۳ پرده از معامله زیانباری که با پرسپولیس کالدرون میشود
اگرچه پرسپولیس نیمفصل اول را با صدرنشینی مقتدرانه به پایان برد، اما قضاوتها در مورد این تیم مطلقا ارتباطی به اوضاع فنی و فرم نتیجهگیری سرخپوشان ندارد.

هماکنون سرمربی آرژانتینی سرخها بیوقفه در فضای مجازی در حال محاکمه است؛ شرایطی عجیب و شاید بیسابقه در تاریخ فوتبال ایران. برخی از این هجمهها البته ریشه در مسائل پشت پرده دارد و داستانش کلا چیز دیگری است، اما بعضی جاها با پدیده «غفلت هوادار» مواجه هستیم؛ آنچه ممکن است کمر تیم را بشکند و پرسپولیس را از آسمان به زمین پرتاب کند. در این مطلب به برخی از پرتکرارترین و رایجترین قضاوتهای غلط در مورد پرسپولیس کالدرون میپردازیم؛ شاید برای نجات مربی صدر جدول از گوشه رینگ و جلوگیری از تکرار شوم تاریخ افاقه کرد!
این تیم بدون مربی هم قهرمان میشود
این یک گزاره «احمقانه» است که اخیرا خیلی زیاد به گوش میرسد. بعید است تکرارکنندگان این فکت، وارد دهه سوم زندگیشان شده باشند، چون بدیهی است که هیچ تیمی در هیچ کجای دنیا صرفا با اجتماع ستارهها نتیجه نگرفته و نخواهد گرفت. پرسپولیس لیگ نوزدهم تیم نسبتا پرمهرهای است و شاید این مسئله باعث شده صدرنشین کردن سرخپوشان، وظیفه طبیعی کادرفنی بهحساب بیاید. درحالیکه چنین باوری مطلقا ریشه منطقی ندارد. همیشه تیمهای پرستارهای وجود داشتهاند که بدون راهبری فنی خردمندانه به موفقیت نرسیدهاند. بهعنوان مثال پرسپولیس در لیگ هفتم قهرمان شد، اما همین تیم بعد از تقویت در فصل نقلوانتقالات، در لیگ هشتم به رتبهای بهتر از پنجمی دست نیافت و حتی سهمیه آسیایی هم نگرفت. سرخپوشان در لیگ هشتم ستارههایی مثل رحمان رضایی، پژمان نوری، سپهر حیدری، کریم باقری، علی کریمی، علیرضا نیکبخت واحدی، فرانک آتسوی، ایوان پتروویچ، مازیار زارع، محسن خلیلی، ابراهیم توره و... را در اختیار داشتند. آنها فصل را با افشین قطبی شروع کردند، با افشین پیروانی ادامه دادند و با نلو وینگادا به پایان بردند. اتفاقا مدیرعامل سرخپوشان در آن فصل هم عباس انصاریفرد، برادر بزرگتر محمدحسن بود. آن سال پرسپولیس در جام حذفی هم از مرحله یکچهارم نهایی بالاتر نیامد. در مثالی دیگر استقلال بعداز 3سال نتیجهگیری عالی با امیر قلعهنویی در فصول سوم، چهارم و پنجم، در لیگ ششم بهعنوان مدافع عنوان قهرمانی به صمد مرفاوی سپرده شد، اما در پایان فصل به رتبهای بهتر از چهارمی دست نیافت. آبیها آن سال در هر دو داربی رفت و برگشت هم بهشدت تحتتأثیر پرسپولیس دنیزلی بودند و نهایتا در جام حذفی نیز در مرحله یکشانزدهم نهایی با شکست عجیب برابر مرصاد شیراز از گردونه مسابقات کنار رفتند. شاید بهترین مثال در مورد تیمهای پرستاره ناموفق مربوط به استیلآذین لیگ دهم باشد؛ تیمی که با حضور امثال سوشا مکانی، حسین کعبی، حسین کاظمی، مهدی مهدویکیا، فریدون زندی، علی کریمی، مهرزاد معدنچی، سیاوش اکبرپور، محسن خلیلی و... در جدول هجده تیمی روی پله هجدهم ایستاد و با سقوط به دسته پایینتر، وارد مسیر انحلال شد! از اینها که بگذریم، همین امسال هم فقط پرسپولیس نیست که تیمی پرمهره در اختیار دارد، چراکه مثلا تراکتورسازی با 3کاپیتان تیم ملی و چندین خرید خارجی گرانقیمت در کورس رقابت با سرخپوشان است و البته سپاهان اصفهان هم با استنلی کیروش 900هزار دلاری در کنار امثال پیام نیازمند، پورقاز، آقایی، ایرانپوریان، مهدی کیانی، رسول نویدکیا، محسن مسلمان، امید نورافکن، محمدرضا حسینی، ولادیمیر کومان، سجاد شهباززاده، علی قربانی و محمد محبی فعلا 3 امتیاز کمتر از قرمزها اندوخته است. آیا با وجود همه این استنادات فنی و تاریخی، هنوز گمان میکنید پرسپولیس فعلی بدون مربی هم باید قهرمان شود؟ اگر اینطور است یک لحظه صفحه اول شناسنامهتان را نشانمان بدهید لطفا!
