"آبشان از یک جوی نمیگذرد"؛ حکایتی از رقابت و دشمنی
روقت میان دو یا چند نفر در مورد انجام یک کار توافق وجود نداشته باشد و با هم به جنگ و دعوا بپردازند؛ از ضرب المثل ” آبشان از یک جوی نمیگذرد” استفاده میشود. از این عبارت برای نشان دادن رابطه دشمنی میان این افراد استفاده میشود. یعنی این افراد آنقدرها با هم دشمن هستند که حتی اگر آبی را بر جویی بریزند؛ آب مزارع هیچ کدام از آنها، از یک مسیر رد نمیشود و این نشان دهنده اوج اختلاف آنها است.

داستان ضرب المثل ”آبشان از یک جوی نمیگذرد” به زمانهای قدیم برمی گردد. زمانی که برای آبیاری زمینهای زراعی و باغات باید از آب رودخانه استفاده میشد.
در آن زمان آب لوله کشی وجود نداشت و اهالی شهر برای تامین آب مورد نیاز خود باید آن را از جویها و رودخانه بر میداشتند.
به همین دلیل هر هفته یک بار، یا کمتر و یا بیشتر، آب رودخانهها باز میشد تا جویها پر شود و مردم بتواند از آب برای نوشیدن، شست و شو و آبیاری مزارع خود استفاده کنند.
در آن زمان آبیاری باغات و زمینهای زراعی بسیار مهم بود و اهمیت بالایی داشت؛ به همین دلیل وقتی نوبت به آب دهی زمینها با رودخانه میشد؛ آب را باز میکردند تا جویهای بین مزارع پر شود؛ سپس هر شخصی تلاش میکرد تا قبل از اینکه آب قطع شود؛ زمینها و محصولات خود را آبیاری کند.
این عجله و عدم رعایت نوبت باعث میشد؛ اغلب میان مردم دعوا راه بیفتد و کشاورزان برای اینکه زودتر نوبت آنها شود؛ با چوب و بیل و داس با هم دعوا میکردند و گاهی این دعوا آنقدر شدید بود که منجر به زخمی شدن و یا مرگ کشاورزان میشد.
بنابراین کشاورزان سعی میکردند برای جلوگیری از این نوع مشاجرات، آب مورد نیاز خود را از جوی آبی بردارند که با افراد مربوط به آن دوست هستند و سراغ جویهایی نمیرفتند که با افراد اطراف آن دشمنی داشتند.
به مرور این داستان به یک ضرب المثل تبدیل شد و از ضرب المثل ” آبشان از یک جوی نمیگذرد” در مورد افرادی استفاده میکردند که بر سر یک موضوع با هم تفاهم ندارند و به جنگ و دعوا باهم میپردازند.
در همین راستا زنده یاد عبد الله مستوفی نوشته است: من کمتر دیده ام که دو نفر که از یک جوی آب میبرند از همدیگر راضی باشند و اکثر بین دو شریک شکراب میشود.