فقط با آرایش کردن، به زیبایی کامل نمیرسیم!
هفت قانونی وجود دارند که نشان میدهند فقط با آرایش کردن به زیبایی کامل نمیرسیم
خیلی از خانمها فکر میکنند کلید زیبایی ته کیف لوازم آرایششان است! البته آنها تقصیری ندارند و این مشکل دلایل بسیار زیادی دارد. خانمها معمولاً به خاطر ظاهرشان قضاوت میشوند و متأسفانه رسانهها هم به این قضاوتها دامن میزنند.
در این بین تولیدکنندگان محصولات زیبایی هم به روشی کاملاً خجالتآور میگویند زیبا بودن در گروی استفاده از محصولات آنها قرار دارد. اما حقیقت اینجاست که زیبا بودن ارتباطی با نوع رژ لب و ریمل و خط چشم ندارد! در ادامه حقایقی را به شما خواهیم گفت که تأثیری چندین برابر بر زیبایی یک خانم دارند.
علایق خانمها بسیار مهم است
زنی که علایقی نداشته باشد، زنی کسلکننده است! در شرایطی که زندگی هرروز سختتر میشود، خانمها و البته آقایان کمتر فرصت تفریح کردن پیدا میکنند. اما این را بدانید که اگر از انجام کارهایی که روح شما را جلا میبخشند خودداری کنید، زندگی دیگر معنایی برای شما نخواهد داشت. زنی که برای انجام کارهای موردعلاقهاش وقت میگذارد میداند که زندگی ارزشمندتر از آن است که بخواهد با سرعت و بدون لذت بردن از مسیر آن را به اتمام برساند. چنین زنی را همه تحسین خواهند کرد. چون شور و اشتیاق مسری و واگیردار است. تماشای کسی که رؤیاهایش را دنبال میکند برای دیگران هم جذاب خواهد بود.
زیبا بودن در گروی دلسوز بودن است
یک خانم سنگدل و مغرور شاید عاشق خودش باشد اما چه کسی او را دوست خواهد داشت؟ به این موضوع فکر کنید که اگر زنی توانایی دلسوزی برای دیگران را نداشته باشد چه کسی برای او دلسوزی خواهد کرد؟ رحم و شفقت داشتن نسب به مادر و پدر، همسر، همکار یا دوست روابط را قوام میبخشد. خیلی از آقایان خانمهای خودشیفته را جذاب نمیدانند. حقیقت این است که اگر یک خانم توانایی دوست داشتن دیگران را نداشته باشد، هرچقدر هم که زیبا باشد جذاب به نظر نمیرسد. زنی که میتواند عشق بورزد در زمینهی زیبا بودن چند قدم از سایر خانمها جلوتر است.
ذهنیت بسیار مهم است
همهی ما این جمله را بسیار شنیدهایم: خانمی که زیبا است، باهوش نیست! این جمله بانوان را از دو جنبه محکوم میکند. این یک سناریوی دو سر باخت است که تأکید میکند خانمهایی که باهوش هستند زیبایی خاصی ندارند و خانمهای زیبا معمولاً از هوش بهرهای نبردهاند! پس بیایید این عقیدهی عمومی را تغییر دهیم. خانمی که برای زیبا بودن ذهنش تلاشی نمیکند مثل نویسندهای است که هیچ کتابی نخوانده! مثل این است که بگوییم من نباید زندگی را درک کنم، این زندگی است که باید برای درک من تلاش کند! و این یک اشتباه بزرگ است. در جستجوی علم بودن نهتنها جذاب بلکه از واجبات زندگی کردن است. علم قدرت میآورد و قدرت بسیار وسوسهانگیز است.
اهمیت شاد بودن و شادی بخشیدن
رابطه گرفتن با یک فرد منفیباف اصلاً راحت نیست و هیچکس یک زن عبوس را دوست ندارد. این بدین معنا نیست که خانمها همیشه باید مثبت باشند. مسلماً خانمها هم مثل بقیه انسانها در برههای از زندگی خود ناامیدی را حس خواهند کرد. منظورمان این است که حس ماجراجویی و قدردانی از اتفاقات زندگی خیلی جذابتر از چسبیدن به روتینهای ناامیدکننده و غمانگیز زندگی است. اگر زنی نتواند اعصاب خود را کنترل کند و کودکش را به گردش ببرد یا ترانهای را که دوست دارد برایش بخواند چه اتفاقی برای آن کودک خواهد افتاد؟ اگر همسرتان از ترسش به شما نزدیک نشود چه؟
صبور بودن عنصری کلیدی است
هیچچیزی زیباتر از خانمی نیست که از تلاش کردن دست برنمیدارد. مصر بودن در انجام وظایف شغلی، زندگی مشترک و یا سلامت فیزیکی بسیار الهامبخش و زیبا است. همهی دنیا از جنگجویان خوششان میآید. اما منظورمان از این حرفها این نیست که کنترل زندگی خود را تمام و کامل خودتان به عهده بگیرید. منظور این است که از سختیهای زندگی شکست نخورید. قبول کردن بهترین و بدترین اتفاقات به یک اندازه است که برای زیبا بودن یک خانم واجب و ضروری است.
اعتمادبهنفس داشتن را جدی بگیرید
حالا که بحث اعتمادبهنفس شد بگذارید کمی از فخرفروشی صحبت کنیم. مرز باریکی بین متکبر بودن و اعتمادبهنفس داشتن وجود دارد. تکبر یعنی خانمی عمداً از خودش طوری تعریف کند که بقیه به او تبریک بگویند یا او را ستایش کنند. به دنبال تعریف و تمجید دیگران بودن صرفاً برای احساس غرور داشتن نهتنها خودخواهانه است بلکه زشت نیز هست! اعتمادبهنفس داشتن به این معنی نیست که بقیه به ما توجه کنند و از ما تعریف کنند. داشتن اعتمادبهنفس یعنی خانمی بتواند بهظاهر، افکار و اعمال خود افتخار کند. زنی که به تائید دیگران احتیاجی نداشته باشد بسیار جذابتر از کسانی است که مدام به دنبال تعریف و تمجید دیگران هستند.
انرژی داشتن مساوی است با زیبا بودن
درنهایت قانون هفتم قانونی است که همهی شش مورد قبلی را در بر میگیرد. انرژی مثبتی که یک خانم به اطرافیانش میدهد. زنی که نشاط بینظیری نسبت به زندگی دارد را باید پرستش کرد. باید مجسمهی چنین زنی را ساخت و به او افتخار کرد. زمانی که یک خانم به دنبال علایقش میرود، دلسوزانه به کمک بقیه میشتابد، به دنبال عقل و علم است، ماجراجویانه به زندگی مینگرد، هیچوقت تسلیم نمیشود و به خودش اعتماد دارد، انرژی وی همهچیز و همهکس را مجذوب خواهد کرد.