خودکشی زن جوان پس از افشای خیانت شوهرش!

زن جوانی  با چشمانی که پر از اشک بود وارد اتاق مشاوره شد او مدام تکرار می کرد  هیچ چیز مانع تصمیم ام نخواهد شد، من می خواهم از این آقا طلاق بگیرم، من هر کاری که یک زن باید انجام دهد را انجام دادم ولی او به من خیانت کرده و متوجه شدم که با زنی که اوضاع اخلاقی خوبی هم ندارد به مدت یکسال است که عقد موقت کرده و حتی برای او خانه هم اجاره کرده است.او حتی ملاحظه 2 دختر خردسالمان که 2 و 7 ساله هستند هم نکرد و حالا می خواهد که من او را ببخشم آخر چطور ممکن است!؟

مرد جوان که پشیمان بودو سعی داشت همسرش را آرام کند شروع به حرف زدن کرد .... از گذشته اش گفت: پدرم وقتی من نوجوان بودم  مادرم را بدوم اینکه طلاق بدهد ، ترک کرده و در شهرستان زندگی می کند بعد از آن من تنها پناه مادر و خواهرم بودم .به علت غصه های زیادی که مادرم می خورد متوجه شدم که به بیماری ام اس دچار شده است و چون همسرم نمی توانست و یا نمی خواست از او مراقبت کند من مجبور بودم شبها و روزهای متمادی در کنار او بمانم و از او مراقبت کنم . در آن روزهای سخت فردی را به عنوان منشی استخدام کرده بودم که به تازگی از همسرش جدا شده بود و دختر 10 ساله اش را خودش نگه می داشت و شاهد روزگار اسفناک من بود. یک روز پیشنهاد کرد که در خانه مادرم به عنوان پرستار کار کند  تا من بتوانم به کارهای کارگاه برسم . من هم که دیگر از پرستاری مادرم خسته شده بودم با کمال میل قبول کردم و ایشان اسباب و اثاثیه اش را به خانه مادرم آورد و با او زندگی کرد و هم او راضی بود و هم من و هم مادرم .

کم کم به خاطر محبت های زیادی که به مادرم می کرد و رضایتی که مادرم از او داشت به او علاقمند شدم و عقد موقت کردیم و چون او نمی خواست دخترش متوجه شود مجبور شدم آپارتمان کوچکی را اجاره کنم . ولی همسرم متوجه شد و به خانه پدرش رفت. البته به او حق می دهم که ناراحت شود ولی با توافقی که با آن خانم کردیم ،هفته پیش از هم جدا شدیم ولی نمی دانم الان وضعیت مادرم چه می شود و همسرم هم اصرار به طلاق دارد و من نمی دانم با شرایطی که مادرم دارد، دختران خردسالم را نگه دارم . من از کارم پشیمان هستم ولی همسرم اصلا وضعیت مرا درک نمی کند . و چند روز پیش دست به خودکشی زد و دختر 7 ساله ام از آن روز به بعد دچار شب ادراری و کابوس شبانه شده است . حالا هم که شکایت کرده و قصد طلاق دارد.

نگاه کارشناسی

پروانه میرزایی کارشناس ارشد روانشناسی

مراجع مردی 35 ساله است اودر کودکی شاهد خیانت های مکرر پدر بوده است. پدر هم به دنبال اختلافاتی که با مادرش دارد تنهادر باغی زندگی می کند و روابط عاطفی خوبی با پسرش ندارد . در سن21 سالگی با دخترفامیل به اصرار پدر ازدواج کرده و پس از سه سال عقد به دلیل اختلافات بین خانواده ها از هم جدا و در 25 سالگی با همسر فعلی  به صورت کاملا سنتی ازدواج کرده است   که حاصل این ازدواج دو دختر 7 و 2 ساله است.

خیانت زیان آورترین عمل در یک ارتباط عاطفی است که نه تنها منجر به آسیب روحی غیر قابل جبران به طرفین می شود, بلکه اعتماد و اطمینان زوجی که مورد خیانت قرار گرفته شده را نیز به شدت دچار تزلزل کرده و باورهای فرد را به طور بنیادی زیر سوال می برد. در هر صورت خیانت همسران یک امر پیچیده و در عین حال دو جانبه محسوب می شود که زوجین در این مورد نقش متقابل دارند و هرگز نباید نقش خودشان را ناچیز قلمداد نمایند. عواملی مانند انواع اختلالات شخصیتی, عدم برخورداری از مهارت های ارتباطی، بی توجهی عاطفی، عدم رضایت جنسی و مشکلات متعدد در روابط بین فردی زمینه ساز اضطراب و خیانت محسوب می شود. در کیس مورد نظر، وی در دوران کودکی شاهد خیانت های مکرر پدر بوده و از پدر به صورت ناخودآگاه الگو گیری کرده ، هر چند که با پدر رابطه عاطفی خوبی ندارد . مادر مراجع با پسرش مثلث سازی کرده که اضطراب و ناراحتی ناشی از تعارضات با همسرش را کاهش دهد . از طرفی مراجع با همسرش دارای مشکلات ارتباطی زیادی هستند و عدم تمایز یافتگی عاطفی در زوجین کاملا مشهود است .

ملاحظات روانشناختی

دلایل زیادی برای برای خیانت زن به همسرش وجود دارد ، عواملی مانند اختلالات شخصیت و مسائل مربوط به دوران کودکی ، فرصت هایی مانند شبکه های اجتماعی در کنار تعارضات حل نشده زوجین و روابط سرد و خشک عاطفی، پرخاشگری فیزیکی مرد،  جملگی احتمال خیانت زنان را افزایش می دهد.

سرخوردگی در ازدواج یکی از عوامل اصلی خیانت کردن به شوهر است .در چنین مواردی حتی ممکن است در ابتدا فرد تلاش زیادی برای حل مشکلات انجام دهد اما وقتی میبیند فایده ای نداردبه خیانت روی می آورد . گاهی دلیل خیانت زنان را باید در کودکی آنها جستجو کرد . بی توجهی و بدرفتاری والدین ، ایجاد شرایط اجبار برای ازدواج در دوران نوجوانی ، توانایی فرد را در حفظ رابطه متعهدانه مختل می کند . اغلب اوقات زن خیانتکار برای همسرش ارزش قائل نیست،فاقد حس همدلی است یا به عواقب خیانت اهمیتی نمی دهد.

افراد با ویژگی های خودشیفتگی یا اختلالات شخصیتی با احتمال بیشتری خیانت می کنند.مبتلایان به این اختلالات علاوه بر خودمحوری ،فاقد حس همدلی هستند از این رو اثرات و عوارض خیانت خود را می دانند اما برایشان اهمیت چندانی ندارد .

علاوه بر این دلایل یکسری نقصها در زندگی مشترک مانند ناراحتی و نارضایتی از رابطه ،فرار از زندگی کسالت آور ،اینترنت و فضای مجازی ، فرصت و شرایط مساعد خیانت هم می توانند علت خیانت زنان باشد.