خوشحالم از بین پرسپولیس و استقلال پیراهن آبی را بر تن کردم
مهاجم استقلال گفت: «به خاطر بازی ایران و استرالیا و حماسه ملبورن بود که آتش فوتبال را در دل من برافروخته کرد و به سمت فوتبال کشیده شدم.»
به گزارش فرتاک نیوز، کاوه رضایی جوان پختهای به نظر میرسد. مرد اول خط حمله تیم استقلال در میدان به همان اندازه جسور و جدی است که در جمع مبادی آداب و نزد دوستانش بشاش و سرزنده.
کاوه حداقل از زمانی که روی بورس قرار گرفت و میان دو تیم بزرگ کشور استقلال را انتخاب کرد، در سکوت به کارش مشغول شد و علاقهای برای حرف زدن در خصوص خودش یا عملکرد تیمش نشان نداد.
حرف های نوروزی و خودمانی با رضایی را در ادامه میخوانید:
* سکوت طولانیمدت تو باعث شده کنجکاوی هواداران فوتبال و به خصوص دو آتیشههای استقلال درباره طرز تفکر کاوه رضایی، سلایق و علایقش زیاد باشد.
- هر سؤالی که فکر میکنید برای این عزیزان جالب است بپرسید تا جواب بدهم.
* چرا از مصاحبه حداقل در سال جاری امتناع کردهای؟
- قبلاً حرفهایم آنطور که بیان کرده بودم منعکس نشد، ایجاد سوءتفاهم کرد و تصمیم گرفتم در سکوت به فوتبالم بپردازم. البته میدانم بازیکن تیم پرتماشاگر باید صحبت کند و اکنون مشکلی برای صحبت کردن ندارم.
* قبل از شروع فصل پرسپولیس هم شدیداً پیگیر جذب شما بود از انتخاب استقلال راضی هستی؟
- بله، من با چشم باز انتخاب کردم و خوشحالم پیراهن تیم استقلال را بر تن دارم.
* خانوادهتان فوتبالی بودند؟
- تازگیها کمی فوتبال میبینند و در واقع فقط بازیهای من را تماشا میکنند. پدرم نظامی است و در 8 سال دفاع مقدس در جنگ حضور فعالی داشت و دیگر اعضای خانواده هم زیاد پیگیر ورزش به شکل حرفهای نبوده و نیستند.
* زادگاه شما بیشتر وزنهبردار، کشتیگیر و... تحویل ورزش داده، کاوه رضایی چطور به سمت فوتبال کشیده شد؟
- استعداد در همه جای ایران وجود دارد ولی پرورش یافتن بستگی به زیرساختها دارد. در استانی که سالنهای رزمی باشد طبعاً ورزشکاران این رشتهها به موفقیت میرسند. در استان ما مگر چند زمین فوتبال وجود داشته است؟ خود من در آکادمی باشگاه فولاد رشد کردم. اینکه سؤال کردید چطور به سمت فوتبال کشیده شدم به خاطر بازی ایران و استرالیا و حماسه ملبورن بود که آتش فوتبال را در دل من برافروخته کرد و میدانم خیلی از فوتبالیهای این نسل به خاطر هیجان و لذت آن بازی به سمت فوتبال کشیده شدند. بعد از سالها هنوز هم جالب است وقتی میبینم در روز غیر تعطیل در ساعت کاری ادارات و مدارس اغلب مردم پای تلویزیون نشستند تا مسابقهای را ببینند که امید به کسب نتیجه و صعود به جام جهانی بسیار کم بود. بازی ایران و استرالیا و صعود به جام جهانی به نوعی معجزه بود، 2 بر صفر عقب بودیم اما من نوجوان هم امیدوار پای تلویزیون نشسته بودم، آن روز و ساعت لذتبخش را نمیتوان فراموش کرد.
* کدام یک از بازیکنان آن تیم را دوست داشتی؟
- تکتک اعضای آن تیم مردان بزرگ تاریخ فوتبال ایران هستند و احترام خاصی برایشان قائل هستم.
* خانوادهات هنوز در گیلانغرب سکونت دارند؟
- بله، پدرم اصالتاً اهل ایل بودند و هنوز هم در یکی از روستاهای نزدیک گیلانغرب و اسلامآباد ساکن هستند.
