برادرکشی تلخ در ارثیه خونین پدری ! / باید تاسف خورد !

این مرد جوان بعد از مرگ پدرش بر سر ارث پدری بارها با برادرش درگیر شده و در نهایت برادر ناتنی خودش را به  قتل  رسانده است.

یک سال قبل شهروندان از وجود جسدی در یک وانت به  پلیس  خبر دادند. آنها گفتند جسم بی‌جان مرد جوانی در یک وانت رها و وانت هم کنار خیابان پارک شده است.

با انتقال جسد به  پزشکی قانونی  برای ماموران مسلم شد مرد جوان که سلمان نام دارد و ۲۷ساله است به قتل رسیده است. وقتی خانواده سلمان مورد بازجویی قرار گرفتند، مدعی شدند نمی‌دانند چه کسی مرتکب قتل شده است اما به اختلاف قدیمی ‌او و برادرش رضا که ۲۴ساله بود، اعتراف کردند.

رضا در بازجویی‌ها قبول کرد با برادرش اختلاف داشته اما مدعی شد قتلی انجام نداده است. هیچ مظنونی قوی‌تر از رضا برای ماموران وجود نداشت تا اینکه یکی از دوستان رضا به پلیس گفت  قاتل  رضاست. او گفت: من می‌دانستم رضا و برادرش با هم اختلاف دارند اما فکر نمی‌کردم رضا دست به قتل برادرش بزند تا اینکه یک روز با من و دوست دیگرم تماس گرفت و گفت در کارگاه کاری دارد و باید کمکش کنیم. من هم قبول کردم و به کارگاه رفتیم. وقتی به آنجا رسیدم دیدم رضا برادرش را کشته و برای حمل جسد او به وانت از ما کمک می‌خواهد. ما جسد را پشت وانت گذاشتیم و او هم ماشین را برداشت و برد.

با توجه به این اعترافات بود که ماموران رضا را  بازداشت  کردند. او به قتل برادرش به خاطر اختلاف بر سر ارثیه اعتراف کرد و گفت: سال ۹۳ که پدرمان فوت کرد من و برادرم بر سر تقسیم ارث با هم دچار اختلاف شدیم. من قصد ترساندن او را داشتم برای همین به کارگاه دعوتش کردم؛ اما سلمان به سمتم حمله کرد و من هم در دفاع از خودم ضربه‌ای زدم که باعث مرگش شد.

بعد از پایان دفاعیات متهم، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

در جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیای دم در جایگاه حاضر شدند. مادر مقتول درخواست قصاص کرد و گفت: اختلاف پسرم و رضا بر سر تقسیم ارث پدری بود. رضا ارث ما را نمی‌داد و به همین خاطر دو برادر ناتنی با هم اختلاف داشتند. من از خون پسرم گذشت نمی‌کنم و برای او درخواست قصاص دارم.

در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت از قتل برادرش پشیمان است و ادامه داد: من مست بودم و متوجه کارهایم نبودم. از دست خواهر و برادرم که از همسر دیگر پدرم بودند خیلی ناراحت بودم. آنها می‌خواستند چیزی که پدرم به من و مادرم داده بود، بگیرند. من برادرم را دوست داشتم اما از کاری که کرده بود ناراحت بودم و اختلاف ما هم به همین دلیل بود.

تلاش مرد ثروتمند افغان برای گرفتن تابعیت ایرانی

در ادامه خواهر مقتول در جایگاه حاضر شد و رازی بزرگ را افشا کرد. او گفت مادر مقتول خودش را زنی ایرانی و وکیل معرفی کرده و مدعی شده می‌تواند تابعیت برای پدر آنها را بگیرد اما بعد مشخص شده دروغ گفته است.

این دختر گفت: من و خواهر و برادرهایم در ایران از پدر و مادری افغان متولد شده‌ایم برای همین هم تابعیت ایران را نداریم. پدرمان صاحب کارگاه آهنگری بزرگ و برند شناخته‌شده‌ای بود و وضع مالی خوبی داشت. او تلاش زیادی کرده بود تا تابعیت ایرانی بگیرد، اما به او تابعیت ایرانی نمی‌دادند. به همین خاطر پدرمان تعدادی از املاکش را به نام دوستانش سند زده بود و از ۲۵ سال قبل به فکر انتقال اسناد به نام خودش بود تا اینکه با زنی که خودش را وکیل معرفی کرده بود آشنا شد و با او ازدواج کرد. زن جوان وعده داده بود می‌تواند برای پدرم تابعیت ایرانی بگیرد و همه اموالش را به نام خودش سند بزند؛ اما پدرم بعد از چند سال متوجه شد آن زن افغان است و با مدارک و شناسنامه جعلی خودش را ایرانی معرفی کرده است. برادر ناتنی‌ام رضا حاصل همان ازدواج است و بعد از سال‌ها برادرم را به خاطر اختلاف مالی کشت. او حتی در زمانی که در زندان است سعی کرده برای ما پاپوش درست کند و ما را به دردسر بیندازد.

بعد از گفته‌های متهم و وکیل مدافع او و گفته‌های خواهر مقتول قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.