دژآگه: در تیم ملی یک مربی فوق العاده داریم/ دو سال باارزش در قطر داشتم
اشکان دژاگه در فصل نقل و انتقالات زمستانی پس از پنج سال به وولفسبورگ بازگشت تا مجله "گرگ ها" نشریه باشگاه وولفسبورگ طرح روی جلد و گفتگوی ویژه خود را به وی اختصاص دهد.
به گزارش فرتاک نیوز، در مقدمه گفتگوی این مجله با اشکان چنین آمده است: در یک کودتای نقل و انتقالاتی و در یک خرید عجیب اشکان دژاگه دوباره به جمع گرگ ها بازگشت. جایی که او در یک فصل افسانهای در سال ۲۰۰۹ به مقام قهرمانی بوندس لیگا دست پیدا کرد. اشکان در زمان حضورش در وولفسبورگ مورد علاقه طرفداران بود و پس از حضور در فولام انگلیس، العربی قطر و بازی در جام جهانی با ایران به وولفسبورگ بازگشته و در مصاحبه با گرگ ها از تجربیاتش در این مدت، دوئل با مسی و پیش بینی های خود از آینده میگوید.
*سلام، خوش آمدی به گرگ ها، انتقال عجیب شما با خوشحالی طرفداران همراه بود، چطور این اتفاق افتاد؟
بله، انتقال من برای بعضی ها تعجب آور بود، بازی دوباره برای وولفسبورگ آرزوی من بود که برآورده شد. البته اگر بلافاصله بازی می کردم خوشحال تر می شدم. این ارتباط من با طرفداران طی ۵ سال به وجود آمد. ۵ سال زمان کمی نیست. طرفداران همیشه حتی در شرایط سخت از من حمایت کردند. من همیشه سعی کردم در خدمت تیم باشم. رابطه من و طرفداران همیشه خوب بوده و خیلی خوشحالم که آنها مرا دوباره پذیرفته اند و این نشان می دهد که آنها از من راضی بودهاند. طرفداران دوست دارند شما همیشه مبارزه کنید و من همواره این کار را کرده ام.
* آیا دلیل دیگری برای انتقال دوباره شما به وولفسبورگ بود؟
من اول به طرفداران فکر کردم. من طولانی ترین زمان بازی خود را در وولفسبورگ بودهام و موفق ترین فصل فوتبالیام هم اینجا بوده است. طرفداران وولفسبورگ همیشه در قلب من بودهاند و این مرا از برگشت خوشحالتر می کند. من در تیم ملی هم مورد علاقه طرفداران هستم و در فولام هم خیلی زود در قلب طرفداران جای گرفتم. من در تیمم با تمام تلاش بازی میکنم و همین باعث علاقه طرفداران می شود.
* علاوه بر وولفسبورگ و فولام شما در العربی قطر هم بازی کردید، آنجا چگونه بود؟
حرکت به لیگ برتر برای من سخت بود، اما می دانستم می توانم با تلاش بیشتر موفق باشم. من در سن خوبی بودم و فقط میخواستم در لیگ برتر موفق باشم. العربی هم یک تجربه باارزش برای من بود که در نهایت به من کمک کرد. من دو سال خوب را آنجا داشتم و از رفتنم به قطر پشیمان نیستم.
*در حال حاضر شما کاپیتان تیم ملی ایران هستید.
مربی تیم ملی در بازیهای اخیر بازوبند را به من داده است. ما در تیم بازیکنان باتجربه تر هم داریم اما دادن بازوبند به من نشانه اعتماد کیروش به من است و این نشان میدهد که او به تجربه من ایمان دارد و امیدوارم در ادامه هم بتوانم به عنوان کاپیتان به تیم و بازیکنان جوان تر کمک کنم.
* پیش از این شما برای تیم های پایه آلمان بازی می کردید اما سال ۲۰۱۲ تصمیم گرفتید به تیم ملی ایران بروید.
این تصمیم من دلایل ورزشی داشت، من برای آلمان بازی های زیادی انجام دادم، حتی در رقابت های قهرمانی اروپا قهرمان شدیم اما پس از آن شرایط آن طور که من فکر می کردم نبود و خوشبختانه فرصت بازی برای ایران برای من پیش آمد، با این حال تصمیم ساده ای نبود، چون من واقعاً سپاسگزار آلمان هستم. آلمان خانه من است و من اینجا رشد کردم. با تمام اینها از تصمیم رفتن به تیم ملی ایران پشیمان نیستم و آن یک فرصت بزرگ برای من بود و به این تصمیمم افتخار می کنم. در نهایت پدر و مادر من ایرانی هستند و من هم نیمه ایرانی و نیمه آلمانی هستم. در ایران طرفداران دیوانه فوتبال هستند. ما با ایران به جام جهانی رفتیم و در تیم خود یک مربی فوق العاده و بسیار با تجربه داریم که دوباره ما را به جام جهانی می برد.
