//
کدخبر: ۲۰۳۸۶ //

اعجوبه ای به نام محمود احمدی نژاد و شمشیری که از رو بسته است!

سایت خبری تابناک ایلام در یادداشتی با عنوان نزدیکی به میوه ممنوعه و خداحافظی با جهان سیاست! ، اعجوبه ای به نام محمود احمدی نژاد و شمشیری که از رو بسته است! و به قلم علی اصغر اسدی به بررسی چرایی حضور دوباره محمود احمدی نژاد در فضای سیاسی کشور و ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم پرداخته است.

اعجوبه ای به نام محمود احمدی نژاد و شمشیری که از رو بسته است!

به گزارش فرتاک نیوز، در این یادداشت آمده است: احمدی نژاد با پشت کردن به توصیه های ولی فقیه ، این سیگنال را از خود متصاعد کرد که برای قدرت طلبی و مطرح شدن و حمایت از حلقه ها و خطوط قرمز خود حتی حاضر به هزینه کردن از ولایت و رهبری هم خواهد بود.

انتخابات سال 84 بود که پدیده ای به نام محمود احمدی نژاد با حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری توانست با حمایت توده های مردمی ،برخی از جناح های سیاسی و سنگ تمام گذاشتن برخی روحانیون صاحب نام و همچنین تحمیل شرایط سیاسی حاکم بر فضای جامعه ، برای 2 دوره متوالی بر کرسی ریاست جمهوری اسلامی ایران تکیه بزند.

اگرچه در دوره اول ریاست جمهوری ایشان ، بجز حرکت در مسیر خدمت و احیای شعائر انقلابی ، حاشیه های زیاد و چشمگیری از ایشان شاهد نبودیم اما عمده اتفاقات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که توانست نام این فرد را بعنوان اعجوبه سیاسی ایران بر سر زبانها بیاندازد ،در دوره دوم ریاست جمهوری اش رقم خورد.

اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، سهمیه بندی بنزین ، طرح مسکن مهر و انرژی هسته ای 'و مهمتر از همه، طرح موضوع هولوکاست و کاغذ پاره تحریم های بین المللی ،توانست نام او را بیش از پیش بر سر زبان ها انداخته و واژه ای بنام احمدی نژاد را در صدر کلید واژه های موجود در فضای مجازی قرار دهد.

سخنرانی های متفاوت او در سازمان ملل ، اتفاقات به وقوع پیوسته در مراسم خاکسپاری هوگو چاوز رییس جمهور فقید ونزوئلا ، انتخاب اسنفدیار رحیم مشایی بعنوان معاون اول و ورود رهبری به این مقوله و مهمتر از همه قهر 11روزه وخودداری از حضور در دفتر ریاست جمهوری، همه و همه اتفاقات هزینه برداری بودند تا دست در دست هم ،از او چهره ای غیر قابل پیش بینی و عمدتا متمرد بسازند.

پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم و قطع دست محمود احمدی نژاد از ساختار قدرت ، دنیای سیاست توانست نفس راحتی کشیده و مدت سه سالی را بدور از نام این مرد و اعوان پر سر و صدایش سپری نمایند در این مدت سپهر سیاسی کشور و فضای آرامش برآمده از سیاست های اصولی دولت یازدهم ، برای سه سال از ترکش حضور پر سر و صدای این پدیده متفاوت سیاسی ایران و جهان و یاران غار او و فراغت از شعارها و حرکات عمدتا پوپولیستی و عوام فریبانه اش به دور ماند.

اما نیمه دوم سال 95 به بهانه نزدیک شدن به بحث های داغ انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری به فصل شکفتن پیله سیاسی محمود و یاران حاشیه سازش مبدل شد ،احمدی نژاد با بهره برداری از فرصت پدیدار شده ،بار دیگر از پیله سه ساله خود خارج و آغاز پر هیاهویی را رقم زد. آغاز خودنمایی سیاسی این مرد با نامه ای به ترامپ رقم خورد که هرگز به دست او نرسید .

حضور پر هیاهو در تجمعات و نشست های متعدد به همراه دوقلوهای سیاسی اش از آینده ای تاریک و مبهم و اما پر ماجرا خبر می دادند

اگرچه توصیه رهبر معظم انقلاب مبنی بر عدم حضور احمدی نژاد در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری وی را در معرض بزرگترین آزمایش در زمینه تمکین به اوامر ولی فقیه قرار داد ، اما او اولین دشت سیاسی خود را در جشن بهار انتخاباتی اش به اتفاق مشایی و بقایی همزمان با کاشت یک نهال در فصل درختکاری به نمایش گذاشت .

با این وجود پیشینه سیاسی و رفتار احمدی نژاد در برهه های مختلف پیش گفته شده ، تحلیلهای سیاسی را در لفافه ای از تردید و ابهام قرارداده و پیش بینی اقدامات مرد غیر قابل پیش بینی این روزهای سیاسی ایران کمی سخت به نظر می رسید . خطور سوالاتی از قبیل آیا احمدی نژاد می آید؟ آیا معرفی بقایی یک تاکتیک خطرناک سیاسی و انتخاباتی توسط جریان انحرافی کشور خواهد بود ؟ آیا احمدی نژاد به توصیه های رهبری گوش داده و می تواند بر قول خود به ایشان وفادار بماند ؟ به اذهان بخشی ازدنبال کنندگان مسایل سیاسی کشور و تحلیلگران این حوزه ،توانست بخشی از اهداف پشت پرده این مرد، یعنی 'مطرح شدن در جامعه ' را به مرز تحقق نزدیک گرداند .

