تا آخر عمر رفتار پدرانه شفر را فراموش نمیکنم
در روزی که استقلال به شیرینترین برد خود رسید تا کمی از زیر بار فشارهای کاذب و انتقادات خارج شود، طلسم نیمکتنشینیهای مهدی قائدی هم شکست.
جوان ریزنقش و جنوبی آبیها که همچون استقلال روزهای پرفراز و نشیبی را در اولین تجربه لیگ برتری پشت سر گذاشت و تا مرز اخراج از این تیم پیش رفت، حالا از آرزو و جاهطلبیهایی صحبت میکند که برای ادامه فصل و تحت هدایت پیرمرد آلمانی مدنظر قرار داده است. با قائدی در بازگشت به تمرینات استقلال برای رویارویی با تیم سابقش گفتوگویی انجام دادیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
* بالاخره طلسم شکست تا برای اولین بار در ترکیب اصلی به میدان بروی؟
خدا را شکر که این روز هم رسید، خیلی انتظار این روز را کشیده بودم چون واقعاً نیاز داشتم یک بار هم شده خودم را در چنین شرایطی محک بزنم، فقط حیف که به یک هدفم نرسیدم.
*چه هدفی؟
دوست داشتم در روز تولدم یک گل به طرفداران استقلال هدیه بدهم، طرفدارانی که در این چند ماه واقعاً همچون ستون بودند و پشتم را خالی نکردند، حتی آن روزهایی که اصلاً تصور نمیکردم در اردوی استقلال برای اولین بار تجربهاش را به دست بیاورم.
*منظورت از این روزها ماجرای اخراج از استقلال بود؟
بله، واقعاً روزهای خیلی سختی بود اما در همان روزها به پختگی رسیدم که شاید اگر آن اتفاق نمیافتاد، سالها طول میکشید به تجربه الان برسم.
*چیزی نمانده بود از استقلال اخراج بشوی؟
(میخندد) به هر حال هر اشتباهی، یک تاوانی دارد که من هم باید تاوان اشتباهم را میدادم و به معنای واقعی کلمه هم این تاوان را پس دادم چون آن چند روز همچون چند سال بر من و خانوادهام گذشت و به قدری تحمل کردن آن سخت بود که گویی کره زمین روی دوش من قرار دارد. به هر حال هم باید نگاه خانوادهای که به خاطر من عذاب میکشیدند را تحمل میکردم و هم باید مقابل طرفدارانی قرار میگرفتم که روی من حساب خاصی باز کرده بودند اما باعث ناامیدیشان شده بودم. خیلی خیلی سخت بود و از خداوند میخواهم آن روزها را برای هیچ بازیکنی در سن و سال من تکرار نکند.
*اما وینفرد شفر اوضاع را مدیریت کرد و زود از خطای تو گذشت؟
تا عمر دارم رفتار پدرانه این مربی را فراموش نمیکنم چون واقعاً بزرگی کرد و درسی به من داد که هیچوقت فراموش نخواهم کرد. این درس همیشه آویزه گوش من خواهد بود که برای بزرگی در فوتبال ابتدا باید منش بزرگی و حرفهایگری داشته باشی. البته باید یک اعتراف صادقانه هم داشته باشم که شنیدن آن بد نیست.
*چه اعترافی؟
خوششانس بودم این اتفاق در استقلال برای من افتاد، جایی که بسیاری از بزرگان فوتبال ایران در آن حضور داشتند و همه آنها با رفتار و منش بزرگوارانهای که داشتند، هریک به نوعی دستم را گرفتند تا دوباره زنده شوم. دروغ چرا این لطف خداوند بود که دانشگاه لیگ برتر را سر راه فوتبالی من قرار داد چون اساتید فوتبالی ایران در حال حاضر عضو استقلال هستند و من در کنار آنها به عنوان دانشجوی تازهوارد در حال آموزش هستم تا روزی دینم را به طرفداران استقلال ادا کنم.
*در آن مقطع شایعاتی به گوش رسید مبنی بر اینکه سرباز هستی و باید به تیمی نظامی بروی.
تحصیلاتم در مقطع متوسطه به پایان رسیده و الان پذیرش دانشگاه شدم، بنابراین بحث سربازی من تنها شایعه بود. هنوز زود است بخواهم به طی کردن خدمت مقدس سربازی فکر کنم چون هنوز رؤیا و جاهطلبیهای زیادی با پیراهن استقلال دارم.
