سلامت روان خانوادههای دارای فرزند معلول؛ اولویتی که فراموش شد
نائب رئیس انجمن روانشناسی ایران گفت: داشتن فرزند سالم آرزوی هر پدر و مادر است، اما گاهی فرزند با یک معلولیت خاص به دنیا میآید و مادر خود را مقصر معلولیت فرزندش دانسته و احساس گناه میکند.

حمید یعقوبی دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد، نایب رئیس انجمن روانشناسی ایران و نایب رئیس انجمن روان درمانی ایران در رابطه با سلامت روان کسانی که دچار معلولیت هستند و تأثیر این معلولیت روی روان این افراد و والدین آنان توضیح داد و گفت: طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت سلامت روان یکی از ارکان اساسی در ایفای موفق نقش مادری است. مطالعات جهانی نشان میدهد که حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از زنان پس از زایمان دچار افسردگی پس از زایمان میشوند که میتواند بر کیفیت ارتباط مادر و کودک تأثیر منفی بگذارد.
وی ادامه داد: مادران با سلامت روانی بالا، توانایی بیشتری در ایجاد محیطی امن، پرمحبت و پایدار برای رشد و تربیت فرزندان خود دارند. طبق نتایج برخی پژوهشها در ایران، مشکلاتی مانند اضطراب و افسردگی در میان مادران دارای کودکان خردسال نسبتاً شایع است، بهویژه در شرایطی که حمایت اجتماعی یا آموزشی کافی دریافت نمیکنند. کودکانی که در کنار مادری آرام و با ثبات روانی رشد میکنند، بهمراتب کمتر دچار مشکلات عاطفی یا رفتاری میشوند.
سلامت روان مادر تأثیر مستقیم در روابط خانوادگی دارد
یعقوبی اذعان کرد: سلامت روان مادر تأثیر مستقیمی بر روابط خانوادگی و کیفیت زندگی مشترک دارد. پژوهشهای داخلی نشان داده که آموزشهای روانشناختی و حمایتهای گروهی میتواند بهطور چشمگیری در کاهش اضطراب، افسردگی و پرخاشگری در مادران مؤثر باشد.
وی با توجه به اینکه کودکانی که مادرانشان از حمایت روانی کافی برخوردار بودند، در آزمونهای اجتماعی و شناختی عملکرد بهتری نشان دادند، تاکید کرد: سلامت روان مادر نهتنها یک ضرورت فردی، بلکه یک اولویت اجتماعی و فرهنگی است که مستقیماً به کیفیت تربیت نسل آینده مرتبط است؛ بنابراین توجه جدی به سلامت روان مادران باید در کانون برنامهریزیهای اجتماعی و سیاستهای سلامت قرار گیرد.
واکنش والدین زمانی که میفهمند فرزندشان معلولیت دارد
نایب رئیس انجمن روانشناسی ایران با توجه به اینکه داشتن فرزند سالم یکی از مهمترین آرزوهای هر پدر و مادری است، اظهار داشت: گاهی ممکن است خدای ناکرده فرزند با یک معلولیت خاص به دنیا بیآید؛ در چنین شرایطی بسته به نوع معلولیت، واکنشهای والدین متفاوت است.
وی افزود: والدین زمانی که با این وضعیت مواجه میشوند واکنشهایی چون شوک و انکار اولیه که اغلب پذیرش اینکه کودک ممکن است هرگز عملکرد شناختی عادی نداشته باشد، بسیار سخت است، احساس گناه که برخی مادران خود را مقصر معلولیت فرزندشان میدانند، نگرانی دائمی از آینده کودک در مورد تحصیل، استقلال، ازدواج و مراقبت در صورت فوت والدین، افسردگی و اضطراب مزمن که به دلیل بار مراقبتی بالا و احساس طرد اجتماعی و همچنین احساس خستگی روانی از تعامل روزانه با کودک مخصوصاً در موارد شدید مثل اوتیسم یا عقبماندگی ذهنی عمیق از خود نشان میدهند.
حمایت از مادرانی که فرزندان معلول دارند
یعقوبی در ادامه گفت: مادرانی که دارای فرزند معلول یا مبتلا به بیماری خاص هستند، فشار روانی، عاطفی، مالی و اجتماعی زیادی را تحمل میکنند. برای کمک به آنها باید رویکردی چندبعدی، انسانی و پیوسته داشت.
وی افزود: برای اینکه بتوان از نظر عاطفی و روان شناختی مادر را حمایت کرد، ابتدا مادر باید مشاوره به صورت فردی یا گروهی شود، مشاوره میتواند به پذیرش شرایط، کاهش احساس گناه یا خشم، و تقویت تابآوری مادر کمک کند، مادر به حمایت گروهی به خصوص گروه همسان احتیاج دارد و مشارکت در گروههایی از مادران با تجربیات مشابه، برای اشتراک احساسات و تجربیات به سلامت روان مادر کمک میکند و همچنین آموزش تکنیکهای مدیریت استرس مانند تنفس عمیق، ذهنآگاهی (mindfulness) و نوشتار درمانی نیز میتواند به نوعی از سلامت روان مادر حمایت کند.
