چگونه کبد چرب و رفلاکس اسید خود را درمان کردم
از شایع ترین باورهای غلط که درباره پزشکان شنیدم این است که ما کاملا سالم هستیم و مریض نمی شویم.
واقعا چرا نشویم؟ ما تمام دانش و اطلاعات مورد نیاز برای سالم بودن را داریم، درست است؟ خب نه آنطور که فکر می کنید.
سبک زندگی یک پزشک روی دور تند است، همیشه در حال رفت و آمد هستیم و با استرس درگیریم.
ما هر روز از مردم مراقبت می کنیم اما معمولا از خود غافلیم و مشکل اساسی با عدم تعادل کاری داریم.
حتی به عنوان یک پزشک در خطر بیماری های قلبی، دیابت و کبد چرب هستیم
چند سال پیش حدودا 90 کیلو بودم و سطح کلسترولم از تعادل خارج شده بود.
آنزیم های کبدم بالاتر از حد نرمال بودند و پزشکم گفته بود دچار کبد چرب هستم.
کبد چرب شرایطی است که در آن چربی می تواند روی کبد بنشیند و باعث ایجاد تحریک شود.
در برخی افراد این حالت می تواند باعث بروز هپاتیت و در نهایت منجر به آسیب جدی به کبد شود.
من ترسیده بودم، نمی دانستم چکار کنم.
به آن اندازه ای که باید سالم نبودم و نمی خواستم دچار دیابت نوع 2 یا حملات قلبی شوم چون در خطر هر دوی آنها بودم.
در همین زمان بود که با دکتر اندرو ویل و پزشکی انتگرالش که در دانشگاه آریزونا روی آن کار می کرد آشنا شدم.
به عنوان یک پزشک آموزش دیده بودم که محافظه کار باشم و کمی به این سبک از پزشکی شک داشتم.
با این حال همسرم مرا به انجام این کار تشویق کرد و تصمیم گرفتم درباره تغییر سبک زندگی این روش مطالعه کنم.
ببینم چگونه می توانم با کمک آن دوباره به مسیر سلامت بازگردم.
این روش جدید را شروع کردم – و هرگز به عقب بازنگشتم
وقتی تحقیق درباره پزشکی انتگرال را شروع کردم از وجود تعداد زیادی شواهد اثبات شده و مقالاتی که آن را حمایت می کردند تعجب کردم.
می خواستم بیشتر یاد بگیرم، بنابراین خود را به دکتر ویل معرفی کردم.
دو سال در دانشگاه آریزونا در کنارش به آموختن پرداختم.
نمی دانستم بعد از بیرون آمدن از آنجا چه خواهم شد.
اما حسی داشتم که به من می گفت باید این کار را بکنم.
در چند ماه ابتدایی درباره تای چی، یوگا، حضور ذهن، مدیتیشن، تغذیه، ورزش، سموم و تعداد زیادی چیزهای دیگر طوری آموختم که قبلا نیاموخته بودم.
همچنین درباره مکمل های مواد مغذی و درمان های طبیعی برای مشکلات شایعی چون سوزش سر دل آموختم.
اینطور که معلوم شد من مجبور نبودم برای مشکل سوزش سر دلم هر روز یک آنتی اسید بخورم.
با دیدن این بهبودی های شخصی در سلامت بسیار با انگیزه شده بودم و شروع به انجام تحقیقات خارج از تمریناتی که داشتم کردم.
زندگیم را دوباره ساختم
شواهد مربوط به اثبات این نوع تغییر در سبک زندگی بسیار متقاعد کننده بود.
بنابراین شروع به ایجاد تغییراتی در زندگی خودم کردم.
من و خانواده در کنار هم این تغییر را ایجاد کردیم و بهترین غذاهایی که به سلامتمان کمک می کرد می خریدیم.
همین کار را با یخچال و فریزر نیز کردیم. از نوشیدنی های شیرین شده خلاص شدیم و تقریبا دیگر هیچ غذای فرآوری شده ای نمی خوردیم.
روی غذاهای کامل و ارگانیک تمرکز داشتیم.
دریافت فیبر خود را افزایش دادم و روی منابع سالم چربی تمرکز کردم.
با گذشت اولین سه هفته توانستم 5 کیلو وزن کم کنم.
هر روز مدیتیشن انجام می دادم و در کنارش سعی می کردم همیشه به جنبه های مثبت زندگی فکر کنم.
همچنین خانواده ما همیشه حواسشان بود تا از سموم پرهیز کنند.
ما سمومی که در معرضشان بودیم را شناسایی کردیم و در نتیجه تغییراتی ایجاد کردیم.
برای خودم روتینی برنامه ریزی کردم تا بیشتر فعال بمانم و مدت زمان بیشتری را خارج از خانه سپری می کردم.
تمام این تغییرات به من کمک کرد تا هنگام شب راحت تر بخوابم.
وقتی خوب می خوابیدم اشتهایم به خوردن کربوهیدرات ها پایین می آمد.
و این یعنی در وعده صبحانه خبری از غذای ناسالم و قندی نبود.
بعد از سه ماه توانستم 20 کیلو کم کنم و سلامتم را بهبود بدهم
قبل از اینکه متوجه شوم سه ماه از کاری که شروع کرده بودم گذشته بود.
همچنین دیگر باید لباس های جدید می خریدم چون تمام لباس های قدیمی ام دیگر گشاد شده بودند – 20 کیلو وزن کم کرده بودم!
نمی توانستم باورش کنم. به علاوه بیش از گذشته انرژی داشتم و ذهنم آزادتر شده بود.
دیگر به مصرف آنتی اسید احتیاج نداشتم و سطح کلسترولم پایین آمده و بود در پی آن آنزیم های کبد نیز متعادل شده بودند.
من مشکلات مزمن خود را به صورت طبیعی رفع کرده بودم و احساسم بهتر از همیشه بود.
بدن ما یک معجزه فوق العاده است اگر موادی که نیاز دارد را به آن بدهیم.
در مقابل از ما مراقبت می کند و کاری را انجام می دهد که برای آن ساخته شده است
برای ورود به کانال تلگرام فرتاک نیوز کلیک کنید.