خداحافظی یک آلمانی که بلای جان رئال شد
فراتر از عدم فداکاری مهاجمان رئال در کارهای دفاعی، بسیاری معتقدند مشکل اصلی رئال از زمان بازنشستگی کروس و عدم جذب جانشین برای او شروع شد.

سهشنبه، روزی که رئال مادرید مقابل آرسنال به میدان رفت، دقیقاً ۳۱۱ روز از پانزدهمین قهرمانی اروپا با پیروزی برابر دورتموند در ومبلی گذشته بود. این رئالِ وینیسیوس و امباپه به اندازه کافی نمیدود، موضوعی که در میان هواداران رئال داغ شده است. کارلو آنچلوتی اغلب از نبود تعادل در تیمش گلایه میکند. اما همان رئالی که در ومبلی درخشید، با وینیسیوس و رودریگو در خط حمله شروع کرد؛ بازیکنانی که مثل حالا، بهویژه وینیسیوس، در وظایف دفاعی چندان خود را به زحمت نمیانداختند. درست مثل کریستیانو رونالدو و کریم بنزما در گذشته، که آنها هم کارگران سختکوش خط دفاعی نبودند.
در آن زمان، رئال با وجود ضعفهایی در بازی، تیمی منسجمتر بود. تونی کروس، بازیکنی که با پاسهای کوتاه و بلندش همه را به هم متصل میکرد، محور این ساختار بود؛ یک ساعت مچی با کفشهای فوتبال.
در جایگاه ویژه برنابئو، خبری از آتشبازی برای تقدیر از کروس و بردن توپ طلا نبود، افتخاری که در مادرید بسیار ارزشمند است. نامزد مورد علاقه فلورنتینو پرز، وینیسیوس بود و در آینده نزدیک، امباپه پرطرفدار.
کروس از دنیای ستارههای کهکشانی فاصله داشت. باشگاه هم برنامه تغییر مثلث کاسمیرو-مودریچ-کروس را آغاز کرده بود، مثلثی که تنها هافبکهایی بودند که میتوانستند با بوسکتس، ژاوی و اینیستا هممرتبه باشند. رئال به سمت خط میانی عضلانیتر با والورده، شوامنی و کاماوینگا رفت؛ بازیکنانی با قدرت بدنی بیشتر و روحیه جنگندگی دفاعی، مناسب تیمی تهاجمیتر. اما حالا، پارادوکس اینجاست که رئال اغلب کمتر از حریفانش میدود؛ در بازی امارات، ۱۳ کیلومتر کمتر از آرسنال.
فوتبال کروس و مودریچ هیچگاه به الگوریتم یا کرنومتر نیاز نداشت؛ ظرافت قابل اندازهگیری نیست. بدون کروس و با مودریچ در آستانه خروج، امباپه، ابرستارهای بیچونوچرا، از راه رسید. رئال همیشه مهاجمان گلزن بزرگی مثل رونالدو، بنزما و حالا وینیسیوس داشته است. با امباپه، خط حمله لوکستر شد، اما جای خالی کروس حس میشود.
وقتی زنگ خطر به صدا درآمد، به سبایوس نگاه کردند، بازیکنی خوب اما نه در سطح کروس. فقدان کروس تنها دلیل این رئال آشوبزده نیست، اما کلیدی است. هیچکس مهاجمان را کنترل نمیکند، هیچکس زمانبندی را مشخص نمیکند: چه زمانی حمله و چه زمانی توقف. مثل پدری یا دییونگ امروزی.
رئالِ فعلی، که با سنگ مرمر ساخته شده، هنوز به هدف نرسیده است. باشگاهی که هرگز سبک بازیاش موضوع بحث نبوده، بلکه هدفش پیروزی به هر شکل ممکن است. اما این رئال نه خوب بازی میکند و و نه بردهای متوالی در کار است. با مصدومیتهای زیاد در دفاع، به سختی دفاع میکند و با هافبکهایی که خلاقیت کمی دارند، نمیتواند بازیسازی کند. در خط حمله، مثل همیشه، ستارگان بینظیری بدون نگاه به عقب دارد.
تیمی ناهماهنگ که به دستان کورتوا و پاهای امباپه وابسته است؛ این بسیار است، اما بدون هدایت کروس کافی نیست. با این حال، چه کسی میداند؟ اگر تیمی بتواند قوانین فوتبال را به چالش بکشد، آن رئال مادرید است. تا بازی برگشت با آرسنال، داستان بازگشتهای حماسی در گوش عالم خواهد پیچید. بهتر است شاگردان آرتتا به مریخ بروند و هرگز با کهنهسربازان دربی کانتی، اندرلخت یا مونشنگلادباخ گپ نزنند!
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.