یلدا، شبی برای عشق و محبت | شعرهای عاشقانه برای شب یلدا
یلدا، شبی برای دور هم جمع شدن خانواده و دوستان و گذراندن لحظات خوش در کنار یکدیگر است. این شب همچنین فرصتی برای ابراز عشق و محبت به عزیزان است.
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگِ قشنگ ازکفِ دنیا برود هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دلِ تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
یغما گلرویی
✦✦✦✦✦✦✦
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفتدرد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
✦✦✦✦✦✦✦
خرمن سوخته ما به چه کارش میخورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه توفانیام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
بود آیا که ز دیوانه خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه میگفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
هوشنگ ابتهاج
عاشقانه شب یلدا5
شعر عاشقانه شب یلدا برای عشقم
تو که کوتاه و طلایی بکنی موها را
منِ شاعر به چه تشبیه کنم یلدا را؟
مثل یک کودک مبهوت که مجبور شود
تا به نقاشیاش آبی نکشد دریا را
حرف را میشود از حنجره بلعید و نگفت
وای اگر چشم بخواند غمِ ناپیدا را
عطر تو شعر بلندی است رها در همه سو
کاش یک باد به کشفت برساند ما را
تو همانی که شبی پر هیجان میآیی
تا فراری دهی از پنجرهها سرما را
فال میگیرم و میخوانی و من میخندم
بنشین چای بخور خسته نباشی یارا!
مهدی فرجی
✦✦✦✦✦✦✦
باز هم از تو نوشتم بدنم میلرزد
من نفس می زنم و پیرهنم میلرزد
آمدم فال بگیرم مثلا یلدا بود
شعری آمد که همه جان و تنم میلرزد
بعد تو یاس خزان کرد قناریها مُرد
بغض را می خورم اما دهنم میلرزد…
ساقی سلیمانی
✦✦✦✦✦✦✦
پاییز کشید آهی، در مزرعه بلوا شد
موهات بهم خوردند، کم کم گرهها واشد…
رفتی و هر از گاهی پاییز کشید آهی
روزم شب یلدا شد، شب روز مبادا شد
هی یاد تو افتادم چشمم که به ماه افتاد
پس خیره به او ماندم، آنقدر که فردا شد
تو پر، همه دنیا پر، چشمان غزلها تر
هی ـ یک من بی تو ـ در، آیینه تماشا شد
خندیدم و با تردید آیینه به من خندید
یک سنگ به دستم دید، در آینه بلوا شد …
حسن اسحاقی
شعر عاشقانه شب یلدا کوتاه
تند و غضبناک، سخت و سرکش و توسن
از در مجلس درآمد آن بت رعناروی سپیدش، برابر مه گردون
موی سیاهش، پسر عم شب یلدالعبت شیرین، ترش رو گر که ننشیند
مدعیانش طمع برند که حلوا
علی اکبر شیدا
✦✦✦✦✦✦✦
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر شب یلدا شد و آمد مه دی سوی مدار
چو گل آویخته بر طره گیسوی نگارشب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداده عشق
شب یلدا شد و گرمست تب ناز و نیاز
عشوه از دلبر و عاشق به میان سوز و گداز
دل عاشق شده خون چون دل یاقوت انار
تا بدیده لب چون پسته گلخنده یار
محسن رودگری
✦✦✦✦✦✦✦
شعر شب یلدا از حافظ
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
صحبت حکام ظلمت شب یلدا ست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر در ارباب بیمروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر ره روی که در گذر آید
صالح و طالح متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بیخبر آید
✦✦✦✦✦✦✦
در شب یلدای عشقت شب نشین باده ام
خسته از دلتنگیات با جامها جان داده ام
نیستی هر لحظه اما با منی در شعر من
با خیالت مست در آغوش غم افتاده ام!
مینا معمارطلوعی
شعرهای عاشقانه شب یلدا
شب زیبای پراز عشق مرا میخواند
و نسیم پر امید مرا میجوید
دل تمنای سکوتی پر معنا دارد
و قلم درد و دلی سیر ز دنیا دارد
چشمها تار جهان تار ولی این دل تنگ
به یقین حال و هوای شب یلدا دارد
محمد شریعت پناهی
✦✦✦✦✦✦✦
در همین حسرت که یک شب راکنارت، ماندهام
در همان پس کوچه ها در انتظارت ماندهام
کوچه اما انتهایش بی کسی بن بست اوست
کوچه ای از بی کسی را بیقرارت ماندهام
مثل دردی مبهم از بیدار بودن خسته ام
در بلنداهای یلدا خسته، زارت ماندهام
در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق
فال آمد خسته ای از این که یارت ماندهام
✦✦✦✦✦✦✦
فال تا آمد مرا گفتی که دیگر، مرده دل
وز همان جا تا به امشب، داغدارت ماندهامخوب می دانم قماری بیش این دنیا نبود
من ولی در حسرت بُردی، خمارت ماندهامسرد می آید به چشم مست من چشمت و باز
از همین یلدا به عشق آن بهارت ماندهام
صبا آقاجانی
عاشقانههای یلدایی شاعران بزرگ
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف
گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست
سعدی
✦✦✦✦✦✦✦
شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
اوحدی مراغهای
✦✦✦✦✦✦✦
میکند زلف دراز تو به دلهای حزین
آنچه با خسته روانان شب یلدا نکند
صائب تبریزی
✦✦✦✦✦✦✦
هم به صبر از شب یلدای فراقت روزی
دل محنت کشم امید نجاتی دارد
نزاری قهستانی
شعر عاشقانه کوتاه برای شب یلدا
هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا
که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست
امیرخسرو دهلوی
✦✦✦✦✦✦✦
روزهای تیره بر شبها فزود
عمر من شد یک شب یلدای عشق
فیض کاشانی
✦✦✦✦✦✦✦
دلم به زلف وی از هرطرف که روی نمود
سیاهی شب یلدا ورا زمام گرفت
قاآنی
✦✦✦✦✦✦✦
شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد
در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد
وحشی بافقی
✦✦✦✦✦✦✦
درازای شب یلدای هجران
مپرس از من از آن مشکین رسن پرس
ابن حسام خوسفی
تک بیتهای عاشقانه یلدایی شاعران معاصر
گردشِ سال فقط یک شبِ یلدا دارد
من بدون تو هزاران شبِ یلدا دارم
نسترن وثوقی
✦✦✦✦✦✦✦
شبهای عاشقان چقدر طول میکشد
ما را جدا ز خود شب یلدا نمیکند
محمد سهرابی