشیه شهرها بودهایم. باید از واگذاری زمین در این حاشیهها پرهیز و ضابطهمند برخورد کرد. از سوی دیگر، شهرسازی ما تابع ضابطه نیست. در یک کوچه شش متری برج 20 طبقه ساختهاند. اگر سانحهای چون زلزله یا آتشسوزی رخ دهد، تبدیل به فاجعه خواهد شد. برای مواجهه با چنین شرایطی باید اقدامات لازم پیشبینی شود. تا چه زمانی ساختوسازهای نامتقارن و بیبرنامه باید ادامه داشته باشد؟ شورای شهر و شهرداری، برای هزینههای بالای شهر باید راههای دیگری غیر از تراکمفروشی پیدا کند. مردم به چه گناهی باید در تهران مرگ تدریجی داشته باشند؟
این عضو کمیسیون شوراها با بیان اینکه ما طی یک سال گذشته در مجلس با حجم کارها در ارتباط با برنامه ششم توسعه، برنامه بودجه سالانه و انتخابات شوراها مواجه بودیم که نظارت بر آن برعهده مجلس گذاشته شده است، گفت: پس از انتخابات به این امور توجه بیشتری خواهیم کرد.
شبکه شهری ناموزون
دکتر عماد افروغ - جامعهشناس و نماینده پیشین مجلس: پیش از برشمردن نیازهای امروز کلانشهرهای کشور باید به دلایل ناکامی شوراهای اسلامی شهر در حل معضلات شهرهای بزرگ اشاره کرد. بحث شوراها بر مبنای تمرکززدایی و نظارت بر عملکرد مدیران اجرایی شهری مطرح شد. ما در هر دو بعد ضعف نشان دادیم. نهتنها تمرکززدایی صورت نگرفته بلکه یک تمرکزگرایی همسنگ و منسجم کل کشور را دربرگرفته است. اگر این شوراها هماهنگ و زنجیرهای عمل میکردند، امروز شاهد تشدید رابطه مرکز ـ پیرامونی نبودیم.
هدف از تشکیل شوراها آمایش سرزمینی و تمرکززدایی بود، نه اینکه با انفعال خود، تمرکزگرایی را تشدید کنند. به نظر میرسد این تمرکزگرایی در تهران تشدید شده است و باید برای آن چارهای جست. اگر میخواهیم تمرکزگرایی بشکند و تمرکززدایی حاصل شود، باید تصمیمگیری از حالت متمرکز خارج شود. کارشناسان معتقدند در توزیع و پراکندگی جمعیت در شهرهای یک کشور، نسبت جمعیت شهرهای اول(بزرگ) به دوم(کوچک) باید دو برابر باشد که اگر بیشتر بود، میگویند شهر اصلی ظهور پیدا کرده که آن را پدیده خوبی نمیدانند. در ایران سال 45 رابطه شهر اول به دوم، 3.5 برابر است، 55 میشود 7.5 برابر و در سال 65، این میزان 10.5 برابر میشود. وقتی شبکه شوراها به صورت زنجیرهای عمل نکنند و فعالیت هریک به صورت جزیرهای باشد، شاهد سیل جمعیت به سوی کلانشهر تهران خواهیم بود که پیامدهای بسیاری به بار خواهد آورد از جمله آسیبهای اجتماعی، ترافیک، آلودگی و...