مذاکرات فردا، بورس را غافلگیر می کند؟
شروع دور هفتم مذاکرات وین از فردا هشتم آذر ماه۱۴۰۰، میتواند نتایج برای بورس تهران در پی داشته باشد که فعالان بازار را غافلگیر کند. بسیاری از بورسیها در انتظار آغاز دور جدید مذاکرات هستند، هرچند پیشبینی میشود رسیدن به نتیجه ملموس، زمانبر خواهد بود اما نباید فراموش کرد بازار واکنشهای سریعی نسبت به اخبار نشان میدهد که هر یک ممکن است روند بورس را دستخوش تغییر کند.
گفته میشود قرار است از فردا، دور هفتم مذاکرات وین، به صورت غیر مستقیم بین آمریکا و ایران در پایتخت اتریش از سرگرفته شود. بورس تهران این بار نیز همانطور که تا به امروز به اخبار برجام واکنشهای مختلف و گاهی هیجانی نشان داده، به انتظار شنیدن اخبار جدید توافقات نشسته است. هرچند ممکن است افت ۲۷هزار واحدی شاخص و سرخی بازار در اولین روز هفته، به نحوی پیشخور کردن نتایج احتمالی مذاکرات باشد، نظرات کارشناسان را در این زمینه جویا شدیم.
تاثیر برجام بر بورس تهران در چه مدت زمانی نشان داده میشود؟
هومن عمیدی، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با اقتصادآنلاین پیرامون تاثیرات برجام بر بورس تهران گفت: رسیدن به جمعبندی و نتایج، از شروع مذاکرات حداقل یک سال الی یک سال و نیم زمان میبرد. اثر این مذاکره اگر منفی باشد که همین الان هم بازار برداشت منفی دارد؛ اگر هم مثبت باشد، اثر آن یک سال دیگر مشخص میشود.
همچنین بهروز شهدایی، کارشناس بازار سرمایه در همین زمینه به اقتصادآنلاین گفت: بحث مذاکرات ابزار دست کسانی شده است که به دنبال ایجاد نوسان در بازار هستند. با توجه به تجربیات گذشته، مذاکرات کار یکی دو روز نیست و ممکن است ماهها طول بکشد اما گاهی به بهانه مذاکرات شاهد رشدها، عرضهها یا جمع کردن سهمها از طرف افراد خاصی در بازار هستیم و بیشتر به ابزار سفتهبازانه تبدیل شده است.
وضعیت بورس تهران درصورت عدم توافق
عمیدی با اشاره به تاثیر مصاحبه گروسی بر ریزش اخیر بازار گفت: بازار در پی مصاحبه آقای گروسی مبتنی براینکه در این جلسه درمورد برنامههای آژانس با ایران، توافق و جمعبندی حاصل نشده است، واکنش منفی نشان داد. درواقع این تصور ایجاد شد که ایران دنبال مذاکره کردن نیست چون با آژانس همکاری نمیکند. به هر حال این توافق کردنها و توافق نکردنها از اهرمهای سیاسی است که برای دادن و گرفتن امتیاز از طرف مقابل استفاده میشود اما بازار ما نسبت به آن واکنش منفی نشان داد و گزارش آژانس را تمام شده تلقی کرد و بازار منفی شد.
وی افزود: از طرف دیگر در دورههای مختلف شاهد اقدامات تاثیرگذار و مخرب دولت بر صنایع از جمله قطعی گاز، برق، آب، تغییر نرخهای مالیات و بهرههای مالکانه و قیمتگذاری دستوری هستیم. نداشتن سیاست وزرات صنایع و دولت در اقتصاد، باعث شده شرکتها شرایط خود را تثبیت شده نبینند و سهامداران با ترس شروع به فروختن میکنند.
