باوند: ترامپ به دموکراسی آمریکا ضربه میزند
ترامپ در مناظرات انتخاباتی خود مساله برجام را مطرح کرد و تلاش کرد برجام را به عنوان یک نقطه منفی در روابط بین ایران و آمریکا معرفی کند.
به گزارش فرتاک نیوز، «ایران با آتش بازی میکند، آنها قدر مهربانی اوباما را نمیدانند. من مانند اوباما نیستم». این جملات تازهترین تهدیدی است که دونالد ترامپ نسبت به ایران مطرح کرده است.
این در حالی است که پس از روی کار آمدن ترامپ، ایالات متحده آمریکا روزهای ناآرام و پرحاشیهای را سپری میکند. ترامپ که به تازگی فرمان منع ورود اتباع هفت کشور مسلمان به خاک آمریکا را صادر کرده، از یک طرف با مخالفان داخلی و از سوی دیگر با واکنش سیاسی کشورهای مختلف و بویژه کشورهای اروپایی مواجه شده است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی آخرین مواضع دونالد ترامپ و پیامد سیاستهایش با دکتر داوود هرمیداس باوند تحلیلگر برجسته روابط بینالملل گفتوگو کردیم.
دکتر هرمیداس باوند در گفتوگویی عنوان میکند:«در شرایط کنونی خرد سیاسی بر فضای تصمیمگیری ایالات متحده آمریکا حاکم نیست و به همین دلیل ممکن است اقدامات احساسی و هیجانی هم در این کشور و هم در منطقه خاورمیانه و بهویژه در خلیج فارس اتفاق بیفتد. نکته مهم دیگری که در دولت دونالد ترامپ مشاهده میشود این است که اعضای کابینه وی عمدتا مواضع ضدایرانی دارند و این مساله میتواند در آینده خطرناک باشد». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به تازگی با تهدید ایران عنوان کرده که«ایران با آتش بازی میکند» و «من مانند اوباما نیستم». به نظر شما تهدید ترامپ نسبت به ایران چقدر جدی است و چه پیامدهایی به همراه خواهد داشت؟
ترامپ در مناظرات انتخاباتی خود مساله برجام را مطرح کرد و تلاش کرد برجام را به عنوان یک نقطه منفی در روابط بین ایران و آمریکا معرفی کند. با این وجود پس از اینکه به ریاستجمهوری رسید مواضع وی و همکاران نزدیک وی در کابینه تغییر کرد. دولت جدید آمریکا عنوان کرد که برجام یک تعهد بینالمللی است و نمیتوان به راحتی علیه آن اقدامی انجام داد. مساله مهم در این زمینه این است که ترامپ در شرایطی که متوجه شد نمیتواند علیه برجام اقدام جدی انجام دهد آزمایش موشکی ایران را دستاویز هجمههای جدید خود قرار داده و با عنوان این مساله که آزمایش موشکهای قاره پیمای ایران برخلاف مصوبات شورای امنیت سازمان ملل است، تلاش میکند علیه ایران در عرصه بینالمللی فضاسازی کند. از سوی دیگر ترامپ به تازگی تحریمهای جدیدی را علیه ایران و افراد و شرکتهایی که در زمینه آزمایش موشکی ایران دخالت داشتتند وضع کرده که شرایط را نسبت به گذشته پیچیدهتر کرده است. بدون شک اقدامات اخیر ترامپ در راستای منافع عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه است. با این وجود به نظر میرسد که ترامپ هنوز در حال رصد و بررسی وضعیت ایران در منطقه خاورمیانه و جهان است و حداقل در کوتاهمدت اقدام جدی درباره ایران انجام نخواهد داد.
برخی از صاحب نظران معتقدند که با ظهور ترامپ در ایالات متحده آمریکا احتمال درگیری نظامی اتفاقی نیروهای نظامی آمریکا در خلیج فارس با ایران وجود دارد. آیا شما این خطر را جدی تلقی میکنید؟
ترامپ به دلیل اینکه فاقد دانش تاریخی و سیاسی است تلاش میکند خود را قاطع و فاتح معرفی کند و به مردم آمریکا چنین القا کند که در تصمیمگیریهای خود بسیار قاطع و صریح است. سابقه تاریخی نشان داده که رهبران سیاسی که در ابتدای به قدرت رسیدن خود تلاش میکنند خود را بزرگ و فاتح نشان دهند معمولا به صورت احساسی و نسجیده تصمیم میگیرند و کشور خود را در درازمدت با مشکلات متعددی مواجه میکنند. به نظر میرسد ترامپ در ظاهر یک قدم به جلو بر میدارد اما در نهایت دو قدم به عقب برخواهد داشت. ترامپ در مناظرات انتخاباتی خود بارها به رفتار نظامی ایران در خلیج فارس اشاره کرد. وی حتی به ماجرای بازداشت نظامیان آمریکایی توسط سپاه پاسداران اشاره کرد و با عنوان اینکه سپاه پاسداران نظامیان آمریکا را تحقیر کرده قول داد که دیگر اجازه چنین کارهایی را به ایران ندهد. با این وجود با توجه به سیاستهای جدید ترامپ در منطقه خاورمیانه و همچنین احتمال واکنش نظامی ایران به تحرکات جدید ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش در خلیج فارس، احتمال اینکه اتفاقات غیر منتظره و پیش بینی ناپذیری در منطقه خلیج فارس بین ایران و آمریکا رخ بدهد زیاد است. ترامپ در مرحله اول تلاش میکند در خلیج فارس علیه ایران اقدامات تنبیهی انجام بدهد. این اقدامات تنبیهی در دوران ریاستجمهوری ریگان نیز علیه ایران صورت گرفت. به نظر من ترامپ پا را از این حدود فراتر نخواهد گذاشت و فراتر از اقدامات تنبیهی کاری انجام نخواهد داد. در شرایط کنونی خرد سیاسی بر فضای تصمیمگیری ایالات متحده آمریکا حاکم نیست و به همین دلیل ممکن است اقدامات احساسی و هیجانی هم در این کشور و هم در منطقه خاورمیانه و بهویژه در خلیج فارس اتفاق بیفتد. شاید احساسیترین تصمیم ترامپ در این روزها مربوط به ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور مسلمان باشد که با واکنشهای بینالمللی مواجه شده است. همه مردم جهان به خوبی به این مساله آگاهی دارند که راه جلوگیری از ورود تروریسم به یک کشور این نیست که مهاجران را ممنوع الورود کنند. این در حالی است که طی روزهای گذشته برخی از دادگاههای آمریکا فرمان ترامپ را غیر قانونی اعلام کرده و آن را برخلاف قانون اساسی معرفی کردهاند. نکته مهم دیگری که در دولت دونالدترامپ مشاهده میشود این است که اعضای کابینه وی عمدتا مواضع ضدایرانی دارند و این مساله میتواند در آینده خطرناک باشد. این احتمال وجود دارد که تنشهای اتفاقی در خلیج فارس با کمک برخی مولفههای منطقهای شکل جدیتری به خود بگیرد و ابعاد گستردهتری پیدا کند.
چرا ترامپ و اعضای کابینه وی نسبت به آزمایش موشکی ایران تا به این اندازه حساسیت نشان میدهند؟
دونالد ترامپ در مرحله اول تلاش کرد توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی را دستاویزی برای هجمه علیه ایران قرار دهد. با این وجود هنگامی که وی دید از این طریق نمیتواند ایران را تحت فشار قرار دهد تلاش کرد با بهانه تراشی، آزمایش موشکی را بهانهای برای مقابله با ایران قرار دهد. برخی از اعضای کابینه ترامپ مدعی هستند که آزمایشهای موشکی ایران برخلاف روح برجام است و از سوی دیگر برخی عنوان میکنند که آزمایشهای موشکی ایران برخلاف قطعنامههای سازمان ملل در این زمینه است. ترامپ از ابتدا نیز به دنبال ایجاد تنش و فشارهای جدید بینالمللی به ایران بود. وی به تبعیت از برخی از اعضای حزب جمهوریخواه ایران را حامی تروریسم میخواند و به همین دلیل تلاش میکرد ایران را تحت فشار قرار دهد. به نظر من اگر ایران آزمایش موشکی هم انجام نمیداد وی با یک بهانه دیگری دشمنی خود را با ایران علنی میکرد و تلاش میکرد ایران را به شکلهای مختلف تحت فشار قرار دهد.
آیا مخالفتهای داخلی و تظاهراتی که این روزها علیه ترامپ صورت میگیرد میتواند وی را در آینده کنترل کند و اجازه ندهد وی به سیاستهای تنش زای خود ادامه دهد؟
این مخالفتها تا حدودی میتواند ترامپ را کنترل کند. با این وجود همین تظاهراتها باعث شده که ترامپ در اقدامات خود جدیتر باشد و خود را قاطع و دارای قدرت تصمیمگیری در مسائل بزرگ نشان دهد. در شرایط کنونی برخی از دادگاههای آمریکا قانون منع ورود مهاجران هفت کشور مسلمان به خاک آمریکا را لغو و آن را غیرقانونی اعلام کردهاند. به نظر من در صورتی که ایالتهای دیگر آمریکا نیز این اقدام را تکرار کنند میتوانند ترامپ را بیش از این تحت فشار قرار بدهند که به هر شکلی که دوست داشت تصمیمگیری نکند. اگر این قانون توسط دادگاههای ایالتی لغو شود یک اتفاق مهم در آغاز ریاستجمهوری دونالد ترامپ رخ داده و پس از این فعالان مدنی و مردم آمریکا به این نکته پی میبرند که با فشارهای قانونی و مدنی میتوانند ترامپ را بیش از گذشته کنترل کنند. هرچه ترامپ فکر کند میتواند برنامهها و اهداف خود را به راحتی بیشتر عملیاتی کند امکان کنترل وی کمتر خواهد شد و در مقابل هرچه احساس کند مردم آمریکا و فعالان مدنی به تصمیمات وی واکنش نشان خواهند داد، وی دست به عصاتر حرکت میکند. در شرایط کنونی علاوه برمردم آمریکا مردم بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی نیز علیه اقدامات ترامپ تظاهرات کردهاند که این پیامدها در نهایت میتواند برای دولت دونالد ترامپ گران تمام شود.
اقدامات ترامپ با واکنش منفی رهبران کشورهای اروپایی مواجه شده است. به نظر شما چقدر احتمال دارد که با سیاستهای وی روابط آمریکا و اروپا بههم بخورد؟
ترامپ در نخستین اقدام خود اتحادیه اروپا عنوان کرد که همه هزینههای «ناتو» روی دوش آمریکا افتاده و بقیه قدرتهای اروپایی سهم خود را در این زمینه پرداخت نمیکنند. از سوی دیگر عنوان کرد که ساختارهای ناتو کهنه و فرسوده شده و این مساله را مورد تردید قرار داد. اقدام بعدی ترامپ علیه کشورهای اروپایی به سیاستهای درهای باز آنگلا مرکل برای پناهندگان باز ی شود که مورد انتقاد دونالد ترامپ قرار گرفت. از سوی دیگر ترامپ اقتصاد آلمان را به عنوان یک اقتصاد موفق مورد انتقاد جدی قرار داد. این در حالی است که در بین اغلب کشورهای اروپایی تنها کشوری که از نظر اقتصادی در وضعیت مطلوبی قرار دارد آلمان است. مساله دیگری که در روابط ترامپ و کشورهای اروپایی موثر بود اظهار خشنودی ترامپ از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا بود. هنگامی که انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شد ترامپ ادعا کرد که براساس نظریه«دامینو» بقیه کشورها نیز از اتحادیه اروپا خارج خواهند شد. این در حالی است که در گذشته آمریکا همواره حامی جامعه اقتصادی و اتحادیه کشورهای اروپایی بود. با این وجود ترامپ رویکردی برخلاف روسای جمهور گذشته ایالات متحده آمریکا در پیش گرفت و تلاش کرد خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را یک مساله مثبت جلوه بدهد. همه این اتفاقات باعث شد که رهبران کشورهای اروپایی تلاش کنند تعریفی جدید از ارتباط خود با آمریکا ارائه دهند و در برخی از رویکردهای خود در این زمینه تجدید نظر کنند. کار حتی به جایی رسید که برخی از رهبران اروپایی مانند فرانسوا اولاند و آنگلا مرکل به دنبال تشکیل سیستم دفاعی جدیدی برای اروپا بودند و در این زمینه تلاش میکردند. البته این اتفاق پس از فروپاشی اتحادجماهیر شوروی و از بین رفتن پیمان ورشو نیز در بین کشورهای اروپایی رخ داد. با این وجود چنین ادعایی در این مقطع زمانی در راستای کاهش مناسبات سیاسی و نظامی بین اروپا و آمریکا ارزیابی میشود.