*تصور میکردی مقابل سپاهان پاقدمی به این خوبی برای استقلال داشته باشی؟
(باخنده) پاقدم من؟ نه این تلاش همه بچههای تیم بود که باعث رقم خوردن چنین برد شیرینی شد. افتخاری بود من نیز به عنوان عضوی کوچک در این جشن نقش داشته باشم و امیدوارم بتوانم با تلاش دوچندان این جایگاه را برای خودم حفظ کنم و علاوه بر نمایش خوب در امر گلزنی هم موفق باشم. جلوی سپاهان اینقدر انگیزه برای گلزنی داشتم که پیراهنی مخصوص برای جشن بعد از گلزنی هم به تن داشتم اما قسمت نبود که این گل و هدیه تولد را به طرفداران حاضر در آزادی اعطا کنم. انشاءا... در اولین فرصت از خجالت تکتک این طرفداران خارج خواهم شد.
*گریه و اشکهای تو بعد از گل علی قربانی هم سر و صدای زیادی کرد؟
یک لحظه احساساتی شدم و خودم را گذاشتم جای آن هوادارانی که منتظر بودند تا استقلال محبوب و قدرتمند را ببینند. گریه و اشکهایی که از صورتم سرازیر شد، به نوعی منعکس کردن احساساتی بود که در طی ماهها و هفتههای گذشته روی دوش طرفداران سنگینی میکرد، همین و بس. گریهای برای دیدن خوشحالی طرفداران و بازگشت استقلال رؤیایی به میادین که امیدوارم همچنان ادامه داشته باشد.
*چقدر امیدواری همچنان در برنامههای تاکتیکی شفر حضور داشته باشی؟
من تنها یک بازیکن حرفهای هستم و تمرکزم روی تمرینات و آمادهسازی خودم است، مابقی به مربی و کادر فنی بستگی دارد که چه تصمیمی میگیرند. در حال حاضر شرایط خوبی دارم و تمرینات هم تازه آغاز شده تا تیم برای بازی با ایرانجوان آماده شود.
*ایرانجوان، تیمی که در آنجا رشد کردی و به استقلال رسیدی؟
خیلی دوستش دارم چون تیم شهرم است. با افتخار میگویم بوشهری هستم و به ایرانجوان هم احساس خاص و عاطفی دارم چون زمینه رشد من و امثال من را فراهم کرد. هنوز هم در آن تیم دوستان صمیمی دارم که برای دیدار دوباره با آنها لحظهشماری میکنم، روز دیدار با ایرانجوان میتواند یکی از روزهای خاص دوران فوتبالی من باشد که تصور نمیکردم به این زودی این روز را تجربه کنم.
*تصور گلزنی در این بازی را در ذهن نداری؟
چرا، اگر بازی کنم قطعاً تمام تلاشم را برای گلزنی انجام خواهم داد چون به طرفداران استقلال یک گل به عنوان کادوی تولد بدهکارم. البته همینجا میگویم اگر جلوی ایرانجوان در ترکیب باشم و گلزنی کنم، هیچ شادیای به احترام مردم شهرم و باشگاهی که برای من زحمت کشید، انجام نخواهم داد.
*حرف پایانی.
شاید گفتن این حرف الان باعث شود حرف و حدیثهایی برای من رقم بخورد چون تنها یک بازی فرصت حضور در ترکیب اصلی استقلال نصیبم شده اما چون صادقانه حرف میزنم، باید بگویم استقلال پل رسیدن من به فوتبال اروپا محسوب میشود و قصد ندارم این لطفی که از سوی خداوند نصیبم شده را به سادگی از دست بدهم. از تمام اتفاقاتی که در این چند ماه برایم رخ داد، درس گرفتم و میخواهم با همین درس گرفتن به روند رو به رشد خودم ادامه بدهم تا یک بار دیگر لطف همان خدایی که من را به استقلال رساند و باعث شد در جام جهانی جوانان افتخار پوشیدن پیراهن ایران نصیبم شود، یک بار دیگر شامل حال مهدی قائدی شود بلکه چشمان کارلوس کیروش هم من را بگیرد و زمینه حضور جوانی مثل من در جام جهانی 2018 روسیه را فراهم کند. حضور در دو جام جهانی (جوانان و بزرگسالان) در یک سال رؤیای بزرگی است که امیدوارم با الطاف خداوند، دعای پدر و مادر، طرفداران استقلال و نگاه کیروش برایم محقق شود.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.