حمایت اجتماعی فرهنگی
دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد اذعان کرد: یکی دیگر از حمایتهایی که میتوان از مادران دارای فرزند معلول کرد حمایت اجتماعی و فرهنگی است. بنابر این آموزش به پدر، خواهر و برادر برای مشارکت در مراقبت و کاهش بار روانی مادر، آگاهسازی اجتماعی درباره حقوق کودکان خاص و نیازهای خانوادههایشان و برگزاری مناسبتها یا کارگاههای اجتماعی برای کاهش انزوا یک امر حمایتی و الزامی است.
حمایت مالی و حقوقی
یعقوبی مطرح کرد: نهادهای حمایتی مانند سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی (ره) و انجمنهای خیریه میتوانند با اعطای کمکهزینهها یا مستمریهای ویژه، خانوادههای دارای فرزند با نیازهای خاص را یاری کنند. همچنین آگاهیرسانی درباره حقوق قانونی این خانوادهها، از جمله حق استفاده از مرخصیهای ویژه، بهرهمندی از بیمههای حمایتی و دسترسی به خدمات توانبخشی رایگان، اهمیت ویژهای دارد. در این راستا، حمایت از اشتغال مادران در قالب مشاغل خانگی و برگزاری دورههای آموزش فنی و کارآفرینی نیز میتواند به توانمندسازی اقتصادی خانوادهها کمک کند.
آموزش و توانمندسازی مادران
نایب رئیس انجمن روان درمانی ایران تصریح کرد: ارائه آموزشهای تخصصی درباره وضعیت پزشکی و روانی کودک، شناخت علائم هشدار، اقدامات اورژانسی و معرفی منابع کمکرسانی از جمله ضروریات این حوزه است. تقویت مهارتهای فرزندپروری متناسب با شرایط کودکان خاص و افزایش اعتماد به نفس مادران در نقش حمایتیشان از دیگر محورهای این برنامهها محسوب میشود.
وی ادامه داد: همچنین ایجاد پیوند با منابع تخصصی مانند روانپزشکان کودک، روانشناسان، کار درمانگران، گفتار درمانگران و مددکاران اجتماعی، نقش مهمی در ارتقا کیفیت خدمات حمایتی خواهد داشت. بهرهگیری از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد (NGOها) و انجمنهای تخصصی نیز در این زمینه مورد تأکید قرار دارد.
نقش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
نایب رئیس انجمن روانشناسی ایران اظهار داشت: وزارت بهداشت به عنوان متولی سلامت روان و جسم جامعه، میتواند نقش مؤثری در حمایت از این خانوادهها ایفا کند. اگرچه اطلاعات دقیقی از برنامههای جاری این وزارتخانه در دست نیست، اما برخی پیشنهادات عملیاتی اعم از خدمات سلامت روان محور که با ایجاد واحدهای تخصصی مشاوره روانی در بیمارستانها و مراکز درمانی ویژه کودکان با حضور روانشناس، روانپزشک و مددکار اجتماعی؛ ارائه جلسات رایگان مشاوره به مادران پس از تشخیص بیماری یا معلولیت کودک؛ و اجرای برنامههای غربالگری سلامت روان مادران با ابزارهایی نظیر پرسشنامههای DASS یا GHQ.
یعقوبی افزود: آموزش و توانمندسازی مادران که با برگزاری کارگاههای حضوری و آنلاین رایگان درباره خود مراقبتی، تابآوری روانی، مدیریت استرس و برقراری ارتباط مؤثر با کودک خاص؛ همچنین تولید پکیجهای آموزشی در قالب جزوه، فیلم یا اپلیکیشن متناسب با سطح سواد عمومی و فرهنگ ایرانی در این راستا ارائه شده است.
وی تصریح کرد: همچنین حمایتهای اجتماعی و رفاهی سلامتمحور در پوشش بیمهای خدمات روانشناسی برای مادران، تخصیص بودجه برای مداخلات جامعهمحور در خانههای بهداشت روستایی و پایگاههای سلامت شهری و ارائه خدمات یکپارچه به خانوادهها که با راهاندازی کلینیکهای جامع کودک و خانواده با هدف ادغام خدمات پزشکی، روانی، اجتماعی و آموزشی در یک مکان واحد به منظور کاهش سردرگمی و هزینههای خانوادهها به وزارت بهداشت پیشنهاد و در راستای عملی شدن است.
یعقوبی در پایان خاطر نشان کرد: تدوین و اجرای یک سند جامع سلامت خانوادههای دارای کودک با نیازهای خاص میتواند به انسجام و اثربخشی این برنامهها کمک شایانی کند.