* اما حضورتان در برزیل با افسوس همراه بود.
بله، ما در مقابل آرژانتین غول رقابت ها عالی بازی کردیم و حتی می توانستیم این تیم را شکست دهیم اما مسی همه چیز را خراب کرد. این یک تجربه بزرگ برای من بود.
* بوندس لیگا خیلی با العربی تفاوت دارد، با این وجود شرایط خود را چگونه می بینی؟
البته که تفاوت زیادی وجود دارد. فوتبال قطر قابل قیاس با بوندس لیگا و اروپا نیست. ولی من در چند ماه گذشته برای حفظ آمادگیام تمرینات اختصاصی زیادی داشتهام. در بازی های ملی هم حضوری ثابت داشتهام. من نگران نیستم و شما هم فقط بعد از چند جلسه تمرین شرایط مرا خواهید دید. من امیدوارم که بتوانم در اسرع وقت به تیم کمک کنم، این چیزی است که من در ذهن دارم.
* در تیم فعلی هنوز هم چند نفر را می شناسی.
دقیقا، همین موضوع کار را برای من آسان تر خواهد کرد. من احساس میکنم که در خانه هستم. هنوز هم عدهای از وولفسبورگی که قهرمان شد اینجا هستند. اینجا خوشآمدگویی به من بسیار گرم بود.
* بازیکنان جوان زیاد در تیم هستند، چه پستی را برای خود مناسب تر می بینی؟
هر کسی که مرا می شناسد می داند که من در پستهایی با فضای باز بهتر هستم. اما در نهایت در هر جایی که مربی صلاح بداند برای کمک به تیم تلاش میکنم.
* طرفداران دوست داشتند که تو دوباره پیراهن شماره ۲۴ را بپوشی اما در نهایت شماره ۲۵ به تو رسید.
می دانم که اینجا طرفداران با شماره ۲۴ من خاطره دارند و در فولام هم ۲۴ میپوشیدم، اما این دلیل نمی شود که لزوماً باید ۲۴ را به من بدهند، شماره ۲۵ در دسترس بود و آن را به من دادند، مهم ترین چیز عملکرد در میدان است نه شماره.
* بزرگترین دست آورد اشکان در این چهار سال و نیمی که اینجا نبود چه بود؟
قطعاً فرزندانم. من الان دو دختر فوق العاده دارم. دیگر دست آوردم تجربه بوده است. آخرین باری که اینجا بودم هنوز جوان بودم و چیزهای عجیبی در ذهنم بود اما اکنون به عنوان کاپیتان تیم ملی ایران در موقعیت متفاوتی هستم.
* خانوادهات در وولفسبورگ هستند؟
نه، آنها فقط چند روز در وولفسبورگ بودند، اما پس از گرفتن خانه یا آپارتمان آنها هم به صورت دائم به اینجا خواهند آمد. اما تا آن زمان در برلین خواهند ماند.
* کدام بازی با پیراهن وولفسبورگ شما را بیشتر خوشحال کرد؟
دربی مقابل هانوفر در همان سال اول حضورم که با دو پاس گل من ۳ بر ۲ پیروز شدیم و زمینهساز رابطه خوب من با تماشاگران شد. این بازی برای وولفسبورگ مهم بود و من آن را فراموش نخواهم کرد. البته بازیهای بزرگ دیگری مانند پیروزی ۵بریک مقابل بایرن هم بود.
* آیا شما با همبازیان سابق خود در وولفسبورگ تماس دارید؟
من با ساشا رایتر که در فولام هم همبازی بودیم در تماس هستم. با الکساندر مادلونگ در برلین به رستوران رفتیم. با دانیل ادلونگ، مارسل شافر، ادین ژکو و گرافیته هم در تماسم.
* غذای آلمانی مورد علاقهات کدام است؟
من کتلت با گوشت گوساله که البته اتریشی است و نه آلمانی (میخندد)
* چه موسیقی را گوش میدهی؟
هیپ هاپ
* آیا قبل از بازی ها مراسم یا کار خاصی برای موفقیت انجام میدهی؟
قبل از هر بازی دعا میکنم، من این کار را سالهای زیادی است که انجام میدهم.
* نام مستعار خود اشه (خاکستر) را از کجا آوردی؟
فکر میکنم طرفداران تحت تاثیر موی کوتاه، خالکوبی و نوع بازی تهاجمی من این لقب را به من دادند. من این لقب را یک نوع تعریف قلمداد میکنم و حتی در بازی انگیزه بیشتری به من میدهد.
* اگر بخواهید آرزو کنید یکی از همبازیان سابق شما به وولفسبورگ بازگردد آن کدام است؟
فکر میکنم ساشا رایتر چرا که در جناح راست درک خوبی از بازی هم داشتیم و چشم بسته همدیگر را پیدا میکردیم.