* یک برادر داری، او هم پیگیر فوتبال است؟
- یک مدت بود ولی برای پدر و مادر سخت بود که او هم از خانه دور باشد، بنابراین قید فوتبال حرفهای را زد.
* به خانه که میروی صحبت از فوتبال میشود؟
- اصلاً ما در خانه و خانواده بحث فوتبالی نمیکنیم. از اول هم همینطور بود. الان قبل از مسابقه وقتی با پدر و مادر صحبت میکنم فقط میگویم برایم دعا کنید.
* تحصیلاتت را تا کجا دنبال کردی؟
- خیلی دوست داشتم تحصیلاتم را در مقطع مهندسی نفت پیگیری کنم ولی فرصت لازم را نداشتم و حالا تصمیم گرفتهام در رشته تربیت بدنی تحصیل کنم.
* شهرت خوب است یا بد؟
- هر دو ویژگی را داراست.
* شما ویژگی منفیاش را بگو.
- ویژگی منفیاش همان ویژگی مثبت است. یعنی ابراز لطف مردم که هم خیلی خوب است ولی میتواند مشکلآفرین هم باشد. وقتی ساعت 12 تا 14 تمرین داریم باید ساعت 10 از منزل خارج شد تا به تمرین رسید. بعد از اتمام تمرین پیش آمده باید برای انجام کار اداری به جایی مراجعه میکردم و ساعت کاری ادارات هم مشخص است ولی نمیتوان به درخواست مردم برای گرفتن عکس جواب منفی داد با سرعت عکس بگیری و ساعت 16 میرسی جلوی در اداره ولی جلوی در هم باید پاسخگوی درخواست گرفتن عکس باشی چون رد آن صورت خوشی ندارد. خلاصه کلام یا باید قید کارت را بزنی یا با شرمندگی از کارمند اداره مذکور خواهش کنی بیشتر از ساعت تعهدش سر کار بماند تا کارتان را انجام دهد.
* اوقات بیکاری را چطور سپری میکنی؟
- دوست دارم منزل باشم. اینجوری عادت کردهام و راحتتر هستم. از زمانی که به تیمهای لیگ برتری نرفته بودم همین خصلت را داشتم و از این سبک زندگی لذت میبرم.
* در این خلوت حوصله ات سر نمیرود؟
- نه، به دیدن فیلم و سریال علاقه زیادی داشته و دارم به همین دلیل ترجیح میدهم بنشینم و سریال ببینم.
* اهل مهمانی رفتن هستی؟
- خیلی کم! همه دوستانم اخلاقم را میدانند و ناراحت نمیشوند وقتی نمیروم.
* دوست صمیمی زیادی داری؟
- بله، خیلی از رفقایم یا فوتبالی نیستند یا آنهایی که فوتبالیاند صرفاً همتیمیام نبودند یا نیستند مثلاً قبل از پیوستن به ذوبآهن و سپس استقلال زمانی که بازیکن سایپا بودم با مهدی رحمتی رابطه خوبی داشتم با بختیار رحمانی از نونهالی دوست هستیم و فوقالعاده صمیمی یا همینطور سروش رفیعی و خیلیهای دیگر که شاید لازم نباشد بیشتر اسم بیاورم.
* فاصله سنی تو و رحمتی کم نیست. چطور با هم دوست شدید؟
- سید صبحها در باشگاهی تمرین میکرد که من هم همانجا میرفتم. آقای چیذری مربی بدنساز مشترک ما بود و در باشگاه آشنا و صمیمی شدیم.
* یک پستی در اینستاگرامت منتشر کردی در عکس مشترک با رحمتی زیرش نوشتی من و پیرمرد. طعنه بود یا شوخی؟
- شوخی با بزرگتری که دوستش دارم، سیدمهدی به دلیل تمرینات روزمره فشرده از همه جوانتر و آمادهتر است.
* شما که سریالبین حرفهای هستی آخرین سریالی که دیدهای چه اسمی دارد؟
- وایکینگ.
* و سریال مورد علاقهات؟
- فرار از زندان.
* هنرپیشه مورد علاقه ایرانی شما؟
- خیلی هنرمند خوب در کشور داریم. دوست دارم از همشهریام نوید محمدزاده نام ببرم که اخیراً سیمرغ بلورین دریافت کرد.
