هشدار درباره ورود نخبگان علمی به جرائم
روز دوشنبه، سوم اردیبهشت ماه گزارشی با عنوان «اعتراف به قتل مهندس عمران به خاطر 2 میلیون و 700هزار تومان» در این صفحه به چاپ رسید.
به گزارش فرتاک نیوز، روز دوشنبه، سوم اردیبهشت ماه گزارشی با عنوان «اعتراف به قتل مهندس عمران به خاطر 2 میلیون و 700هزار تومان» در این صفحه به چاپ رسید. براساس اوراق پرونده مهندس 29 سالهای به نام حامد با همدستی دوست 42 سالهاش، هادی که او هم مهندس بود، به طمع به دست آوردن پول زیاد، راننده یک خودروی اپتیما را به قتل رساند. او بعد از قتل نتوانست بیش از 2 میلیون و 700 هزار تومان از مقتول سرقت کند که نیمی از پول را هم با همدست خود تقسیم کرد.
این پرونده نیز مثل پروندههای دیگر تلخ بود، اما نکات قابل توجه و مختص به خود را داشت که گوشزد آن به مردم و شاید مسئولان باعث عدم تکرار یا حداقل کاهش موارد مشابه شود. نوع سرقت و جنایت طوری بود که به راحتی میتوانست منجر به قتل نشود. در این پرونده سارق اصلی که در نهایت قاتل شد، تحصیلکرده رشته تحصیلی فنی مهندسی مکانیک بود که براساس اظهارات خودش قصد مهاجرت به کشوری غربی را داشت، اما با موانع بسیاری مواجه شده بود.
با اینکه متهم در یکی از شرکتهای معروف تهران مشغول به کار شده بود و طبق گفتههای خودش تکنسین موفقی بود و در بین مشتریها اعتبار داشت، اما کمی پرداخت حقوق و مزایا و نبود بیمه باعث شد تا احساس کند مشمول عدالت اجتماعی به عنوان شهروند قرار نگرفته و باید حقش را شخصاً به دست بیاورد به همین دلیل تصمیم به سرقت میگیرد تا با فراهم کردن200 میلیون تومان از کشور خارج شود. او با کمک همدستش با آموزههای قبلی خودش از طریق جراید راننده یک خودروی اپتیما را که تصور میکرد پول زیادی به همراه دارد تعقیب کرده و نقشه سرقت را اجرا میکنند. یکی از اشتباههای صریح افراد این است که فکر میکنند هر کس سوار ماشین گرانقیمت وارداتی است، پولدار است و به راحتی میتوانند از آنها سرقت کنند.
حال نکته اول اینکه؛ درخواست ما از مسئولان محترم کشور این است به جای دادن آمار در خصوص تعداد دانشگاهها و دانشجویان، مدارک تحصیلی و فارغالتحصیلان در سال، کمی با هماهنگی وزارتخانهها به فکر اشتغال و جذب نیرو برای آنها باشند. اینکه جوانی با مدرک لیسانس، فوق لیسانس و دکترا در جامعه بدون هیچ تضمین شغلی رها بشود، آن هم با شرایط روحی روانی که برای او ایجاد شده که باید شأن مدیر کلی داشته باشد و در نهایت آنها به کمتر از مدیریت راضی نشوند!
نکته دیگر؛ مردم تذکرات پلیس و ارگانهای مربوطه را جدی بگیرند. بارها و بارها به آنها تذکر داده شده است، در حالیکه از ریموت برای باز کردن در پارکینگ استفاده میشود تا کامل در پارکینگ بسته نشده است و مطمئن نشدهاند، حرکت نکنند. بهرغم این تذکرات و تذکرات مشابه متأسفانه هنوز شاهد این دسته از اتفاقات هستیم.
نکته دیگر، در قبال اینچنین حوادثی افراد باید هشیار باشند تا در صورت فراهم بودن شرایط از خود مقاومت نشان دهند و دفاع کنند تا مانع هرگونه جرمی شوند. مثلاً در این پرونده این فرد میتوانست با توجه به اینکه سارقان جوان بودند و در کارشان حرفهای نبودند با مقاومت در قبال آنها جان و مال خود را حفظ کند مثلاً با بوق زدن در پارکینگ و کمک از همسایهها. البته افراد باید با توجه به شرایطی که قرار میگیرند با هشیاری و عملکرد مناسب جلوی جرم و جنایت را بگیرند به گونهای که نه کامل تسلیم شوند و نه منجر به زد و خورد شدید شود.
* رئیس شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران