در دل زمستانی سرد و تابستانی داغ، دخترکی به نام مهرناز با صبوری و مهربانی، از پس آزمونهای سخت زنبابای حسودش برآمد و…
در روزگاری دور، سه پیلهور که اموالشان را از دست داده بودند، با امید به آیندهای روشن راهی شهری غریب شدند. اما وقتی…
آیا کمک به دیگران همیشه نتیجه مثبتی دارد؟ خر در این داستان تصمیم گرفت به گاو کمک کند، اما نتیجه این کار چیزی نبود که…
حکایت روباهی که با زبانش شکار میکرد، نه با دندانهایش! او این بار چگونه یک میمون را به دام انداخت و به هدف خود رسید؟…
نجات یک گوزن، زندگی هیزمشکن را برای همیشه تغییر داد.
گاهی آنچه بدشانسی میپنداریم، در واقع نعمتی پنهان است. پیرمرد روستایی با نگرش عمیق خود، به ما میآموزد که نباید زود…
ادیهنشین ثروتمند هرچه داشت، برای خرید اسب داد، اما موفق نشد. پس حیلهای به کار برد
وقتی دو مرد بر سر یک پوست گوسفند اختلاف پیدا کردند، هیچکس تصور نمیکرد که قاضی با یک حرکت ساده، راز پنهان در آن را…
یک شیر گرسنه، یک دزد شمشیر به دست، و یک میمون فضول، داستانی که ترکیبی از ترس، غرور و تصمیمهای اشتباه است. این حکایت،…
حکایت مورچه و زنبور، داستانی شیرین اما پندآموز که دیدگاه شما را به زندگی تغییر میدهد!