وضعیت بورس تهران در صورت توافق
بهروز شهدایی ضمن اشاره به برابری ریال با دلار، به عنوان یکی از دلایل تعریفشده برای رشد بازار سرمایه گفت: در واقع زمانی که پول ملی تضعیف میشود، انتظار داریم بازار صعودی شود. بخش عمده تضعیف پول ملی نیز به خاطر عدم تعامل و ارتباط با دنیاست؛ چرا که نمیتوانیم کالاهای خود را راحت بفروشیم و پول به سرعت به بازار برگردد؛ درنتیجه در بازار تقاضاهای سرکوب شدهای وجود دارد.
شهدایی با فرض انجام شدن توافق، گفت: به علت اینکه تا به امروز، حجم بسیاری از بازار خود را از دست دادهایم، انتظار اینکه به یکباره درها باز شده و بتوانیم کالاهایمان را بفروشیم خیلی بعید است. ما در دوره قبلی هم شاهد شکلگیری درگیری بین ایران و اعضای اوپک برای بازپس گرفتن سهمیه ایران بودیم.
وی افزود: اگر توافقی هم صورت بگیرد، انتظار اینکه تجارت بین الملل ما بتواند به وضعیت چند سال قبل خود برگردد، دور از ذهن است. اما ایجاد تصور بهبود یافتن شرایط، منجر به عرضه دلارهایی میشود که امروز با حجم زیادی در خانهها پنهان شده است. در این صورت، دور از ذهن نیست که شاهد یک ریزش شدید در نرخ ارزها باشیم. همانطور که تجربه آن را بعد از قطعنامه ۵۹۸نیز داشتیم. اما واقعیت این است که پس از مدتی قیمتها دوباره به سطح قبلی خود برمیگردد. این اولین واکنشی است که انتظار داریم در بازار اتفاق بیفتد اما نمیتوانیم به سرعت بازار خود را پس بگیریم.
وی ادامه داد: اگرچه ممکن است به مرور، مزیت پول ضعیف ملی را برای صادرات از دست بدهیم اما از طرفی تامین مواد اولیه بسیاری از صنایع و همچنین زمینه برای صادرات بسیاری از صنایع، با ایجاد توافق، فراهم خواهد شد. گرچه کاهش روانی نرخ ارز نتیجه منفی بر سودآوری ریالی شرکتها دارد اما تضعیف نرخ ارز از محل افزایش حجم فروش شرکتهای ایرانی و بالا رفتن سطح اشتغال در بلند مدت یا میان مدت فاندامنتالی، قابل جبران خواهد بود. چیزی که در عمل دیده میشود این است که درصورت اعلام انجام توافقات، بازار به یکباره پایین آمده و درصورت اعلام عدم انجام توافق به یکبار بالا میرود. این مسائل فقط بحثهای روانی است که منجر به موج سازی میشود و در مواقعی حتی فعالیت تحلیلگرهای باتجربه و زبده را تحت الشعاع قرار میدهد.
بهبود شرایط بازار فارغ از بحث از برجام
عمیدی با اشاره به اینکه در حال حاضر، بیاعتمادی در فضای بازار و کوتاهیهایی که متولی نسبت به وظایف خود داشته، منجر به رسیدن بازار به یک مرحله بیتفاوتی حتی در پارامترهای اصلی تحلیلی خود شده است، گفت: به طور مثال امروز قیمت دلار زیر ۲۹هزار تومان نیامد اما شرکتهای صادرات محور ما مانند پتروشیمیها، فولادیها و سنگ آهنیها منفی بودند. زمانی که نرخ ارز، به عنوان مهمترین پارامتر بازار و بااهمیت برای شرکتها، رشدی بین پنج تا ده درصد داشته و از ۲۶ هزار تومان به ۲۹ هزارتومان رسیده، شاخص کل باید یک میلیون و ۵۰۰را رد میکرد. ما در مرداد ۹۹ با دلار ۲۷- ۲۸ هزار تومانی، شاهد شاخص دو میلیون و ۱۵۰هزار واحد بودیم. الان با اینکه دلار به همان نرخ برگشته اما بازدهی بازار منفی بود. کارشناسهای سازمان بورس نسبت به نرخهای جدید، چه درمورد ارز و چه قیمتهای جهانی، گزارش به روزرسانی شده از شرکتها نمیخواهند. این اشتباه مهمی است که سازمان بورس مرتکب شده و ریسک جدیدی به بازار تحمیل میکند.
