نالههای یک دانشآموز از ۴۰۰۰ سال پیش: لباس برایم نمیخری؟!
نامه دانش آموز ایرانی به مادرش در چهارهزار سال پیش؛ چرا برایم لباس نمیخری؟
نامهای از دوران «تمدن بابلی» که از سوی دانشآموزی به مادرش نوشته شده، این روزها در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده و بازخوردهای زیادی را به خود جلب کرده است.
گمان میرود که این نامه در شهر «لارسا» و احتمالا در زمان حکمرانی «حمورابی» (۱۷۹۲-۱۷۵۰ پیش از میلاد) نوشته شده است.
«ادینسین» که در زمان نوشتن نامه از مادرش دور بوده است به جای اینکه بگوید اوضاع چگونه است یا شاید حتی به جای اینکه بگوید دلش تنگ شده، مادرش را به خاطر وضعیت لباسش سرزنش میکند.
در این نامه که بر خشت گلی نوشته شده است به هر دری میزند تا مادرش احساس گناه کند و لباس جدیدی برای او بفرستد.
براساس ترجمهها، در این نامه آمده است: «به خانم زینو بگویید: ادینسین پیام را میفرستد. باشد که خدایان شمش، مردوک و ایلابرات شما را به خاطر من برای همیشه در سلامتی نگه دارد.»
«ادینسین» در این نامه نوشته است: «سال به سال لباس آقایان جوان اینجا بهتر میشود، اما شما اجازه دادید که لباسهای من سال به سال بدتر شود. پسر عدادالدینم که پدرش فقط دستیار پدرم است، دو دست لباس جدید دارد، در حالی که شما حتی برای من یک دست لباس هم ضروری ندانستی.»
او ادامه میدهد: «با وجود اینکه تو مرا به دنیا آوردی، اما مادر او [پسر عدادالدینم]، این پسر را به فرزندی گرفته است. مادرش او را دوست دارد، در حالی که تو مرا دوست نداری.»/یورونیوز