این تیم با مربی ایرانی هم موفق میشود
این احتمالا مزاح تاریخ است که بخشی از پرسپولیسیها بعداز حدود یک دهه ناکامی با مربیان ایرانی یا مردان خارجی درجه چندم، حالا پس از 3سال قهرمانی با برانکو و صدرنشینی زیرنظر گابریل کالدرون بار دیگر به استفاده از مربی ایرانی علاقه نشان میدهند. مربی ایرانی البته در فرهنگ لغات ناسپاسها، عمدتا مترادف یحیی گلمحمدی است؛ مردی که 11سال بعد از شروع سرمربیگری هنوز یک قهرمانی لیگ هم نداشته و البته قبلا هم یک مرتبه امتحانش را در پرسپولیس پس داده؛ باز وقتی این تیم مانوئل ژوزه را بهعنوان مربی خارجی روی نیمکت داشت و سرخها اجازه ندادند او به اندازه کافی و در شرایط عادلانه و نرمال محک بخورد. مسائل فنی به کنار؛ کسانی که تصور میکنند یحیی گلمحمدی یا حتی مهدی تارتار(!) توانایی اداره این تیم را دارند، آیا به تاریخچه تعامل تیمهای پرستاره با مربیان ایرانی اشراف دارند؟ یحیی دوره قبلی حضور در پرسپولیس حتی از پس مدیریت رابطهاش با مهدی مهدویکیا، یکی از نجیبترین ستارگان تاریخ فوتبال ایران بر نیامد و این داستان را آنقدر ناشیانه کش داد که اشک یک ملت پای مصاحبه کیا در برنامه نود درآمد و خودش هم ناچار شد روی آنتن زنده تلویزیون استعفا بدهد. حالا بگذریم از بازیکنی در سطح جواد کاظمیان که کنار رفتنش از تیم، آن حواشی را ساخت؛ بازیکنی که حتی سکته مغزی پدرش را هم گردن گلمحمدی انداخت. یحیی را میخواهید؟ باکی نیست. فقط یادتان باشد کالدرون امسال ستارههایی مثل علیرضا بیرانوند، جلال حسینی، شجاع خلیلزاده، کمال کامیابینیا، سیامک نعمتی، امید عالیشاه و... را به ردیف کنار دست خودش روی نیمکت ذخیرهها نشانده و آب هم از آب تکان نخورده است. آیا گمان میکند گلمحمدی یا یک مربی ایرانی دیگر هم به همین راحتی قادر خواهد بود شاخ ستارههای هتتریک قهرمانی کرده را بشکند؟ مشکل ما این است که تاریخ را نمیخوانیم و هر تجربه را 10بار دیگر میآزماییم.
این تیم همان تیم برانکو است
اینجا را هم دارند شوخی میکنند. از اول معلوم بود هرکسی جای برانکو را بگیرد، فقط مالک شکستها لقب خواهد گرفت و هواداران «عامی» پیروزیها را پای پروفسور سفرکرده خواهند نوشت. قبلا نوشتیم که مرفاوی با تیم موفق قلعهنویی نتیجه نگرفت و زوج افشین پیروانی- عباس انصاریفرد هم با تیم موفق قطبی به جایی نرسیدند. با این همه، کسانی که در آخرین گفتوگوی مفصل برانکو در ایران حضور داشتند، خوب به یاد دارند که او چندین بار تأکید کرد سومین قهرمانیاش در لیگ برتر، سختترین فصل او بوده و با توجه به عطش رقبا و بیانگیزگی بازیکنان پرسپولیس، بسیار دشوار است که این تیم برای فصل چهارم هم جام قهرمانی را بالای سر ببرد. شاید به همینخاطر بود که او از ماهها قبل تصمیمش را برای جدایی گرفت؛ طوری که از شب بازی با الاهلی، مذاکره با مدیران تیم عربستانی را شروع کرد و پیش از بازی نیمهنهایی حذفی برابر سپاهان هم به دفتر زنوزی رفت تا تراکتور را بهعنوان گزینه جانشین در آبنمک نگه دارد. برانکو در نیمفصل دوم پارسال تقریبا با همه این ستارهها به اضافه ماریو بودیمیر 19گل زد و کالدرون هم در نیمفصل اول امسال بدون مهاجم سایه، دقیقا همینقدر گل زده. منتها حرف که به اینجا میرسد، دوستان به جای نتیجه خواهان بازی زیبا میشوند؛ به زیبایی لیگ پانزدهم، هرچند فراموش میکنند پرسپولیس آن فصل فوق ستارههایی مثل رامین رضاییان، محسن مسلمان و مهدی طارمی را در اختیار داشت که هرکدام به طراوت تیم کمک چشمگیری میکردند. بگذریم؛ اینطور بهنظر میرسد که برخی از هواداران پرسپولیس امسال شادی نمیخواهند، بلکه تراژدی میخواهند. آنها دوست دارند به جای برگزاری جشن قهرمانی تکراری، تیمشان نتیجه نگیرد تا راحتتر به عوامل فراری دادن برانکو فحش بدهند. این خودآزاری روانی هم فقط یک قربانی دارد که اسمش «گابریل کالدرون» است. والسلام!
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.