اشکهای سوزناک پدر و مادر آتنا در غم فراق فرزند + فیلم
سرنوشت غم انگیز آتنا اصلانی دل مردم سرزمین پارس را سوزاند.
قتل آتنا اصلانی دختربچه هفت ساله پارس آبادی به دست یک مرد شیطان صفت روح تمام مردم ایران را جریحه دار کرده است.
خانواده آتنا به همراه تمامی مردم پارس آباد خواستار اشد مجازات برای قاتل دخترشان هستند.
گفتنی است؛ 29 خرداد ماه مصادف با 24 ماه مبارک رمضان بعد از افطاری، خبری در تلگرام مبنی بر گمشدن دختر بچه 7 ساله بنام آتنا اصلانی در شهرستان پارس آباد منتشر شد.
پدر آتنا سالها بود که در خیابان پزشکان پارس آباد دستفروشی میکرد و پوشاک میفروخت. در این میان دختربچه 7 سالهاش که به گفته اطرافیانش دختری باهوش وخوشزبان بود، گاهی همراه پدر میشد تا به او کمک کند. روز حادثه هم آتنا کنار بساط پدرش بود . آن روز وقتی پدر مشغول گفتگو با مشتری بود، آنجا را ترک کرد و دیگر هرگز بازنگشت.
سیدعبدالله طباطبایی، دادستان شهرستان پارسآباد میگوید: آتنا زمانهایی که کنار بساط پدرش بود، برای استفاده از دستشویی یا خوردن آب به مغازه رنگرزی که در نزدیکی بساط پدرش بود، میرفت. صاحب مغازه مردی 40 ساله بود که آتنا و پدرش را از مدتها قبل میشناخت. آن روز هم بیآنکه پدرش متوجه شود، آتنا راهی مغازه مرد 40ساله شد غافل از اینکه او نقشه شومی برایش کشیده بود.
ساعتی از رفتن آتنا میگذشت و پدرش که آن روز سرش شلوغ بود، به تصور اینکه او به خانه برگشته است، به کارش ادامه داد. از سوی دیگر مادر آتنا تصور میکرد که دخترش نزد پدرش است و همین باعث شد که تا چند ساعت بعد کسی متوجه ناپدید شدن دختربچه نشود. عصر آن روز وقتی مرد دستفروش بساطش را جمع کرد و راهی خانه شد، معلوم شد که آتنا گم شده و کسی از او خبر ندارد.
دادستان پارسآباد میگوید: متأسفانه خانواده دختربچه دیر متوجه گم شدن او شدند.آنها بعد از جستوجوی بسیار، وقتی ردی از او پیدا نکردند ماجرا را به کلانتری گزارش کردند. روز بعد، حدود ساعت 11بود که این پرونده به دادستانی آمد و ما در جریان آن قرار گرفتیم و از همان زمان تحقیقات گسترده برای پیدا کردن دختربچه گمشده شروع شد.
با توجه به اینکه چند روز قبل از این ماجرا ، حادثه تروریستی در مجلس شورای اسلامی توسط داعش رخ داده بود ، شایعه دزدیده شدن این دختر توسط گروه تروریستی داعش داغ تر شد.
روز دوم شایعه بدهکار بودن پدر آتنا به یک فروشنده اهل بانه در فضای مجازی پیچید و گفتند گم شدن این دختر به نوعی تسویه حساب شخصی است.
روز سوم که سگ های جسد یاب هلال احمر در جستجوی جسد احتمالی بودند ، خبر از خودکشی جوان معتادی بنام «جهان» که 3 ماه پیش هم در خانه پدر آتنا مستاجر بوده در شهر پیچید و گفته شد که این معتاد، خبری از این ماجرا داشته و بخاطر این موضوع خودش را حلق آویز کرده است. اما مسئولان پس از تحقیقات لازم اعلام کردند خودکشی آن جوان هیچ ارتباطی با ماجرای گم شدن آتنا کوچولو ندارد.
