قتل خانوادگی در تهران؛ مرد جوان به دست پدر و برادرانش کشته شد

"در یک حادثه دلخراش و بی‌سابقه، مرد جوانی به دست پدر و دو برادر خود در خانه‌شان واقع در خیابان هاشمی تهران به قتل رسید. این جنایت هولناک که در تاریخ 6 اردیبهشت ماه 1392 رخ داد، به سرعت به یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های قضایی کشور تبدیل شد. انگیزه اصلی این قتل، اعتیاد شدید قربانی و اختلافات خانوادگی عنوان شده است. جسد این مرد پس از قتل در محل بازیافت زباله‌های شورآباد قم رها شد که نشان از برنامه‌ریزی دقیق قاتلان برای پنهان کردن جرم داشت."

در دادگاه چه گذشت؟

در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی امین مقدم‌زهرا و با حضور دو قاضی مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.

وی گفت: «اصغر» 28 ساله متهم است 6 اردیبهشت‌ماه سال 92 با همدستی برادر 26 ساله‌اش «امیر» و پدر 61 ساله‌اش «جهان‌بین» برادر معتادش به نام «اکبر» را در خانه‌شان در خیابان هاشمی تهران کشت و جنازه آن را در محل بازیافت زباله‌ها در شورآباد قم رها کرد. اکنون با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده برای متهمان اشد مجازات می‌خواهم.

تقاضای قصاص دختر مقتول برای پدر بزرگ و عموهایش

سپس دختر 14 ساله قربانی که شاهد جنایت بود، در جایگاه ویژه ایستاد و برای پدربزرگ و عموهایش حکم قصاص خواست. این دختر گفت: پدرم تحت‌تأثیر مصرف شیشه بود، اما یکباره پدربزرگ و عموهایم به او حمله کردند و او را بی‌رحمانه کتک زدند تا اینکه پدرم بیهوش شد.

اعتراف تلخ اصغر به قتل برادر

سپس اصغر پشت تریبون دفاع ایستاد و قتل برادرش را گردن گرفت. این مرد گفت: اکبر 10 سال بود که به دام اعتیاد افتاده بود. ما تلاش زیادی کردیم تا او را ترک دهیم، اما موفق نشدیم. دختر برادرم که حالا برای ما تقاضای قصاص کرده در آغوش ما بزرگ شده و ما برایش پدری کرده‌ایم. باور کنید ما قصد کشتن برادرم را نداشتیم.

وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن روز برادرم بار دیگر تحت‌تأثیر مصرف شیشه دچار توهم شده بود. او می‌گفت ما جن هستیم و قصد داریم به او آسیب بزنیم. برادرم به روی ما چاقو کشید و من هم برای آرام کردن او دست و پایش را با طناب بستم. برادرم تقلا می‌کرد که گردنش را با دست گرفتم، اما یکباره صورت برادرم کبود شد. من ترسیدم و او را رها کردم، اما کار از کار گذشته بود. باور کنید در این ماجرا پدر و برادرم هیچ نقشی نداشتند. من فقط با کمک آنها جنازه را به شورآباد بردم و آنجا رها کردم.

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: باور کنید من هرگز قصد کشتن برادرم را نداشتم و راضی به مرگ او نبودم.

سپس جهان‌بین و امیر که با قرار وثیقه آزاد هستند یک به یک در جایگاه ویژه ایستادند و منکر شرکت در قتل شدند.

بنابر این گزارش، در پایان این جلسه هیأت قضایی وارد شور شد تا رأی صادر کند.