* موسیقی چطور؟
- همه جوره. ایرانی، خارجی، سنتی و کردی.
* آهنگهای بختیار رحمانی را دوست داری؟
- بختیار انصافاً خوب میخواند. او شاد و سرزنده است. خیلی اوقات کنار هم بودهایم و بختیار مشغول خواندن بوده. حتی چند لهجه را بلد است و قشنگ با لهجههای مختلف آواز میخواند.
* فوتبالش قویتر است یا آوازش؟
- قطعاً فوتبالش خیلی قویتر است. ما از 10، 11 سالگی با هم دوست هستیم.
* اهل سینما رفتن هستی؟
- نه، "درباره الی" آخرین فیلمی بود که در سینما تماشا کردم.
* فیلم مارمولک را دیدهای؟
- چند مرتبه و به نظرم فیلم بسیار خوب و با مفهومی بود.
* اهل ماشینبازی هستی؟
- ماشین را همه دوست دارند ولی من دنبال ماشینبازی و اسم اتومبیل و قیمت و آپشنهایش نیستم. برایم خیلی جذابیت ندارد و امیدوارم در آینده هم همینطور باشم.
* سنتهای برگزاری مراسم ازدواج در زادگاه شما اصیل و جذاب است، این سنتها را دوست داری و رعایت میکنی؟
- همیشه همینطور بوده است و خوشبختانه نسل جدید هم این سنتها را رعایت میکند. دیدن صحنههای شاد روح آدم را شاد میکند و صیقل میدهد.
* برای مراسم ازدواج خودت از همین سنتها استفاده میکنی؟ اصلاً به این موضوع فکر کردهای؟
- مگر میشود فکر نکرده باشم. تمام تلاشم را میکنم سنتهای جد و خاندانم را رعایت کنم و به یک سری چارچوبها پایبند باشم. شاید نتوانم همه را عملی کنم ولی سعی میکنم مراسم منظم باشد.
* با کیانوش رستمی رفاقت داری؟
- رشتههای ورزشیمان متفاوت است و در 2، 3 مجلس همدیگر را دیدهایم و سلام کردهایم. کیانوش افتخار خطه ماست و دوستش دارم.
* سال 95 برای کاوه رضایی چطور سپری شد؟
- فراز و نشیب داشتیم، منظورم تیمم است اما بهمنماه برایمان خیلی خوب بود و بردهای شیرینی به دست آوردیم. پیروزی در شهرآورد دل همه استقلالیها را خوشحال کرد و این برای ما بازیکنان خیلی شیرین و باارزش بود.
* خانهنشینی باعث شده از اخبار و اتفاقات بیشتر از خیلی فوتبالیستها مطلع باشی.
- (خنده) نمیدانم!
* درباره ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا چه نظری داری؟
- هیچکس حتی در آمریکا او را جدی نمیگیرد. توئیتهای مقامات کشورهای مختلف دنیا و نقدهای رسانههای خود آمریکا باعث شده ترامپ حتی اگر هم تغییر کند باز چهرهای طنز باقی میماند.
* برای چند روز تعطیلی عید برنامهای داری؟
- مدتهاست خانوادهام را ندیدهام، دنبال فرصت هستم به دیدارشان بروم.
* از ایام تعطیلات نوروز خاطره خاصی داری؟
- در این سالها فقط یک عید را آنطور که دوست داشتم کنار خانواده بودم و علتش مصدومیتم بود. بودن در کنار آنها سبب شد در آن روزها بابت مصدومیتم افسوس زیادی نخورم.
* بیشتر عیدی میگیری یا عیدی میدهی؟
- دیگه خیلی ساله که باید عیدی بدهم.
* اگر قرار باشد با یک نفر عکس سلفی بگیری دوست داری چه کسی کنارت باشد؟
- تیری هانری.
* نوروز را در یک خط چگونه بیان میکنی؟
- نمادی از سالگرد بیداری طبیعت از خواب زمستانی.
* به عنوان صحبت پایانی، چه آرزویی برای سال 96 داری؟
- آرزوی بهترینها برای مردم کشورم، برای دوستان و خانوادهام. امیدوارم همه ایرانیها در سال 96 زندگی بهتر و آرامش بیشتری داشته باشند.