این کارشناس تصریح کرد: آن چیزی که میتواند بورس ما را متحول کند و رونق را به بازار سرمایه برگرداند گزارشدهی درست و شفافسازی از سودآوری شرکتهاست که باید خود شرکتها و کارشناسان سازمان بورس از شرکتها درخواست کنند. مگر چند تحلیلگر خبره وجود دارد که بتواند این اختلافات صورتهای مالی را حساب کند و با تحلیل خود به سودآوری شرکت برسد؟ به طور مثال قیمت اورهای که درحال حاضر به ۸۰۰دلار رسیده، در بودجه شرکتی با ۴۵۰دلار و نرخ ارز ۲۳هزار تومان گزارش شده است. حتی دلار نیمایی هم حدود ۲۴ الی ۲۵هزار تومان است.
جمعبندی مختصات برجام در صفحه بورس تهران
طبق گفته کارشناسان، بیشترین تاثیرات نتایج مذاکرات، توسط پارامتر نرخ دلار به بازار منتقل میشود. در این سالها، بررسی روند تغییرات شاخص بورس تهران همبستگی زیادی را با روند قیمتی دلار به ما نشان داده است. به همین علت است که عمده فعالان بازار سرمایه، تاثیر اخبار برجام را بر قیمت دلار بررسی کرده و فعالیت خود در بورس را نیز با آن هماهنگ میکنند. شایان ذکر است علی رغم وجود این همبستگی، بیاعتمادی در بازار به علت سیاستگذاریهای از پیشتعییننشده، متغیر و بعضا اشتباه، همچنان پابرجا مانده و حتی افزایش نرخ دلار نیز نمیتواند مانند گذشته رشد را برای بازار به ارمغان بیاورد.
حال میخواهیم ببینیم جایگاه نتایج برجام در بورس و اقتصاد کشور کجاست؟ با فرض به نتیجه رسیدن مذاکرات و برجام، احتمال ریزش بازار در پی کاهش قیمت دلار وجود دارد. این در حالی است که شرایط تولید و اقتصاد کشور، با رفع تحریمها هموارتر شده و بستری برای رشد حقیقی شرکتها ایجاد میشود. در مقابل، در صورت عدم حصول نتایج مطلوب در مذاکرات، افزایش نرخ دلار و انتظارات تورمی، باعث رشد اسمی در بورس میشود. این در حالی است که شرایط دشوار برای تولییدکنندگان ادامه یافته و بازار سرمایه همچنان با بیاعتمادی مواجه است. با مقایسه و بررسی هر دو حالت درمییابیم گرچه نتایج مذاکرات، میتواند تاثیرات قابل توجهی بر بازار سرمایه و همچنین اقتصاد بگذارد، اما کلید اصلی حل مشکلات در دست سیاستگذاریهای داخلی و بهبود شرایط تولید است. چرا که در حالت اول، یعنی به نتیجه رسیدن مذاکرات، اگرچه با افت موقت بازار رو به رو هستیم اما شرایط جدید تولید و تجارت بین الملل میتواند افت ناشی از ریزش قیمت دلار را جبران کند و چرخههای اقتصاد را پس از مدتها به حرکت درآورد. در حالت دوم نیز، یعنی زمانی که توافقی صورت نگیرد، شاید به ظاهر شاهد رشد بازار سهام باشیم اما این رشد تا زمانی که وضعیت تولید کشور بهبود نیابد و اعتماد به بازار سرمایه برنگردد، نمیتواند عمر طولانی داشته باشد. بنابر این درکنار دنبال کردن اخبار برجام، لازم است سیاستگذاران و مسئولین، اقدامات جدی و تخصصی، در راستای بازگشت شفافیت، ثبات و اعتماد به بازار در پیش گیرند.
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.