جدایی ۲ بازیکن نامدار استقلال

یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های فوتبال این است که نمی‌شود به آسانی اتفاقات آن را پیش‌بینی کرد. این رشته ورزشی هر لحظه شگفتانه‌ای در آستین دارد و حتی می‌تواند حرفه‌ای‌ترین مخاطبان خود را هم غافلگیر کند. با گذشت ۱۱هفته از لیگ بیست‌ودوم و با توجه به تعطیلی مسابقات برای برگزاری بازی‌های جام‌جهانی، بد نیست چند اتفاق را با هم مرور کنیم که وقوعش برای کمتر کسی قابل پیش‌بینی بود.

سجاد شهباززاده؛ صفر گل

آقای گل ۲فصل پیش لیگ برتر فوتبال ایران که آن زمان بعد از جدال داغ سرخابی‌ها بر سر جذبش ترجیح داد در سپاهان به‌کار خود ادامه بدهد، از ابتدای فصل جاری پیراهن آبی را به تن کرد. با این حال، بازگشت شهباززاده به استقلال برای او خوش‌یمن نبود. این بازیکن که ابتدا نقش بیشتری در اندیشه‌های فنی ریکاردو ساپینتو داشت، آنقدر گل نزد و نزد که کم‌کم به حاشیه رانده شد. صفر گل در ۱۱هفته، حالا سجاد را به یکی از گزینه‌های جدایی از استقلال در نیم‌فصل تبدیل کرده است.

بعد از آن همه دعوا بر سر اعزام سیاوش یزدانی به خدمت سربازی و انبوهی از حواشی و گلایه‌هایی که از هر طرف مطرح شد، چه‌کسی باور می‌کرد این بازیکن در بازگشت به جمع آبی‌پوشان به یک نیمکت‌نشین محض تبدیل شود؟ سیاوش عملا هیچ نقشی در برنامه‌های ساپینتو ندارد و از روی نیمکت، عملکرد عارف غلامی و سیلوا را تماشا می‌کند. سیاوش که در یک مقطع با ساپینتو به مشکل هم خورد، از دیگر گزینه‌های جدایی از استقلال در نیم‌فصل به‌شمار می‌‎آید.

منشا و شیمبا؛ یک گل

مس رفسنجان به هر ضرب و زوری که بود گادوین منشا، آقای گل فصل قبلش را از رفتن به پرسپولیس منصرف کرد و در تیم نگه داشت. آنها در ابتدای فصل لوسیانو پریرا، مهاجم برزیلی فولاد را هم به فهرست خود افزودند تا به‌نظر برسد دارای یک خط حمله آتشین شده‌اند. با این تفاسیر، چه‌کسی تصور می‌کرد با گذشت ۱۱هفته از لیگ برتر این دو بازیکن روی هم رفته فقط و فقط یک گل به ثمر رسانده باشند؟ آن یک گل هم سهم شیمبا بوده، وگرنه منشای پرحاشیه که اغلب نیمکت‌نشین است.

زلزله مدیریتی استقلال

بعد از شکستن طلسم قهرمانی در یک فصل بدون شکست و پس از بستن یک تیم بسیار گران‌قیمت، چه‌کسی تصور می‌کرد ناگهان زلزله شبانه مدیریتی در باشگاه استقلال رخ بدهد؟ مصطفی آجورلو بدون هیچ توضیحی رفت و جای خودش را به تکراری‌ترین گزینه تاریخ مدیریت استقلال یعنی علی فتح‌الله‌زاده داد. این ماجرا بار دیگر ثابت کرد سازوکارهای تصمیم‌گیری در فوتبال ایران، مبتنی بر هیچ منطق محکمی نیست و موفقیت هم نمی‌تواند آدم‌ها را سر جای‌شان نگه دارد. البته شاید تیم آجورلو تخلفاتی داشته که در این صورت باید با مردم در میان گذاشته می‌شد.