قتل داماد در رستوران جاده فشم
کارگر رستورانی در فشم که در جریان درگیری با یکی دیگر از کارگران وی را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود امروز پای میز محاکمه ایستاد و ادعا کرد به دلیل بیماری اعصاب و روان دست به این جنایت زده است.
روز 9شهریورماه سال 93درگیری 2نفر از کارگران رستورانی در فشم باعث جراحت یکی از آنها شد. ماجرا از این قرار بود که این 2 کارگر بر سر موضوعی پیش پا افتاده با یکدیگر درگیر شده بودند و در این میان یکی از آنها با چاقو ضربهای به پای دیگری زده و وی را مجروح کرده بود. هر چند بعد از این درگیری خونین کارگر مجروح به بیمارستان منتقل شد اما شدت خونریزی وی به حدی بود که ساعتی بعد جان خود را از دست داد.
بهدنبال این حادثه ضارب دستگیر شد و در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد. او گفت: مقتول شوهر خواهرم بود. ما با یکدیگر در رستوران کار میکردیم و مشکلی نداشتیم اما روز حادثه وقتی با یکی دیگر از کارگران مشغول صحبت بودم شوهر خواهرم بیدلیل شروع به دعوا با من کرد.
من هم عصبانی شدم و با چاقویی که از آشپزخانه برداشته بودم ضربهای به پای او زدم. با اینکه من قصد به قتل رساندن او را نداشتم اما چند ساعت بعد فهمیدم که او جان باخته است. متهم در ادامه صحنه جنایت را بازسازی کرد و در نهایت پرونده اتهامیاش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه محاکمه که صبح امروز در شعبه هشتم به ریاست قاضی حسین اصغرزاده و با حضور قاضی حشمتالله توکلی برگزار شد ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرداخت و گفت: متهم در همه مراحل تحقیقات به قتل اعتراف کرده و دوربینهای مداربسته رستوران نیز صحنه درگیری را ثبت کرده است.
همچنین بررسیها نشان میدهد متهم سابقه بیماری اعصاب و روان داشته و مدتها تحتنظر پزشک بوده است. با وجود این از آنجا که همه شواهد و مدارک علیه اوست خواستار صدور حکم شایسته هستم. در ادامه مادر مقتول در جایگاه ایستاد و خواستار قصاص قاتل پسرش شد.
سپس قاضی با تفهیم اتهام قتل عمدی به متهم از وی خواست به دفاع از خودش بپردازد. او گفت: من قتل را قبول دارم اما باور کنید که قصد کشتن شوهر خواهرم را نداشتم. او درباره روز حادثه گفت: آن روز من با پسر داییام در محوطه رستوران نشسته بودیم و صحبت میکردیم تا اینکه مقتول سراغم آمد و گفت چرا اینجایی و کار نمیکنی؟ سر همین موضوع با یکدیگر درگیر شدیم و او با چوب من را مورد ضرب و شتم قرار داد. من هم به آشپزخانه رفتم و یک چاقو برداشتم و با آن ضربهای به پای چپش زدم. من فکرش را هم نمیکردم که این ضربه باعث مرگش شود.
وی ادامه داد: مقتول شوهرخواهرم بود و ما با یکدیگر هیچ خصومت و دشمنی نداشتیم. واقعیت این است که من قرص اعصاب و روان مصرف میکنم و مدتها تحت نظر پزشک بودم. قبلا گاهی وقتها بهدلیل بیماریام شیشههای خانه را میشکستم اما مدتی بود بهتر شده بودم و در رستوران کار میکردم تا اینکه این حادثه اتفاق افتاد.
در ادامه این جلسه قاضی اصغرزاده با توجه به مشکلات متهم ولی دم را به بخشش دعوت کرد و گفت: همانطور که خداوند در قرآن قصاص را حق اولیای دم دانسته، آنها را به گذشت نیز دعوت کرده است. به همین دلیل به بخشش نیز فکر کنید. با وجود این مادر مقتول گفت تنها خواستهاش قصاص است.در چنین شرایطی ختم جلسه اعلام شد و قرار است هیأت قضایی بهزودی رأی خود را صادر کند