حکایت وعده به شکم آسانتر از وعده به بقال
حکایتی درمورد بقال خشمگین و مومنان بیپول
![حکایت وعده به شکم آسانتر از وعده به بقال](https://cdn.fartaknews.com/thumbnail/OaAVxEwHnYyj/p_IUuvJQB-2mJilBKQWxvj1X0IDqLxtDyUgzRGJxjc1cGZ3vM-iFJE_oBnIHmGAlbIrI-F_GqBAJdFXUUYjjlsD0dLV3xuLqQHS3XWZxFj5ABC56oWB6IoHJ53jhvQhI/%D8%AD%DA%A9%D8%A7%DB%8C%D8%AA.jpg)
چند نفر مومن در شهری بین کوفه و بصره به نام «واسط» از دکانی وسایل به نسیه برده بودند و به صاحب مغازه بدهکار بودند. مغازه دار هر وقت آنها را می دید با چهره ای بر افروخته و خشن از آنها مى خواست که بدهکارى خود را بپردازند و با سخنان درشت ، حق خود را از آنها طلب می کرد، آنها از رفتار بد بقال ناراحت بودند، اما چون آهی در بساط نداشتند چاره اى جز صبر و تحمل نداشتند.
فرد دنیا دیده ای که شاهد حال و روز آنها بود، گفت : «وعده دادن نفس به غذا آسان تر از وعده دادن پول به بقال است.»
یعنى به شکم خود در مورد غذا وعده امروز و فردا بده، ولی خود را بدهکار بقال ننما، که وعده به شکم آسان است و وعده به بقال سخت مى باشد.
نتیجه گیری حکایت
انسان تا می تواند باید از بدهکار بودن دور باشد. اگر وسیله ای که می خواهیم بخریم ضروری نیست و خریدن آن باعث مقروض بودن ما خواهد شد، باید انتخاب معقولی داشته باشیم تا زیر بار منت و شماتت دیگران نباشیم.