شما چه آیندهای را بین عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ متصور هستید؟آیا ترامپ نیز مانند اوباما با عربستان به صورت کجدار و مریز رفتار میکند یا اینکه این دو کشور به دو متحد استراتژیک خواهند شد؟
عربستان سعودی نسبت به مواضع خصمانه مقامات دولت آمریکا نسبت به ایران اظهار خشنودی کرده است. این در حالی است نطفه بسیاری از گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش در عربستان بسته شده یا اینکه نیروهای عربستانی در تشکیل آن نقش مهمی ایفا کردهاند. در شرایط کنونی دونالد ترامپ نقش عربستان را در پرورش و صدور تروریسم به دیگر کشورهای جهان نادیده گرفته و به دنبال نزدیک کردن آمریکا به عربستان است. به تازگی ترامپ با ولیعهد عربستان به صورت تلفنی گفتوگو کرده است که این گفتوگو در راستای اطمینان خاطر عربستان از اقدامات ترامپ است. به نظر میرسد عربستان سعودی بیش از هر چیز به اطمینان خاطر ترامپ برای ادامه همکاری خود با ایالات متحده آمریکا نیاز دارد. عربستان حتی انتظار داشت که ترامپ خط مشی برخورد سخت و نظامی با ایران را در سوریه در پیش بگیرد که این مساله محقق نشد و سیاستهای ترامپ در مقابل سوریه شکل دیگری به خود گرفته است. البته این مساله باعث نگرانی و ناخرسندی عربستان شد. در واقع عربستان انتظار داشت ترامپ برخورد جدیتری با ایران در سوریه انجام بدهد. با این وجود عربستان از مواضع خصمانه مقامات جدید کاخ سفید علیه ایران خشنود است و از فضاسازی روانی که علیه ایران در عرصه بینالمللی شکل گرفته است رضایت دارد.
جمهوریخواهان همواره مواضع خصمانهتری نسبت به دموکراتها در مقابل ایران داشتهاند. آیا با روی کار آمدن ترامپ به عنوان یک جمهوریخواه منافع ایران بیشتر به خطر افتاده است؟
هر یک از دو کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات، یعنی دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز میشدند بر معادلات خاورمیانه و ایران اثر گذار بود. در شرایط کنونی مهمترین مساله که از اهمیت کلیدی بین ایران و آمریکا برخودار است مساله برجام است. گرچه همچنان روابط میان ایران و آمریکا به سوی عادیسازی پیش نرفته اما به هر روی هر تغییری در مناسبات دو کشور با توجه به شعارهای افراطی و تندروانه نسبت به مسائل منطقه و حتی برنامههای برجام از سوی ترامپ به مصلحت نخواهد بود. در مساله برجام اگر آمریکا برخلاف تعهداتش عمل کند بهطور قطع ناقض تعهدات خواهد بود و به عنوان یک دولت ناقض حقوق بینالملل شناخته میشود و اعتبار سیاسی آن به خطر خواهد افتاد. اگرچه ابزارهای حقوقی در نظام بینالملل در برابر ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت کارساز نیست، اما قطعا به مصلحت این کشور نیست که بخواهد تعهدات خود را نقض کرده و اعتبارش را در نظام بینالملل به خطر بیندازد. از سویی دیگر با توجه به سوابق دونالد ترامپ به عنوان کسی که دارای دیدگاههای سیاسی تند و افراطی بوده و نیزکارنامه سیاسی روشن و سوابق اجرایی در دستگاههای دولتی آمریکا نداشته است، به خوبی میتوان دریافت که این دیدگاههای وی درباره ایران بیشتر حالت شعاری دارد؛ چرا که مساله حائز اهمیت