در همان شب خیابان های شهر پارس آباد ، یکی از پرجمعیت ترین شبهایش را تجربه کرد، زیرا در فضای مجازی منتشر شده بود که آتنا اصلانی در روستای ایران آباد از توابع بخش مرکز پارس آباد پیدا شده است و مامورین انتظامی در حال تحویل آن به خانواده ایشان می باشند و همه اهالی شهر از خانه خارج شده و به چهارراه امام کوچه مسجد جامع (خانه پدر آتنا) آمده و برای دیدن آتنا تجمع کردند که این خبر هم دروغ از آب در آمد و منتشر کنندگان این شایعه توسط دادستان روانه زندان شدند.
هیچکس نمیدانست چه اتفاقی برای دختربچه روی داده و او کجاست اما با گذشت زمان، وقتی هیچ ردی از وی بهدست نیامد، فرضیه اینکه او قربانی سرقت شده باشد، قوت گرفت؛ چرا که آتنا آن روز 6 النگو، انگشتر و گوشواره همراه خود داشت و احتمال میرفت که قربانی دزدان طلا شده باشد. درحالیکه خبر گم شدن دختربچه در شهر پیچیده و همه را نگران کرده بود، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند. در محلی که پدر آتنا دستفروشی میکرد، چند مغازه و بانک وجود داشت که مجهز به دوربینهای مداربسته بودند. مأموران به بازبینی فیلمهای ضبط شده توسط این دوربینها پرداختند.
دوربین یکی از مغازهها لحظهای که آتنا قدمزنان در پیادهرو میرفت و از بساط پدرش دور میشد را ضبط کرده بود. اما دوربین بانکی که در همان مسیر و چندین متر آن طرفتر بود تصویری از دختر بچه ضبط نکرده بود. این یعنی دختربچه پیش از اینکه به دوربین دوم برسد، مسیرش را تغییر داده بود. از سوی دیگر بررسیها نشان میداد در این مسیر به خاطر جوی آبی که وجود داشت و همچنین حضور چندین دستفروش کنار پیادهرو، امکان اینکه دختربچه از پیادهرو به آنسوی خیابان رفته باشد، وجود نداشت. پس بیشک او پس از عبور از مقابل دوربین اول و رسیدن به دوربین دوم، ناپدید شده بود.
اعتراف قاتل آتنا به قتل
مأموران وقتی متوجه شدند که در این مسیر، مغازه رنگرزی مرد 40 سالهای به نام «اسماعیل جعفرزاده» وجود دارد که آتنا گاهی اوقات برای خوردن آب به آنجا میرفت، حدس زدند که وی روز حادثه نیز به این مغازه رفته و پس از آن ناپدید شده است. به این ترتیب مرد رنگرز به عنوان نخستین مظنون پرونده تحت بازجویی قرار گرفت. اما مدعی شد که آن روز دختربچه را ندیده و او اصلا به مغازهاش نیامده است.
ماموران در ادامه بررسی ها متوجه شدند فایل های مربوط به روز گم شدن آتنا در دوربین های مدار بسته مغازه جعفرزاده ، پاک شده اند. ولی با این وجود باز هم او حاضر به اعتراف نبود.
مرد رنگرز مدعی بود که از سرنوشت آتنا بیخبر است. حال آنکه بررسیهای پلیسی نشان میداد که او 5سابقه کیفری ازجمله کودکربایی، تجاوز بهعنف و اعمال منافی عفت داشته است. 5روز از ناپدیدشدن دختربچه خردسال گذشته بود که بازپرس پرونده دستور بازداشت مرد رنگرز را صادر کرد و او برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شد.
طباطبایی، دادستان پارسآباد میگوید: متهم در همه مراحل بازجویی اظهار بیگناهی میکرد و مدعی بود که نمیداند چه اتفاقی برای آتنا رخ داده، با این حال بررسیهای گسترده و شبانهروزی و بازبینی حدود 60ساعت فیلم دوربینهای مداربسته جای شکی باقی نگذاشته بود که آتنا در مقابل مغازه او ناپدید شده و وی حقیقت را انکار میکرد. این مرد حتی برای تحقیقات تخصصی در اختیار پلیس آگاهی مرکز استان قرار گرفت اما با این حال مدعی بود که بیگناه است.
او ادامه میدهد: در این مدت 2بار دستور بازرسی مغازه و محل زندگی مظنون پرونده صادر شد. مأموران با حکم قضایی راهی آنجا شدند و همه جا را با دقت گشتند اما هیچ سرنخی بهدست نیامد. پرونده تبدیل به پروندهای پیچیده شده بود تا اینکه در ادامه تحقیقات به سرنخ مهمی رسیدیم.
روز 19 تیر ماه درست 22 روز پس از ماجرای گم شدن آتنا کوچولو، خانم و برادر جعفرزاده در ورود به محل پارگینک خودروی مظنون ، متوجه بوی گندیده ای می شوند که محیط را فرا گرفته است.
آنها سریعا محل را ترک کرده و به گفته یکی از همسایگان، برادر مظنون که در طبقه اول خانه جعفرزاده مستاجر بوده است، سریعا خانه را تخلیه کرده و به محل دیگری نقل مکان می کند و موضوع به پلیس اطلاع داده می شود.
پلیس متوجه می شود مرد رنگرز در ساختمانی که زندگی میکند پارکینگ ندارد و خودروی خود را جای دیگری پارک میکند. در یک کوچه فرعی در نزدیکی محل زندگی او ساختمانی بود که در طبقه اول آن مغازهای وجود داشت که تبدیل به پارکینگ شده بود. صاحب ساختمان این پارکینگ را در اختیار مرد رنگرز قرار داده بود تا خودرواش را آنجا پارک کند.
عصر دوشنبه 19تیرماه، تیمهای تحقیق وارد پارکینگی شدند که احتمال میرفت سرنخهایی از دختربچه گمشده در آنجا پیدا شود. آنها در داخل پارکینگ با یک بشکه پلاستیکی روبهرو شدند که در گوشهای قرار داشت. وقتی در بشکه باز شد، داخل آن پر از خاک بود. اما زمانی که مأموران خاک را کنار زدند به یک کیسه پلاستیکی رسیدند.
داخل کیسه یک گونی بود که وقتی در آن را باز کردند به یک ساک پارچهای رسیدند. پس از باز شدن زیپ ساک بود که جسد بیجان دختربچه گمشده در داخل آن پیدا شد. بررسیها نشان میدادکه مدتها از مرگ او میگذرد و او در همان زمانی که ناپدید شده بود، به قتل رسیده است.
با پیدا شدن جسد آتنا کوچولو و انتقال آن به پزشکی قانونی، بازجویی از مرد رنگرز ادامه یافت. او این بار ادعای تازهای مطرح کرد و گفت که خبر نداشته داخل بشکه پلاستیکی جسد دختربچه وجود داشته است. دادستان پارسآباد میگوید: از آنجا که متهم موادمخدر مصرف میکند ادعا کرد که چند روز پیش قاچاقچیان موادمخدر بشکه پلاستیکی را به داخل پارکینگ آورده و به او گفتهاند که داخل آن موادمخدر است و او خبر نداشته که به جای مواد، داخل بشکه جسد دختربچه گمشده است.
هر چند مرد جنایتکار سعی داشت هر طوری شده خودش را بیگناه جلوه دهد، اما در نهایت بازجوییها و تحقیقات کارآگاهان به نتیجه رسید و این مرد به قتل آتنا اعتراف کرد.
او گفت: دو، سه روزی بود که با دیدن آتنا و طلاهایش وسوسه شده بودم. روز حادثه به مغازهام آمد که آب بخورد و چون کسی آنجا نبود، به طرفش رفتم.
خواستم نقشهام را اجرا کنم اما او شروع کرد به فریاد زدن. برای همین دستم را روی دهانش گذاشتم و وقتی بهخودم آمدم که دیگر نفس نمیکشید. ترسیده بودم و جسدش را داخل ساکی گذاشتم و آن را به پارکینگ بردم و در بشکه پلاستیکی مخفی کردم تا سر فرصت در محلی خلوت رها کنم اما چند روز بعد بهعنوان مظنون دستگیر شدم و رازم فاش شد.
به گفته دادستان پارسآباد، پس از اعترافات مرد جنایتکار، طلاهای دختربچه که متهم آنها را در مغازهاش جاسازی کرده بود، کشف شد. به این ترتیب شعبهویژهای برای رسیدگی به این پرونده درنظر گرفته شد و هماکنون منتظر نتیجه پزشکی قانونی هستیم و قرار است این پرونده بهطور ویژه و خارج از نوبت رسیدگی شود و متهم به مجازات قانونی خود برسد.