اما این کل ماجرا نبود، امروز احمدی نژاد به اتفاق مشایی و بقایی با حضور در وزارت کشور ،با نمایش یک شوی مضحک انتخاباتی ،پرده ای دیگر از سناریوی از پیش طراحی شده جریان انحرافی را در معرض دید جهانیان قرار دادند .

تاکنون کمتر کسی به لایه های مرموز حضور او و 2 نفر از یارانش پی برده بود ، شعارهای مکرر زنده باد بهار زنده باد ایران ! او بیانگر خواب های مهم احمدی نژاد برای آینده سیاسی کشور است . اما امروز احمدی نژاد در مقابل چشمان متعجب سیاسیون و یاران و همراهان و مریدانش، بار دیگر با یک انتحار سیاسی ، به همه یارانش وکسانی که در طول سالیان اخیر سنگ ولایتمداری او را به سینه زده و از هرگونه بداخلاقی در راستای تخریب و تضعیف دولت فعلی فروگذار نکردند ، در آنی پشت کرده و بار دیگر نمایشی بودن ادعای ولایتمداری خود را با اثبات رسانید .

محمود احمدی نژاد این بار با نزدیک شدن عمدی به میوه ممنوعه ،با علم به خداحافظی همیشگی از بهشت سیاست ،مصمم است با عبور از شاخصه های اخلاقی یک سیاستمدار ،پرده ای دیگر از بدترین های اخلاق اجتماعی وسیاسی خود را در معرض دید همگان قرار دهد.

احمدی نژاد با پشت کردن به توصیه های ولی فقیه ،این سیگنال را از خود متصاعد کرد که برای قدرت طلبی و مطرح شدن و حمایت از حلقه ها وخطوط قرمز خود حتی حاضر به هزینه کردن از ولایت ورهبری هم خواهد بود. احمدی نژاد با این حرکت خود بر تحلیل های صورت گرفته از سخنان منزجر کننده خود در یکی از شهرستانهای خوزستان صحه گذاشت .او دوباره ثابت کرد که برای رسیدن به قدرت حتی به پلهای خراب شده پشت سرخود هم هیچ توجهی ندارد.

به هر ترتیب محمود احمدی نژاد رییس دولت نهم ودهم بصورت غافلگیرانه ای نامزد انتخابات ریاست جهوری دوازدهم شد . بدنبال این ثبت نام باید چند نتیجه را درآینده سیاسی وانتخابات کشور متصور بود .اول اینکه به طور قطع ؛با وجود باقی ماندن او در رقابتهای انتخاباتی ، نه تنها دو قطبی شدن انتخابات، بلکه شکل گیری یک انتخابات سه قطبی را نباید دور از انتظار دانست . دراین صورت روحیه واخلاق منحصر بفرد احمدی نژاد وجریان تحت حمایتش، آینده ای پر از اضطراب والتهاب را در مناظرات انتخاباتی رقم خواهد زد .

نکته دوم -شاید تحلیل نزدیک به حقیقت این باشد که محمود احمدی نژاد با ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری ، بدنبال گرو کشی از دستگاههای نظارتی و شورای نگهبان است . به این معناکه یا باید نظام با تایید صلاحیت بقایی به خواسته احمدی نژاد تمکین نماید یا اینکه با حضور او در صحنه انتخابات ، پنبه شدن تمامی بافته های جریان اصولگرایی درایجاد وحدت و تمرکز بر روی کاندیدای واحد را به نظاره نشسته و دوقطبی شدنی را بزرگان وتصمیم سازان نظام از آن گریزان بودند به دست خود رقم بزنند.

واقعیت این است احمدی نژاد توصیه رهبری را تنها توصیه ای پدرانه قلمداد کرده وبه زعم او این مقوله نمی تواند به دستاویزی برای رد صلاحیت وی منجر شود .طبق قانون هم غیر از مورد فوق، هچگونه دلیل قانونی برای رد صلاحیت ایشان وجود ندارد.

شورای نگهبان ودستگاههای نظارتی دراین صورت دو راه بیشتر پیش رو نخواهندداشت، یا بقایی را تایید صلاحیت کرده وبا کناره گیری احمدی نژاد اولین پرده از سنایوی موهوم این جریان عملیاتی خواهد شد، یا با رد صلاحیت بقایی ،باید هزینه های حضور احمدی نژاد در ادامه رقابتهای انتخاباتی را پرداخت نمایند.

به هرحال باید صبرکرد ودر ادامه راه با روشن شدن چرایی حضور احمدی نژاد در رقابتهای انتخاباتی، لایه های مرموز و پر ابهام این شخصیت پر رمز وراز دنیای سیاست را کشف نمود. اما درپایان باید بسیاری از هواداران و سینه چاکان او به این سوال پاسخ دهند، آیا با وجودپرده افکنی از شخصیت محمود احمدی نژاد ومیزان تقید او به نظام واصل مترقی ولایت فقیه ، حاضر به پذیرش هزینه های تحمیل شده این مرد به نظام خواهند بود یا خیر ؟

 

منبع: ایرنا
آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۲۰۳۸۶ //
ارسال نظر