در قانون اساسی ایالات متحده منافع ملی این کشور بوده و به همین علت روسایجمهور و هر مقام ذیربط و مسئول در این کشور باید در همین راستا گام برداشته و سیاستهایش را با آن تطبیق دهد. از سویی گرچه شاهد تغییرات نرمافزاری و سخت افزاری در سیاست خارجی آمریکا نسبت به مسائل خاورمیانه به ویژه سوریه و در منطقه و اوکراین در اروپای شرقی خواهیم بود، اما با این وجود رئیسجمهور آینده آمریکا باید از قانون اساسی این کشور تبعیت کرده و در همان مسیر نیز حرکت کند. منافع ملی ایالات متحده ایجاب میکند به دنبال کشوری باثبات، منابع غنی و استعدادهای سرشار باشد، از این رو نمیتواند از تواناییها، تخصص و منابع ایران غافل بماند؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران در طول مذاکرات هستهای به خوبی ثابت کرده از یک سیاست منطقی و معتدل نسبت به کشورهای منطقه و غرب برخوردار بوده و از دیگر سو غرب و به ویژه واشینگتن در بسیاری از مسائل خاورمیانه به ویژه سوریه و در مبارزه با تروریسم و خروج آن از منطقه با ایران همسویی و اشتراک منافع دارند. اتخاذ یک سیاست سختافرازی به نفع آمریکا نبوده بلکه تنها شرایط را در منطقه و کشورش سختتر خواهد کرد. نباید چندان هم این نوع شعارها را جدی گرفت و نمیتوان گفت که ما در آینده شاهد یک رفتار و سیاست سختافزاری از سوی این کشور نسبت به ایران و خاورمیانه هستیم. گرچه دولت اوباما نسبت به دولتهای دیگر آمریکا سیاست معتدل و نرمی درباره مسائل خاورمیانه و پرونده هستهای ایران در پیش گرفته بود، اما با این وجود نمیتوان از هماکنون گفت که دونالد ترامپ میتواند همهچیز را در خاورمیانه به بدترین شکل ممکن تغییر دهد.
ظهور ترامپ چه پیامدهایی برای دموکراسی آمریکایی به همراه خواهد داشت؟آیا ترامپ دموکراسی آمریکا را فربهتر میکند یا لاغرتر و نحیفتر؟
ترامپ هیچگونه سابقه سیاسی ندارد و موضعگیریهایی که انجام میدهد عوام فریبانه و پوپولیستی است. ترامپ عنوان میکند آمریکا در حال سقوط است و من آمریکا را دوباره به جایگاه خود برمیگردانم. از سوی دیگر ترامپ عنوان میکند در دوران ریاستجمهوری وی آمریکا دیگر دنباله رو اتحادیه اروپا نخواهد بود. وی حتی با موضعگیریهای نامناسب خود مسلمانان و دیگر اقلیتهای مذهبی و قومیتی مانند مکزیکیها را نیز تحریک کرده است. همه این مسائل چشمانداز مناسبی را برای ترامپ مشخص نمیکند و باعث میشود نگرانیهایی در این زمینه وجود داشته باشد. موضعگیریهای ترامپ نشان میدهد که وی یک سیاستمدار ناشی است و به همین دلیل ممکن است جامعه آمریکا را با خطرهای جدیدی مواجه کند. ترامپ بیش از آنکه تلاش کند از هوش سیاسی خود استفاده کند از ثروت هنگفت خود برای اقناع افکار عمومی استفاده میکند. ترامپ به صورت مرتب از تغییر وضع موجود صحبت میکند. این در حالی است که مردم به صورت طبیعی و ذاتی از تغییر وضعیت موجود حتی اگر هیچ دلیلی نیز نداشته باشد استقبال میکنند. با این وجود سخنان ترامپ بیشتر در بین افکار عمومی ایجاد توهم و جهل میکند. سخنان ترامپ به هیچ عنوان پایه علمی و منطقی ندارد و بیشتر مصرف تبلیغاتی دارد. بدون شک ظهور ترامپ ضربات مهمی به دموکراسی آمریکا خواهد زد.