احتمال خداحافظی زودهنگام با روحانی!
در ماههای پایانی عمر دولت یازدهم، پروژه مظلوم نمایی شخص رئیس جمهور با مطرح کردن احتمال ردصلاحیت وی از سوی شورای نگهبان در انتخابات آتی، کلید می خورد! که به نوعی فرار رو به جلوی دولت به حساب می آید.
در ابتدای سال 1392 وقتی آقای حسن روحانی به عنوان یکی از هشت نفر کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، صحبت از دولت تدبیر و امید کرد و در پی آن، تحول صد روزه اوضاع اقتصادی کشور، رونق بازار، بهبود معیشت مردم، نجات کشور از بیکاری و گرانی و طلاق، تحقق جامعه علوی با گسترش عدالت و انتقادپذیری مسئولین، کاهش تحریم ها، چرخش سانتریفیوژها و در ادامه آن چرخ زندگی مردم، عزتمند کردن پاسپورت ایرانی، و یا بهره مندی شفاف همه مردم از اطلاعات دولتی و... را وعده داد، توانست اکثریت آرای مردم را از آن خود کند و هفتمین رئیس جمهور ایران شود.
اما اینک در اواخر سال 95 و با گذشت بیش از 1300روز (بخوانید چندین صد روز!) از اولین و مهمترین وعده ایشان در حوزه اقتصاد و عدم تحقق تقریبی وعده های انتخاباتی وی، به نظر می رسد چهار سال دوم دولت تدبیر و امید تمدید نخواهد شد!
از طرفی ابراز شرمساری وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی بابت تداوم مشکلات اقتصادی در کشور (فارس 26/11/95) و یا ابراز شرمندگی آقای کواکبیان (به عنوان یکی از حامیان دولت) بابت عدم تحقق رونق تولید و امر اشتغال (مهر 27/11/95) و همچنین اظهارات حجت الاسلام علیخانی(مشاور سابق مرحوم هاشمی) مبنی بر اینکه "برای روحانی نگرانم که پشتش را خالی کنند و در شرایط فعلی اوضاع را زیاد مساعد نمی بینم" (آرمان 26/11/95) و شواهد دیگری از این قبیل، همگی حکایت از این دارد که ظاهرا دست اندرکاران و حامیان دولت فعلی به این جمع بندی رسیده اند که ادامه کار برای دولت آقای روحانی به نوعی سخت (و شاید غیرممکن) خواهد بود.
از طرف دیگر و البته ضمن تقدیر از تلاش انقلابی مسئولین حوزه دیپلماسی در به سرانجام رساندن برجام، اشتباه استراتژیک دولت آشکارتر شد که به قول معروف با چیدن تمام تخم مرغ هایش در یک سبد و انجام تعهدات یکطرفه، عدم توفیق قطعی در این امر حاصل گردید.
فلذا در ماه های پایانی عمر دولت یازدهم، پروژه مظلوم نمایی شخص رئیس جمهور با مطرح کردن احتمال ردصلاحیت وی از سوی شورای نگهبان در انتخابات آتی، کلید می خورد! که به نوعی فرار رو به جلوی دولت به حساب می آید. در این اثنا، نتیجه برخی پیمایش های علمی و نظرسنجی های صورت گرفته در کشور با موضوع انتخابات آینده (که در ادامه به آن اشاره می شود)، در عملیاتی شدن استراتژی فرار رو به جلو بی تاثیر نیستند؛ چراکه تنها راه گریز از پاسخ به افکار عمومی، صرفا همین است که توپ را به زمین دیگری انداخته تا دستگاه های نظارتی، به عنوان مسببین مشکلات احتمالی معرفی شوند. برای مثال: "53 درصد کسانی که در سال 92 به آقای روحانی رای داده اند حاضر نیستند در انتخابات 96 مجددا به وی رای دهند" (سراج 25/11/95) و یا "در یک نظر سنجی که آیا آقای روحانی اولین رئیس جمهور یک دوره ای ایران خواهد بود؟ با این پاسخ روبرو می شویم: 85درصد بلی و 15 درصد خیر" (افسران 13/10/95)
در فضای بین الملل هم رویکرد خصمانه آقای ترامپ در مقابل مسلمانان و همچنین احتمال اتخاذ تحریم های گسترده تر از پیش علیه جمهوی اسلامی و عدم داشتن استراتژی مناسب در مواجهه با این سیاست ها، سناریوی توقف دولت تدبیر و امید در ایستگاه یازدهم را شدت می بخشد. در این بین با توجه به خبر (روز سه شنبه 26/11/95) خبرگزاری رویترز مبنی بر این که: "تندروهای ایران به این نتیجه رسیده اند که روحانی همچنان در قدرت بماند" اینگونه به نظر می رسد که حتی رسانه های غربی نیز به ادامه کار دولت فعلی، امید چندانی ندارند.
اما در آخر؛ نگارنده یادداشت، مرور فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان شرقی و تاکید مجدد معظم له بر دو واژه "اقدام" و "عمل" در شعار سال جاری (28/11/95 khamenei.ir) را توصیه می کند.